چرا پیامبر صجانشینی برنگزید؟
یكی از ایرادهای مهم ایشان این است كه میگویند: چگونه میتوان پذیرفت كه رسول خداصدر امری چنین مهم سكوت كرده باشند و امت را مانند رمهای بیچوپان بحال خود واگذارند. این یك اصل غیر قابل بحث پیش ایشان است كه هرگز كره زمین از حجت خدا خالی نمیشود، پس میگویند محال بود كه پس از مرگ پیامبرصاین قانون دستخوش تغییر شود.
آنها به این استدلال زیاد متوسل شده و آن را از براهین قوی خود به حساب میآورند، اما باز بر اساس رویّۀ خود، این نقطه نظر را نیز محك میزنیم تا ببینیم كه آیا خالی از تناقض است یا نه.
متأسفانه در اینجا نیز تشیع دچار تناقضگوئی شدهاند: از یك سو میگویند: «دنیا از حجت خالی نمیشود و زمین بدون رهبری نمیماند و محال است كه امر مهم جانیشنی پیامبر مسكوت گذارده شده باشد، و از طرف دیگر ما عملاً میبینیم كه امروز جهان حتی در نزد خود آنان از حجت خالی است و مسئله جانشینی پیامبر لاینحل مانده است؛ چطور؟ دقت كنید به عرایضم:
اهل تشیع میگویند: «اللهأحضرت علی و بعد امام حسن و بعد امام حسین بعد امام سجاد و الی آخر تا مهدی دوازده امام را به جانشینی پیامبر برگزید». میگوییم بسیار خوب از آخری میپرسیم: