صفات منافقين
برخی از شیعیان تمام آیات فصل پیش را با یك آیه رد میكنند و- به اصطلاح- آب پاكی روی دست ما میریزند. آنها میگویند: ما قبول نداریم كه آیه در حق عمر، ابوبكر و دیگران باشد زیرا خداوندأفرموده است:
﴿وَمِمَّنۡ حَوۡلَكُم مِّنَ ٱلۡأَعۡرَابِ مُنَٰفِقُونَۖ وَمِنۡ أَهۡلِ ٱلۡمَدِينَةِ مَرَدُواْ عَلَى ٱلنِّفَاقِ﴾[التوبة: ۱۰۱]
«و از (میان) اعراب بادیهنشین كه اطراف شما هستند، جمعى منافقند؛ و از اهل مدینه [نیز] گروهى سخت به نفاق پایبندند».
اما جواب این شبهه به مدد اللهأ: به قرآن مراجعه كنید؛ میبینید که اولاً: آیۀ قبل از این، اختصاص به مدح مهاجران و انصار و تابعین داشته است؛ ثانیاً: خداوند فرموده: ﴿وَمِنۡ أَهۡلِ ٱلۡمَدِينَةِ مَرَدُواْ عَلَى ٱلنِّفَاقِ﴾و نفرموده: (أهل المدينة كلهم منافقون إلاَّ علي وأبوذر وسلمان ومقداد)، ولی شما همه را منافق كردید از همسران و خویشاوندان پیامبرصگرفته تا عامیترین شهروند مدینه از نظر شما منافق بودند.
ما حق نداریم بدون دلیل انگشت اتهام را به سوی صحابه كرام دراز كنیم. حرف كه بیدلیل نمیشود. شما برای آنكه صحابه را مشمول آیهای بدانید باید دلیل ارائه دهید و براهین محكم بیاورید، و گرنه هر کسی میتواند با استناد به آیهی ﴿وَمِنۡ أَهۡلِ ٱلۡمَدِينَةِ مَرَدُواْ عَلَى ٱلنِّفَاقِ﴾بگوید: «چون علی در مدینه بود، پس منافق است». (أستغفرالله) آیا شما این استدلال را قبول می كنید؟ پس چاره این است که قبل از آنكه کسی را به نفاق متهم كنیم، بررسی كنیم كه اصلاً منافقین چه صفاتی داشتند، و بعد ببینیم كه این صفات بر صحابه منطبق بود یا نه.
راهحل درست و منطقی همین است، وگرنه اگر بازار تهمت و تکفیر گرم شود هیچ كس در امان نمیماند، پس بیاییم صفات منافقین را، نه از دید ما، بلكه از نظر قرآن بررسی كنیم: