تضاد در عقیده

داستان اول:

داستان اول:

روزی ابوبكر سبه خانه خویش رفت. همسرش مقداری حلوا در طبقی گذارد و جلوی ایشان نهاد. فرمود: «این از كجا آمده؟» زن گفت: «مدتی از خرج روزانه، اندكی به كنار می‌گذاشتم، تا مقداری كافی فراهم شد و توانستم این حلوا را درست كنم». حضرت فرمود: «پس آشكار شد كه به آن اندكی كه كنار می‌گذاشتی نیازی نداشتیم»، سپس به مأمور بیت المال دستور دادند كه از مستمری ایشان به همان اندازه كاسته شود.