دوستدار اهل بيت كيست؟
شیعیان كتابهای زیادی دربارۀ اهل بیت نوشتهاند. آنها دوستی آلعلی را از افتخارات، بلكه بزرگترین افتخار خویش میشمارند. بیایید ببینیم تا چه حد در این ادعا صادقند. برای این کار، نخست باید اهل بیت را شناخت. از نظر آنها اهل بیت در درجه اول یعنی علی، فاطمه، حسن و حسین و در مرحله بعدی فرزندان آنها بخصوص از نسل حسین. اما این تقسیمبندی نادرست است، زیرا در حوزه و دایرۀ «اهل بیت» اشخاص زیر نیز میگنجند:
زنان پیامبر و اهل بیت، یعنی اهل خانه، پس هر دوستدار پیامبر باید خود بنگرد كه در خانه ایشان چه كسانی زندگی میکردند. در خانه پیامبر همسران و دختران ایشان میزیستند. دختران شوهر كردند و رفتند و ماندند زنهایشان، و قانون زندگی این است كه در خانه هر مردی بالاخره فقط زن باقی میماند، خواهر و دختر و مادر در خانههای خود میباشند یا میروند. البته اگر مردی فوت كند آن وقت زنش نیز شاید به خانه مردی دیگر رود. اما در مورد حضرت محمدصزنانشان نه فقط در حیات، بلكه پس از رحلت آن حضرت نیز در خانه ایشان ماندند و تا آخر عمر نه شوهری دیگر اختیار كردند نه به خانهای دیگری رفتند. حال اگر كسی چون كَبك سر خود را در برف فرو برد و از حقایق بگریزد در اصلِ حقیقت، تغییری پیدا نمیشود.
اللهأدر قرآن هر جا كه حكم اهل بیت را آورده اكثراً قصدش زن و همسر بوده است. قصه لوط را بخوانید؛ در قصه ابراهیم و نوح و هر ماجرای دیگری كه ذكر از آللوط و آلابراهیم شد، مقصود همسر هم بوده است؛ مثلاً دقت كنید:
﴿قَالُوٓاْ إِنَّآ أُرۡسِلۡنَآ إِلَىٰ قَوۡمٖ مُّجۡرِمِينَ ٥٨ إِلَّآ ءَالَ لُوطٍ إِنَّا لَمُنَجُّوهُمۡ أَجۡمَعِينَ ٥٩ إِلَّا ٱمۡرَأَتَهُۥ قَدَّرۡنَآ إِنَّهَا لَمِنَ ٱلۡغَٰبِرِينَ ٦٠﴾[الحجر: ۵۸-۵۹-۶۰]
«گفتند: ما به سوى قومى گنهكار ماموریت یافتهایم [تا آنها را هلاك كنیم] مگر آل لوط، كه همگى آنها را نجات خواهیم داد. بجز همسرش، كه مقدر داشتیم از بازماندگان [در شهر، و هلاكشوندگان] باشد».
اگر زن جزء اهل بیت نبود دلیلی برای آن توضیح اضافه و استثناكردن زن لوط نمیتوان یافت.
در ماجرای حضرت ابراهیم وقتی كه فرشتگان به دیدن ایشان آمدند، مسئله اهلبیت و شمولیت همسر در آن به طور برجسته نمایان است. فرشتگان وقتی به دیدن ابراهیم آمدند كه حضرت در خانه محل اقامت خویش فرزندی نداشت، خانواده او در آنجا متشكل بود از ایشان و ساره. فرشتگان آنگاه كه قصه خود را بیان كردند در پی آن افزودند: ای ابراهیم، تو را بشارت میدهیم به فرزند؛ زنش، یعنی زن حضرت ابراهیم ؛، این حرفها را كه شنید تعجب كرد، فرشتگان گفتند:
﴿قَالُوٓاْ أَتَعۡجَبِينَ مِنۡ أَمۡرِ ٱللَّهِۖ رَحۡمَتُ ٱللَّهِ وَبَرَكَٰتُهُۥ عَلَيۡكُمۡ أَهۡلَ ٱلۡبَيۡتِۚ إِنَّهُۥ حَمِيدٞ مَّجِيدٞ ٧٣﴾[هود: ۷۳]
«[فرشتگان] گفتند: ای زن، آیا از امر و حكم خدا تعجب میكنی بخشایش و بركات او بر شما اهل بیت است و به درستی كه او ستوده و بزرگوار است».
از آیه معلوم میشود كه منظور از اهل بیت «زن و همسر» است، زیرا در خانه ابراهیم غیر از زن و شوهر كسی دیگر نبود و علاوه بر این، مخاطب آیه نیز همسر پیامبر است. «أَتَعۡجَبِينَ» یعنی ای زن تو تعجب میكنی؛ اگر مقصود ابراهیم بود باید میفرمود: «أتعجب» زیرا پسوند «ی» و «ن» در عربی برای زن است.
با این تفاصیل دیگر چرا شیعیان زنان پیامبر را از اهل بیت نمیدانند؟ آیا قرآن را قبول ندارند؟ اگر قبول دارند پس چرا این عقیدۀ عجیب و غریب و متضاد را باور دارند. این آیه معروف را حتماً شنیدهاید:
﴿إِنَّمَا يُرِيدُ ٱللَّهُ لِيُذۡهِبَ عَنكُمُ ٱلرِّجۡسَ أَهۡلَ ٱلۡبَيۡتِ وَيُطَهِّرَكُمۡ تَطۡهِيرٗا ٣٣﴾[الأحزاب: ۳۳]
«خداوند فقط مىخواهد پلیدى و گناه را از شما اهل بیت دور كند و كاملا شما را پاك سازد».
شما معتقدید که این آیه مربوط به علی و فاطمه و حسن و حسین است، در حالی كه مقصود، زنان پیامبر است؛ منظورش صد البته دختران پیامبر و دامادهای ایشان نیز هست، اما پیامبر فقط یك دختر نداشت؛ دو دختر دیگر ایشان، یكی پس از دیگری همسر عثمان بودند.
اما مخاطب و منظور آیه اول، زنان پیامبر است، زیرا سیاق آیات چه در قبل و چه در بعد، بشارت به پاككردن اهل بیت داده و خطاب به زنان پیامبر است، نه دختران او. توجه كنید:
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّبِيُّ قُل لِّأَزۡوَٰجِكَ إِن كُنتُنَّ تُرِدۡنَ ٱلۡحَيَوٰةَ ٱلدُّنۡيَا وَزِينَتَهَا فَتَعَالَيۡنَ أُمَتِّعۡكُنَّ وَأُسَرِّحۡكُنَّ سَرَاحٗا جَمِيلٗا ٢٨ وَإِن كُنتُنَّ تُرِدۡنَ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ وَٱلدَّارَ ٱلۡأٓخِرَةَ فَإِنَّ ٱللَّهَ أَعَدَّ لِلۡمُحۡسِنَٰتِ مِنكُنَّ أَجۡرًا عَظِيمٗا ٢٩ يَٰنِسَآءَ ٱلنَّبِيِّ مَن يَأۡتِ مِنكُنَّ بِفَٰحِشَةٖ مُّبَيِّنَةٖ يُضَٰعَفۡ لَهَا ٱلۡعَذَابُ ضِعۡفَيۡنِۚ وَكَانَ ذَٰلِكَ عَلَى ٱللَّهِ يَسِيرٗا ٣٠ ۞وَمَن يَقۡنُتۡ مِنكُنَّ لِلَّهِ وَرَسُولِهِۦ وَتَعۡمَلۡ صَٰلِحٗا نُّؤۡتِهَآ أَجۡرَهَا مَرَّتَيۡنِ وَأَعۡتَدۡنَا لَهَا رِزۡقٗا كَرِيمٗا ٣١ يَٰنِسَآءَ ٱلنَّبِيِّ لَسۡتُنَّ كَأَحَدٖ مِّنَ ٱلنِّسَآءِ إِنِ ٱتَّقَيۡتُنَّۚ فَلَا تَخۡضَعۡنَ بِٱلۡقَوۡلِ فَيَطۡمَعَ ٱلَّذِي فِي قَلۡبِهِۦ مَرَضٞ وَقُلۡنَ قَوۡلٗا مَّعۡرُوفٗا ٣٢ وَقَرۡنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجۡنَ تَبَرُّجَ ٱلۡجَٰهِلِيَّةِ ٱلۡأُولَىٰۖ وَأَقِمۡنَ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتِينَ ٱلزَّكَوٰةَ وَأَطِعۡنَ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥٓۚ إِنَّمَا يُرِيدُ ٱللَّهُ لِيُذۡهِبَ عَنكُمُ ٱلرِّجۡسَ أَهۡلَ ٱلۡبَيۡتِ وَيُطَهِّرَكُمۡ تَطۡهِيرٗا ٣٣ وَٱذۡكُرۡنَ مَا يُتۡلَىٰ فِي بُيُوتِكُنَّ مِنۡ ءَايَٰتِ ٱللَّهِ وَٱلۡحِكۡمَةِۚ إِنَّ ٱللَّهَ كَانَ لَطِيفًا خَبِيرًا ٣٤﴾[الأحزاب: ۲۸ـ۳۴]
«اى پیامبر، به همسرانت بگو: «اگر شما زندگى دنیا و زرق و برق آن را مىخواهید بیایید با هدیهاى شما را بهرهمند سازم و شما را به طرز نیكویى رها سازم، و اگر شما خدا و پیامبرش و سراى آخرت را مىخواهید، خداوند براى نیكوكاران شما پاداش عظیمى آماده ساخته است. اى همسران پیامبر، هر كدام از شما گناه آشكار و فاحشى مرتكب شود، عذاب او دوچندان خواهد بود، و این براى خدا آسان است. و هر كس از شما براى خدا و پیامبرش خضوع كند و عمل صالح انجام دهد، پاداش او را دو چندان خواهیم ساخت، و روزىِ پرارزشى براى او آماده كردهایم. اى همسران پیامبر، شما همچون یكى از آنان معمولى نیستید، اگر تقوا پیشه كنید؛ پس به گونهاى هوسانگیز سخن نگویید كه بیماردلان در شما طمع كنند، و سخن شایسته بگویید. و در خانههاى خود بمانید، و همچون دوران جاهلیت نخستین [در میان مردم] ظاهر نشوید، و نماز را برپا دارید، و زكات را بپردازید، و خدا و رسولش را اطاعت كنید؛ خداوند فقط مىخواهد پلیدى و گناه را از شما اهل بیت دور كند و كاملا شما را پاك سازد. آنچه را در خانههاى شما از آیات خداوند و حكمت و دانش خوانده مىشود یاد كنید؛ خداوند لطیف و خبیر است».
در اول این آیات چنانكه دیدید خدا به پیامبر میگوید: به زنانت بگو اگر دنیا و زینتش را میخواهید بیایید تا شما را طلاق بدهم به طریقی نیكو، ولی همه میدانیم كه هیچكدام از زنها خواستار طلاق نشدند، یعنی دنیا و زینتش را نخواستند و باز چنانكه دیدید آیۀ قبل از تطهیر اهلبیت و آیۀ بعد از آن، مربوط به زنان پیامبر است و من نمیدانم بعضیها با چه وقاحتی این آیه را به فاطمه و حسن و حسین مربوط میكنند.
با این دلیل صریح و روشن باید بپذیریم كه خداوند زنان پیامبر را پاك قرار داده است، چونكه اراده كرده حتماً آنها را پاك كند و ارادۀ خدا- هر چه که باشد- شدنی است[۵].
مایه تأسف است كه دوستداران اهلبیت، به اهلبیتِ رسول خداصبد میگویند. اهلبیت رسول الله علاوه بر آنكه شریك زندگی ایشان بودند، توسط ربالعالمین به لقب امالمؤمنین نیز مفتخر شدند. آنها با یك دیدِ دیگر، از جمله صحابیات هم بودند، پس چگونه میتوان امالمؤمنین را منافق خواند؟ یا چگونه ممكن است امالمؤمنین (مادر مؤمنان) منافق باشد؟
فكر كنید فردی خود را دوستدار شما بداند، اما در ملأ عام به همسرتان بد و بیراه بگوید؛ آیا باور میكنید كه او صادق باشد؟ این عین كاری است كه بعضیها در حق نبی اكرمصمیكنند، آن هم بعد از آنكه خداوندِ گرامی به پاكی آنها گواهی داده است این كار را میكنند.
[۵]- برای اطلاع بیشتر، در مورد آیهی تطهیر، به کتاب آیه تطهیر و ارتباط آن با عصمت ائمه، نوشتهی دكتر طه دليمی، و كتاب تأملی در آیه تطهیر نوشتهی مصلح توحیدی مراجعه نمایید. هر دو کتاب به زبان فارسی و از سایت عقیده قابل دریافت است. [مُصحح]