تضاد در عقیده

خرابكاري می‌كنند

خرابكاري می‌كنند

به تصریح قرآن اگر به فرض منافقین برای جنگ خارج شوند و پیامبر را همراهی كنند، در وسط راه دست به خرابكاری می‌زنند به آیه توجه كنید:

﴿لَوۡ خَرَجُواْ فِيكُم مَّا زَادُوكُمۡ إِلَّا خَبَالٗا وَلَأَوۡضَعُواْ خِلَٰلَكُمۡ يَبۡغُونَكُمُ ٱلۡفِتۡنَةَ وَفِيكُمۡ سَمَّٰعُونَ لَهُمۡۗ وَٱللَّهُ عَلِيمُۢ بِٱلظَّٰلِمِينَ ٤٧ لَقَدِ ٱبۡتَغَوُاْ ٱلۡفِتۡنَةَ مِن قَبۡلُ وَقَلَّبُواْ لَكَ ٱلۡأُمُورَ حَتَّىٰ جَآءَ ٱلۡحَقُّ وَظَهَرَ أَمۡرُ ٱللَّهِ وَهُمۡ كَٰرِهُونَ ٤٨[التوبة: ۴۷-۴۸]

«اگر آنها همراه شما [به سوى میدان جهاد] خارج مى‏شدند، جز اضطراب و تردید، چیزى بر شما نمى‏افزودند؛ و به سرعت در بین شما به فتنه‏انگیزى [و ایجاد تفرقه و نفاق] مى‏پرداختند؛ و در میان شما، افرادى [سست و ضعیف] هستند كه به سخنان آنها كاملا گوش فرامى‏دهند؛ و خداوند، ظالمان را مى‏شناسد. آنها پیش از این در پىِ فتنه‏انگیزى بودند، و كارها را بر تو دگرگون ساختند [و به هم ریختند] تا آن كه حق فرا رسید، و فرمان خدا آشكار گشت [و پیروز شدید]، در حالى كه آنها كراهت داشتند».

شبیه آن كاری كه منافق بزرگ «عبدالله بن أبی» در جنگ احد كرد و یاران منافق خود را از نیمۀ راه برگرداند و حاضر به جنگ نشد.

و اگر كسی بگوید صحابه منافق بودند، بر اساس این آیه آنها در جنگ‌ها باید دست به خرابكاری می‌زدند و با این وصف، پیامبرصنمی‌بایست در یك نبرد هم پیروز می‌شد.

صحابه در هر یك از جنگ‌ها به نوبه خود قهرمانی و رشادت از خود نشان دادند اما شیعیان فقط كارهای علیسرا ذكر می‌كنند؛ ما هم آنچه را که بدون غلو و افراط ذکر می‌کنند، قبول داریم و به آن افتخار می‌كنیم، ولی همه اصحاب در جنگ‌ها نقش اساسی داشتند؛ مثلاً جنگ خیبر را به یاد بیاوریم: بحثی نیست كه قهرمان بزرگ این جنگ علیسبود، اما دیگران هم سهم داشتند؛ مثلاً در ابتدای جنگ یعنی شب هفتم، وقتی عمرسیك یهودی را اسیر كرد كار مسلمان‌ها آسان شد، زیرا آن یهودی از ترس جان، همه رازهای خیبر را برای مسلمانان گفت. پس آیا این كارِ عمر خرابكاری بود، یا سازندگی، یا كمك به مسلمان‌ها؟

لذا این آیه كه منافقان را در میدان‌های نبرد، خرابكار و جاسوس می‌داند، با عملكرد اصحاب کاملاً مخالف و در جهت عكس كارهای آنان است.