خداوند أدرمورد کشتن مسلمان چه فرموده است؟
﴿وَٱلَّذِينَ لَا يَدۡعُونَ مَعَ ٱللَّهِ إِلَٰهًا ءَاخَرَ وَلَا يَقۡتُلُونَ ٱلنَّفۡسَ ٱلَّتِي حَرَّمَ ٱللَّهُ إِلَّا بِٱلۡحَقِّ وَلَا يَزۡنُونَۚ وَمَن يَفۡعَلۡ ذَٰلِكَ يَلۡقَ أَثَامٗا ٦٨ يُضَٰعَفۡ لَهُ ٱلۡعَذَابُ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ وَيَخۡلُدۡ فِيهِۦ مُهَانًا٦٩﴾[الفرقان: ۶۸-۶٩].
ترجمه: «و بندگان رحمان کسانیاند که با الله، معبود دیگری را به فریاد نمیخوانند و پرستش نمیکنند وانسانی را که خداوند خونش را حرام کرده است به قتل نمیرسانند، مگر به حق، و زنا نمیکنند، چرا که هر کس این (کارهای ناشایسته شرک و قتل و زنا) را انجام دهد، کیفر آن را میبیند، عذاب او در قیامت مضاعف (دوچند) میگردد و خوار و ذلیل، جاودانه در عذاب میماند».
همچنان خداوند أمیفرماید:
﴿وَمَن يَقۡتُلۡ مُؤۡمِنٗا مُّتَعَمِّدٗا فَجَزَآؤُهُۥ جَهَنَّمُ خَٰلِدٗا فِيهَا وَغَضِبَ ٱللَّهُ عَلَيۡهِ وَلَعَنَهُۥ وَأَعَدَّ لَهُۥ عَذَابًا عَظِيمٗا ٩٣﴾[النساء: ٩۳].
ترجمه: «و کسی که مؤمنی را از روی قصد بکشد کیفر اودوزخ است و جاودانه در آنجا میماند و خداوند براو خشم میگیرد واو را از رحمت خود محروم میسازد و عذاب عظیمی برای وی تهیه و آماده نموده است».
همچنان خداوند أمیفرماید:
﴿مِنۡ أَجۡلِ ذَٰلِكَ كَتَبۡنَا عَلَىٰ بَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ أَنَّهُۥ مَن قَتَلَ نَفۡسَۢا بِغَيۡرِ نَفۡسٍ أَوۡ فَسَادٖ فِي ٱلۡأَرۡضِ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ ٱلنَّاسَ جَمِيعٗا وَمَنۡ أَحۡيَاهَا فَكَأَنَّمَآ أَحۡيَا ٱلنَّاسَ جَمِيعٗاۚ وَلَقَدۡ جَآءَتۡهُمۡ رُسُلُنَا بِٱلۡبَيِّنَٰتِ ثُمَّ إِنَّ كَثِيرٗا مِّنۡهُم بَعۡدَ ذَٰلِكَ فِي ٱلۡأَرۡضِ لَمُسۡرِفُونَ ٣٢﴾[المائدة: ۳۲].
ترجمه: «به سبب اینکه قابیل هابیل را بقتل رسانید) به همین جهت بر بنی اسرائیل مقرر داشتیم که هر کس انسانی را بدون ارتکاب قتل، یا فساد در زمین بکشد، چنان است که گوئی همه انسانها را کشته است، و هر کس انسانی را از مرگ رهائی بخشد، چنان است که گوئی همه مردم را زنده کرده است، و پیغمبران ما همراه بامعجزات آشکار و آیات روشن به پیش ایشان آمدند واما بسیاری از آنان پس از آن در روی زمین راه اسراف (قتل و جنایت) را پیش گرفتند».
و اینک مجموعه از احادیث شریف را که در مورد تحریم ریختن خون مسلمان و بزرگی این گناه در نزد خداوند را از کتاب ترغیب و ترهیب برای خوانندگان عزیز پیشکش مینمایم:
* از ابن مسعود سروایت است که پیامبر جفرمودند: «اولین چیزی که در روز قیامت در میان مردم بدان حکم میشود خونها است» [٩۰].
و سبب آغاز فیصله در مورد خونها، عظمت این مسأله است که به حقوق بندگان خدا ارتباط دارد. زیرا خداوند أو پیامبرش جدر مورد ریختن خون مسلمان وکشتن وی به ناحق بیم دادهاند.
* در روایت دیگر نزد نسائی آمده است: «اولین چیزیکه با بنده در مورد آن محاسبه میشود نماز است، واولین چیزیکه در میان مردم -حقوق- بدان حکم و فیصله میشود خونهاست».
در حقیقت خون، مال، آبرو و ارزشهای مسلمانان بر یکدیگر آنها حرام است بوده. پیامبر جدر خطبه حجه الوداع چنین فرمودند: «.. همانا خونها و مالهای شما در میان شما حرام است همچون حرمت این روز شما، درین ماه شما و دراین شهر شما» [٩۱].
* از ابو هریره سروایت است که آنحضرت جفرمودند: «همه چیز مسلمان بر مسلمان حرام است، خونش، آبرویش و مالش» [٩۲]همچنان آنحضرت جمیفرمایند: «دشنام دادن مسلمان فسق و جنگ باوی کفر است» [٩۳].
* واز ابو هریره سروایت است که آنحضرت جفرمودند: «از هفت چیز مهلک بترسید و بپرهیزید. گفتند: یا رسول الله آنها کداماند؟ فرمودند: شرک آوردن به خداوند، افسون (جادو) و کشتن نفسی که خداوند أحرام نموده مگر به حق، خوردن سود و خوردن مال یتیم وپشت گردانیدن در روز جنگ با کفار، ومتهم کردن زن باعفت مسلمان به زنا، در حالیکه از انجام چنین عمل زشت بیخبر است» [٩۴].
* از ابن عمربروایت است که رسول الله جفرمودند: «مسلمان همیشه در فراخی از دینش قرار دارد تا لحظهای که خون حرامی را نریزد» [٩۵].
* از برا بن عازب سروایت است که پیامبر جفرمودند: «زوال شدن دنیا برخداوند أحقیرتر از کشته شدن مؤمنی به نا حق است» [٩۶].
* از ابو هریره سروایت است که آنحضرتجفرمودند: «کسیکه در کشتن مؤمنی با گفتن نیم کلمه یاری و کمک نماید، در روز قیامت با خداوند در حالی روبرو میشود که بین دو چشمش نوشته شده است: «نا امید از رحمت خدا» [٩٧]سفیان بن عیینه / میفرماید: چنین است که بگوید -بک- یعنی کلمه بکش تمام نشود [٩۸].
* ابن عمر سمیفرماید: «از جمله اموریکه مرد را در هلاکت قرارمیدهد، که هرگز از آن رهائی نمییابد، کسیکه خویش را در ریختن خون حرام شریک سازد» [٩٩].
* از عبدالله بن عمرو بن العاص بروایت است که پیامبر جفرمودند: «زوال شدن دنیا در نزد خداوند أحقیرتر از کشتن یک مسلمان است» [۱۰۰].
* و از ابن عباس بروایت است که در زمان پیامبر خدا جشخصی در مدینه به قتل رسید که قاتلش نا معلوم بود سپس آنحضرت جبر منبر بالا رفته فرمودند: «ای مردم! شخصی کشته میشود در حالیکه من در میان شما قرار دارم! و قاتلش را کسی نمیداند! اگر همه اهل آسمان و زمین یکجا شوند و کسی را بکشند حتماً خداوند أآنها را عذاب مینماید، و آنچرا خدا أبخواهد انجام میدهد» [۱۰۱].
* از ابی بکره سروایت است که پیامبر خدا جفرمودند: «اگر همه اهل آسمانها و زمین با هم یکجا شده مسلمانی را به قتل بر سانند خداوند حتماً همه آنها را بر رویهایشان در آتش میافگند» [۱۰۲].
* از حضرت معاویه سروایت است که رسول الله جفرمودند: «هر گناهی امید است که مورد آمرزش خداوند قرار گیرد، مگر شخصیکه کافر از دنیا رود، و کسیکه مؤمنی را قصداً به قتل رسانده باشد» [۱۰۳].
* از ابوسعید سروایت شده که آنحضرت جفرمودند: «از آتش دوزخ گردنی بیرون میآید که حرف میزند، و میگوید: امروز خداوند أاختیار سه شخصی را به من سپرده است: هر شخصی سرکش و متکبر، و کسیکه با خداوند أمعبودی را شریک قرار داده بود، و کسیکه نفسی را به ناحق کشته باشد، سپس بر این مردمان پیچیده و آنها در اعماق دوزخ میافگند» [۱۰۴].
* از ابی الدردا سروایت است که پیامبر جچنین میفرمودند: «هر گناهی امید است که مورد آمرزش خداوند قرار گیرد مگر مردیکه مشرک بمیرد، یا مؤمنی را بقصد کشته باشد» [۱۰۵].
* از ابو موسی اشعری سروایت است که آنحضرت جفرمودند: «چون ابلیس صبح کند لشکرش را گسترانیده میگوید: هر کسیکه امروز مسلمانی را بفریبد تاجی را بر سرش میگذارم، سپس یکی آمده میگوید: من پیوسته با او همراه بودم تا آنکه همسرش را طلاق نمود، ابلیس میگوید: نزدیک است که ازدواج کند دیگری آمده میگوید من پیوسته با مسلمانی همراه بودم تا آنکه پدر ومادرش را نا فرمانی نمود. ابلیس میگوید: نزدیک است که با آنها نیکی نماید، دیگری آمده میگوید: پیوسته با او بودم تا آنکه به خداوند شریک آورد، سپس ابلیس میگوید: خودت! خودت! و دیگری آمده میگوید: پیوسته با او بودم تا آنکه شخصی را به قتل رسانید، ابلیس میگوید: خودت! خودت! و تاج را بر سرش میگذارد» [۱۰۶].
* از عباده بن صامت سروایت است که آنحضرت جفرمودند: «کسیکه مؤمنی را بیسبب وبا بیپروائی به قتل رساند، خداوند تعالی در روز قیامت از وی بدل و بهائی را نپذیرفته و عذابش از وی دفع نمیگردد» [۱۰٧]از خالد بن دهقان / نقل است که او از یحیی غسانی پرسید: چگونه مرد با بیپروائی و بدون سبب مسلمانی را میکشد؟ یحیی جواب داد: کسا نیکه در وقت فتنه میجنگند وبه ناحق میکشند، و با ارتکاب اینکار، خود را بر حق و بر هدایت میدانند و از خداوند طلب آمرزش هم نمیکنند [۱۰۸].
[٩۰] متفق علیه. [٩۱] متفق علیه. [٩۲] نزد مسلم. [٩۳] متفق علیه. [٩۴] متفق علیه. [٩۵] نزد بخاری و حاکم. [٩۶] نزد ابن ماجه با اسناد حسن. [٩٧] نزد ابن ماجه. [٩۸] ترغیب و ترهیب: ۳/۲٩۴. [٩٩] نزد بخاری. [۱۰۰] نزد مسلم. [۱۰۱] نزد بیهقی. [۱۰۲] نزد طبرانی. [۱۰۳] نزد نسائی. [۱۰۴] نزد أحمد: ۳/۴۰. [۱۰۵] نزد حاکم: ۴/۳۵۱. [۱۰۶] ترغیب: ۲/ ۲٩۶ و حاکم ۴/۲۵۱. [۱۰٧] نزد ابو داؤد. [۱۰۸] نزد ابو داود.