اسلام و نژاد پرستی

فهرست کتاب

خود پسندی، ابوجهل را از پذیرفتن اسلام باز داشت

خود پسندی، ابوجهل را از پذیرفتن اسلام باز داشت

خداوند أدر سوره دخان می‌فرماید:

﴿إِنَّ شَجَرَتَ ٱلزَّقُّومِ ٤٣ طَعَامُ ٱلۡأَثِيمِ ٤٤ كَٱلۡمُهۡلِ يَغۡلِي فِي ٱلۡبُطُونِ ٤٥ كَغَلۡيِ ٱلۡحَمِيمِ ٤٦ خُذُوهُ فَٱعۡتِلُوهُ إِلَىٰ سَوَآءِ ٱلۡجَحِيمِ ٤٧ ثُمَّ صُبُّواْ فَوۡقَ رَأۡسِهِۦ مِنۡ عَذَابِ ٱلۡحَمِيمِ ٤٨ ذُقۡ إِنَّكَ أَنتَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡكَرِيمُ ٤٩ إِنَّ هَٰذَا مَا كُنتُم بِهِۦ تَمۡتَرُونَ ٥٠[الدخان: ۴۳-۵۰].

«بی‌گمان درخت زقوم خوراک گناه کاران است، همچون فلز گداخته شده در شکم‌ها می‌جوشد، جوششی همچون آب گرم و داغ (به ملائکه فرمان داده می‌شود) این کافر فاجر را بگیرید و به میان دوزخ پرتابش کنید، سپس بر سر او آب جوشان بریزید، بچش که تو زوردار و بزرگواری! این (عذاب) همان چیزی است که پیوسته در باره آن شک و تردید می‌کردید».

در تفسیر این آیت ابن کثیر / و دیگر مفسرین چنین فرموده‌اند: خداوند أاز شکنجه و رنجهائیکه دوزخیان به آن آغشته و درگیراند خبر داده می‌فرماید: درخت زقوم خوراک کافران و سرکشان است و گفته‌اند: خورنده این درخت ابو جهل است و بدیهی است که دیگر کافران نیز در همچوحالت بسر می‌برند.

اموی / در کتاب مغازی فرموده: پیامبر بزرگ اسلام جروزی با ابوجهل لعین روبرو شده وبوی فرمود: «خداوند أبه من امر نموده تا بتو بگویم: ﴿أَوۡلَىٰ لَكَ فَأَوۡلَىٰ ٣٤ ثُمَّ أَوۡلَىٰ لَكَ فَأَوۡلَىٰٓ ٣٥[القیامة: ۳۴-۳۵]. «وای برتو پس وای برتو باز (دیگر می‌گویم) وای بر تو پس وای بر تو» ابوجهل با تکبر گفت: تو و خدایت به من هیچکاری کرده نمی‌توانید، و می‌دانی که من نیرومند‌ترین شخص در این سنگلاخ هستم و من بزرگوار و گرامی قدرم.

سپس خداوند أوی را در اولین مقابله میان مسلمانان و مشرکین هلاک نمود و در یکی از چاه‌های بدر با ذلت و حالت فجیع انداخته شد، خداوند أاین آیت را بطور سر زنش و تمسخر در شآن وی نازل کرد: ﴿ذُقۡ إِنَّكَ أَنتَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡكَرِيمُ ٤٩[الدخان: ۴٩]. «بچش که تو نیرومند و بزرگواری».

یعنی آنعده فرشتگانی که شکنجه و عذاب‌های درد ناک در دسترس‌شان قراردارد با تمسخر و استهزاء و سرزنش برایش می‌گویند: تو بزرگوار و گرامی قدر نیستی پس بچش! لذا خداوند أبه تعقیب آن فرمود: ﴿إِنَّ هَٰذَا مَا كُنتُم بِهِۦ تَمۡتَرُونَ ٥٠[الدخان: ۵۰]. «(این عذاب) همان چیزی است که پیوسته در باره آن شک و تردید داشتید».