فصل چهارم: نتائج نژادپرستی (تجاوز، کشتار، ویرانی و بربادی)
از جمله نتائج ناگوار ملیت خواهی و هر گونه گردهم آئی که بر اساس قوم، ملیت و نژاد باشد، حاصل وثمره آن تجاوز، کشتار و بیداد گری خواهد بود، طوریکه همه شاهد این حقیقتاند، جنگهای خانمان سوزی که در صومال وافغانستان به وقوع پیوست و منجر به قتل و ویرانیهای بیشماری شد، همه نتیجه قوم پرستی بود، چون رهبر و یا بزرگ هر قوم بخاطر به قدرت رسیدن، یا تصرف نمودن مناطق بیشتر و یا مقدس دانستن شخص خودش و غروریکه در دلهایشان جاگزین شده است، مردمان بیچاره وبیخرد را تحریک و تشویق به جنگهای خونین نمودند، و هر طرفی خود را بر حق، و جانب مقابل را باطل معرفی کردند. جنگهای خونین و ویرانگری که در بعضی از کشورهای اسلامی صورت گرفت سبب اساسی آن منصب دوستی بعضی از رهبران آنهاست که بصیرت و عقل خویش را از دست داده و خیانت بزرگی را به دین وملت مسلمان خویش مرتکب شدند! آنها معروف به دینداریاند، اما مردمان نژاد پرست و ملیت گرای آنها در زمینه نژاد پرستی وحکم اسلام در مورد آن هیچ معلوماتی ندارند، ماگمان میکردیم که تعصب آنها تنها در مورد به همسری ندادن دختران یک قبیله به قبیله دیگر است ولی دانستیم که تعصب قومی و نژادی آنها چنان بالاست که حتی منجر به همچوجنگهای خونین و تباه کننده شد، و در راه عداوت با یکدیگر و سر کوب نمودن جانب مقابل از هر وسیلهای کار گرفتند، این دلیل واضحی است که علمای امت اسلامی در مورد از بین بردن این مرض و وبای مهلک هیچ توجهی نکرده، وسهل انگاری نمودهاند، این مرض بد و تباه کن دامنگیر امت اسلامی شده است. پس مسؤلیت بالای علما و دعوتگران است که در پی از بین بردن این مرض بد که ملت اسلامی را پارچه پارچه کرده است آستین همت بر زنند، اگر علما و دعوتگران متوجه مسؤلیت بزرگشان نشوند بدیهی است که جنگهای خونین و کشتار، جنایت، تباهی و ویرانی بیشتر ادامه یافته و با نامهای مختلف و زیرپردههای متنوع اهداف شوم دشمنان پیاده خواهد شد، یاد آور باید شد که اگر مردم به خود نیایند و توبه نکنند واز این جنایات دست نبردارند، انتظار مصائب، تفرقه، و دشمنیهای بیشتر را داشته باشند طوریکه آشکار شد هدف از ین جنگها غالب شدن یک نژاد بر نژاد دیگر بوده است، دشمنان نیز موقع را مناسب شمرده اطراف درگیر درجنگ را تشویق و تحریک مینمایند تا اهداف شوم و ناپاک خود را به پیش میبرند. اطراف درگیر ادعا دارند که هدفشان بر قرار نمودن حکومت اسلامی وتطبیق نمودن شریعت است ولی اینطور نیست، بلکه هدف ازین جنگهای خونین مسلط شدن یک نژاد بردیگری وبدست آوردن پستهای مهم وکلیدی و مناصب اعلی است، اگر آنها رضای خداوندأو مصلحت ملی را در نظر میداشتند از مطالب بیهوده خویش میگذشتند و در مقابل برادران مسلمان خویش تنازل مینمودند یا اینکه صحنه را برای کسانی میگذاشتندکه مورد قبول همه قرار دارند، وهر چه زودتر به جنگهای خونین و خانمان سوز پایان میدادند!.
این جنگهای نامقدس همه در راه شیطان است، چون ابلیس توانست آنها را بفریبد و مرتکب خیانت بزرگ به اسلام، مردم و ملتشان گردند، دشمنان اسلام نیز نقطه ضعف آنها را درک نمودهاند و با اطمئنان خاطر از آنها استفاده مینمایند، و میدانند تا زمانیکه آنها درین غفلت بسر میبرند وآله دست آنها شدهاند، هرگز قادر به تشکیل حکومت اسلامی نخواهند شد.
خداوند أازدلهای همه باخبر است و میداند چه کسی در راه او میرزمد و چه کسی بخاطر اهداف شخصی خویش مبارزه میکند، چون نیتها درست نیست لذا همه مصایب و بلاها، قهر و غضب خداوند أبا اشکال مختلف بر آنها فرود میآید و تا وقتیکه به الله أرجوع نکنند و از تعصبات قومی، نژادی، سمتی و حزبی دست برندارند، هرگز صلح و آرامش وثبات بر قرار نخواهد. امروز جهان اسلام با مصایب گوناگون دست وگریبان است، اشخاص ناشایسته را دشمنان بر ملت تحمیل میکنند وبنام اسلام در پشت پرده ساخت وبافتهایی را با آنان طرح ریزی مینمایند تا ریاست و مقام را از دست ندهند. اسلام به پیروانش اجازه نمیدهد بخاطر ریاست ومنصب مبارزه نماید هر چند لایق وشایسته آن هم باشد، چون حرص ورزیدن بر امارت وریاست سنن پشیمانی وندامت در روز قیامت خواهد شد. زیرا شخصیکه به اساس درخواست ویاحرص به مقامی برسد، خداوند أوی را یاری نمیدهد، اما اگر بدون در خواست ریاست ومقام بوی سپرده شود، خداوند أوی را در کارش یاری میدهد.
ما از خداوند أاستدعا مینمائیم تا گمراهان آنها را هدایت نماید، حق را به آنها حق، وباطل را به آنها باطل بنمایاند.