مقدمهی مترجم
مردم مظلوم و رنجدیده افغانستان در طول تاریخ با فدا کاری و جانبازیهای خویش استعمار گران را جواب دندان شکن دادهاند، که هرگز فراموش آنها نخواهد شد، اخلاص ظوصداقت آنها در برابر دین و عقیده، وطن و مردم خویش را نمیتوان نا دیده گرفت، ولی متأسفانه احساسات پاک و شور آفرین آنها قربانی خواستههای مردمان مغرض و خیانت کار شده است، عدم وجود قیادت واحد، دسیسه و توطئه دشمنان، غفلت، بیپروایی و بیتوجهی بزرگان باعث شده تا دست آوردها و ثمرات چندین ساله ملت که محصول جان و خون آنهاست آهسته آهسته از دست رود، دشمنان اسلام همیشه کوشیدهاند تا ملتهای مسلمان را از راه تفرقه و اختلاف زیر یوغ استعمار خویش در آورند، (تفرقه بینداز و حکومت کن) شعار قدیمی استعمار گران است که توانستهاند ازاین راه پلانهای شوم خویش را عملی نمایند. با تأسف درین دام خطرناک کسانی گیر ماندندکه گمان نمیرفت آنها طعمه آن شوند، خانه جنگیها، حوادث دلخراش و فاجعههای که در دهه هفتاد، بعد از پیروزی مجاهدین بر حکومت دست نشانده روس رخ داد، نشان دهنده آن است که عاملین آن از خط سیر اصلیشان تخطی نمودند. و هر قوم و نژادی کوشید تا برمنصب و مقام بلندتری حایز آید بدون در نظر داشت مصلحت، اهلیت و توانمندی اشخاص.
حضرت ابوذر سهنگامیکه از پیامبر جخواست تا او را در یکی از مقام و مسؤلیتهای بزرگ بگمارد آنحضرت جفرمودند: «ای اباذر! همانا تو ناتوانی و آن امانت است و نتیجه آن در روز قیامت خواری و پشیمانی است مگر کسیکه آن را بحقش گرفته و واجبی را که درین مورد بر دوش اوست بجای آورد». [روایت مسلم].
توصیههای پیامبر گرامیمان جرا همه فراموش کردند آنگاه که گفتند، باید قوم و نژادشان بیشتر از دیگران سهم داشته باشد، و اینکه صلاحیت و توانمندی آنرا دارند یا نه؟ مورد بحث نیست.
قوانین اسلام در همه موارد اهلیت و صلاحیت را مد نظرگرفته، نژاد، رنگ، نسب کسی را مقدم نمیشمارد. چنانکه میبینیم در خلافتهای اسلامی گذشته مقام رهبری مردم به کسی سپرده میشد که اهلیت و توانمندی آنرا میداشته است، حتى بردگان گاهی سپه سالاران و علمای بزرگ را رهبری کردهاند، چون مسأله قوم، نژاد و جنس مطرح نبود.
درینمورد پیامبر گرامی اسلام جامت مسلمه را توصیه نمودهاند تا از زمامدارانشان اطاعت و فرمانبرداری نمایند و از قیام بر ضد آنها منع فرموده است چنانکه میفرمایند:
«بشنوید و فرمان برید اگر چه بر شما غلام حبشی مقرر شود که گوئی سرش دانه کشمش است». [صحیح بخاری].
مردم ما اگر به توصیههای پیامبرجپی میبردند و آنرا عملی میکردند هرگز دچار این مصائب و دشواریها نمیشدند و فرصتی برای دشمنان باقی نمیماند.
این کتاب آوازیست دل سوزانه، که مسلمانان را در هرکجائی هستند به اخوت، برادری، شفقت و از خود گذری دعوت مینماید، میخواهد بدون در نظر داشت قوم، قبیله، نژاد و رنگ همه باهم زیر پرچم لااله الا الله محمد رسول اللهزندگی نموده پروردگار خویش را بپرستند تا رستگاری دنیا و آخرت نصیبشان گردد.
در پایان از برادر بزرگوار و دعوتگر استاد عبدالعزیز قاره متشکریم که این کتاب پر بها را که درمان بسیاری از دردهای مسلمانان است به امت اسلامی تقدیم نموده است و از خداوند أبرایش اجر و پاداش بزرگ را خواهانیم، و از دوستانیکه در تهیه آن با من همکاری نمودهاند صمیمانه اظهار سپاس مینمایم.