اسلام و نژاد پرستی

فهرست کتاب

قران کریم افتخار و خود پسندی را باکفر پیوست و مرتبط می‌داند

قران کریم افتخار و خود پسندی را باکفر پیوست و مرتبط می‌داند

خداوندأمی‌فرماید:

﴿وَٱضۡرِبۡ لَهُم مَّثَلٗا رَّجُلَيۡنِ جَعَلۡنَا لِأَحَدِهِمَا جَنَّتَيۡنِ مِنۡ أَعۡنَٰبٖ وَحَفَفۡنَٰهُمَا بِنَخۡلٖ وَجَعَلۡنَا بَيۡنَهُمَا زَرۡعٗا ٣٢ كِلۡتَا ٱلۡجَنَّتَيۡنِ ءَاتَتۡ أُكُلَهَا وَلَمۡ تَظۡلِم مِّنۡهُ شَيۡ‍ٔٗاۚ وَفَجَّرۡنَا خِلَٰلَهُمَا نَهَرٗا ٣٣ وَكَانَ لَهُۥ ثَمَرٞ فَقَالَ لِصَٰحِبِهِۦ وَهُوَ يُحَاوِرُهُۥٓ أَنَا۠ أَكۡثَرُ مِنكَ مَالٗا وَأَعَزُّ نَفَرٗا ٣٤ وَدَخَلَ جَنَّتَهُۥ وَهُوَ ظَالِمٞ لِّنَفۡسِهِۦ قَالَ مَآ أَظُنُّ أَن تَبِيدَ هَٰذِهِۦٓ أَبَدٗا ٣٥ وَمَآ أَظُنُّ ٱلسَّاعَةَ قَآئِمَةٗ وَلَئِن رُّدِدتُّ إِلَىٰ رَبِّي لَأَجِدَنَّ خَيۡرٗا مِّنۡهَا مُنقَلَبٗا ٣٦[الکهف: ۳۲-۳۶].

ترجمه: «برای آنان مثالی بیان کن، مثل دو مرد (کافر ثروتمندی وفقیر مؤمنی) را که ما به یکی آن دو (کافر ثروتمند) دو باغ انگور داده بودیم وگردا گرد باغها را با نخلستان احاطه کرده بودیم و در میان باغها (زمین‌های زراعتی قرار داده بودیم، هر دو باغ ثمره و میوه آورده بود و کم نه کرد از میوه، و ما در میان آنها رود بار بزرگی بر جوشانده بودیم، او دارائی دیگری هم داشت، سپس در گفتگو به دوست خود گفت: من ثروت بیشتری از تو دارم و از لحاظ نفر (خانواده و خویش و رفیق) مقتدر‌تر از تو و فزونترم، درحالیکه بر خویشتن ستمگر بود به باغش گام نهاد و گفت: من باور نمی‌کنم هرگز که این (باغ سر سبز) نابود شود و به فنا رود، و باور ندارم که قیامت برپا شود، اگر هم من بسوی پروردگار برگردانده شوم مسلما سر انجام بهتری و جایگه خوبتری از این خواهم یافت».

بعد از آن که خداوند أحکایات مشرکین و مستکبرین که خود را بر مستضعفین و فقراء بلند و بهتر می‌شمردند وبه مال، حسب و نسب‌شان افتخار می‌نمودند، قصه دو شخصی را بطور مثالی می‌آورد که یکی دو بستانی از انگور داشت ودر اطراف آن درخت‌های خرما نیز بود، ثمره و حاصل این دو بستان بسیار وافر و شگفت انگیز بود، چنانکه أفرمود: ﴿كِلۡتَا ٱلۡجَنَّتَيۡنِ ءَاتَتۡ أُكُلَهَا وَلَمۡ تَظۡلِم مِّنۡهُ شَيۡ‍ٔٗاۚ وَفَجَّرۡنَا خِلَٰلَهُمَا نَهَرٗا ٣٣وجویبار‌هایش پراگنده در زیر درختان جریان داشت سپس این مرد به همنشینش در حالیکه صحبت می‌کرد به فخر و تکبر گفت: من از تو بیشتر مال و ثروت و در نژاد، قبیله، قوم وعدد آنها برتو بهتر و بلند‌ترام، و از خانواده بزرگ، بلند مرتبه و عالی قدر می‌باشم، با همچو شعور و فخر داخل بستان خود گردید، در حالیکه بر خود ستم نموده چنین گفت: ﴿وَدَخَلَ جَنَّتَهُۥ وَهُوَ ظَالِمٞ لِّنَفۡسِهِۦ قَالَ مَآ أَظُنُّ أَن تَبِيدَ هَٰذِهِۦٓ أَبَدٗا ٣٥در نتیجه کبر و غرور و افتخار به قوم و خانواده اش که گویا از نژاد بهتر و عالیقدر است و دیگران خوار و ذلیل‌اند، بر نفس خود ظلم را روا داشت و مرتکب جریمه بزرگی گردید، سپس این انحراف و مفکوره زشت وی را بسوی کفر کشانید، خداوندأمی‌فرماید: ﴿وَمَآ أَظُنُّ ٱلسَّاعَةَ قَآئِمَةٗ وَلَئِن رُّدِدتُّ إِلَىٰ رَبِّي لَأَجِدَنَّ خَيۡرٗا مِّنۡهَا مُنقَلَبٗا ٣٦[الکهف: ۳۶]. «من باور نمی‌کنم هرگز این باغ نابود شود و باور ندارم که قیامت برپا شود» قابل توجه این است که خداوندأقبل از اینکه انکار نمودنش به آخرت را بیان نماید، افتخار و و برتری خود و قبیله اش را همزمان با تحقیر نمودن هم نشینش ذکر می‌نماید، این آیت می‌رساند که فخر به نسب، مال و ثروت، عواقب ناگواری درپیش دارد، زیرا صاحب بستان از مال و ثروت، سپس از قوم و قبیله و نسب خویش یاد آورشده و همصحبت خود را توهین و تحقیر می‌نماید، تا آنکه پندارش وی را به کفر وتکذیب روز رستاخیز کشانید، می‌بینیم صاحب بستان همنشین خود را نه دشنام داد و نه با او جنگید، و نه خونش را ریختاند، بلکه خود را بر وی بر کشید و به ثروت و نژاد خود افتخار نمود تا بلآخره وی را به ارتکاب بزرگ‌ترین جریمه (کفر) کشانید.

متأسفانه نژاد پرستان امروزی نه تنها به مال، ثروت، نژاد، قوم و قبیله‌شان افتخاردارند، بلکه فزونتر از آن، خون برادران هم دین و هم عقیده خود را نیز می‌ریزند!.