نكتۀ سوم: امامت بلافصل سيدنا عليس
شما در دو نکته پیشین عقیده امامت دیدید که برای اثبات این عقیده بزرگ، شیعه به لحاظ دلایل، چقدر به قحط زدگی مبتلاست و هیچ دلیل صحیحی از قرآن و سنت، آنان را تأیید نمیکند.
نکته سوم شیعه این است که حضرت رسول اکرم جپس از خود، حضرت علیسرا امام بلافصل خود قرار داده بودند. شیعه برای اثبات این نکته سوم، خیلی پافشاری از خود نشان داده است. چرا که طبق خیالشان، اگر پس از رسول الله جامامت بلافصل برای حضرت علی سثابت شود امامت ائمه دیگر (دوازده امام) یکی پس از دیگری خود به خود ثابت خواهد شد. چرا که همگی آنها وابسته به اهل بیت بودند. به همین خاطر، شیعه به جای اینکه نکته اول و دوم – عقیده امامت و دوازده امام – را از قرآن و سنت ثابت کند (یا به عبارت دیگر پس از شکست خوردن و ناکام ماندن در این کوشش) میکوشد تا امامت بلافصل حضرت علی سرا به اثبات برساند تا اینکه نکته اول – عقیده امامت – و نکته دوم – دوازده امام – در ضمن این نکته سوم، خود به خود ثابت گردد.
از این کوشش با درک یا بیدرک شیعه، به این واقعیت پی میبریم که اختلاف شیعه با جمهور اهل سنت، اختلاف علمی نیست بلکه اختلافی است سیاسی که جنبه علمی به آن داده شده است. و بنیانگذار این اختلاف عبدالله بن سبا میباشد [۱۵]. او برای نابودی نظام خلافت و برای فروپاشی همبستگی و یکپارچگی مسلمین، عقیده امامت را وضع کرد و اساس آن را، محبت علی سو امامت بلافصل ایشان قرار داد. به همین جهت، شیعه اکنون هم، دانسته یا ندانسته برای اثبات مذهب خود، تمام کوشش خود را صرف این امر میکند که به نحوی، امامت بلافصل علی سثابت شود. و چون امامت بلافصل علی سبدون انکار خلافت سه خلیفه راشد اول ابوبکر صدیق س، عمر فاروق س، عثمان س) ثابت نمیگردد شیعه با تمام قوا میکوشد تا سه خلیفه راشد اول را بیلیاقت، نااهل و فاقد شرایط برای امر خلافت معرفی کند و تا میتواند نسبت به خلفای ثلاثه (و یاران و پیروان ایشان) عیب بتراشد تا بدین وسیله ادعای امامت بلافصل علی سصحیح گردد. ببین تفاوت ره از کجاست تا بکجا.
[۱۵] تاریخ مذهب شیعه، تحفه اثنا عشریه، منهاج السنه لابن تیمیه و دیگر کتب در این موضوع.