عقیده امامت و حدیث غدیر

نتايج اين اختلاف

نتايج اين اختلاف

شیعه بر خلاف جمهور امت، از عقیده ای پیروی می‌کند که در نتیجه آن، اختلافات دامنه داری به وجود آمده است. شاید نادرست نباشد اگر گفته شود بنیاد اختلافات سنی و شیعه «مسئله امامت» است. در ذیل نتایجی چند از این اختلافات اساسی را متذکر می‌شویم:

۱- نزد اهل سنت و جماعت بر عهده عامه مسلمین است که از میان خود شخصی را که اهلیت و صلاحیت داشته باشد به عنوان امام تعیین کنند. نزد شیعه تعیین امام، بر خدا واجب است. جزوی از همین عقیده است که اهل سنت قائل بر «لا يجب على الله شيء» است یعنی هیچ چیز بر الله تعالی واجب نیست در حالی که شیعه قائل بر وجوب علی الله می‌باشد. (در کتب علم کلام به تفصیل در این مورد، بحث می‌شود).

۲- نزد اهل سنت، امام «منصوص من الله» نیست. به نظر شیعه، امام منصوص من الله است. یعنی امام از طرف الله تعالی تعیین می‌شود.

۳- به نظر اهل سنت، اهلیت و صلاحیت برای امام ضروری است؛ ولی عصمت لازم نمی‌باشد. به نظر شیعه، امام همیشه معصوم است.

۴- از دیدگاه اهل سنت، امام باید در جامعه، خود را ظاهر کند تا مردم بتوانند برای رفع مشکلات خود به او مراجعه نمایند. شیعه معتقد است که امام می‌تواند خود را از دید دیگران مخفی نگه دارد؛ حتی اگر سالهای سال طول بکشد و در غاری پنهان بماند.

۵- اهل سنت بر این باور است که بر امام لازم است که صاحب اقتدار و اختیار باشد و گر نه چگونه می‌تواند به مسائل مردم رسیدگی کند؟ در حالیکه نزد شیعه برای امام جائز است که بی‌قدرت و بی‌اختیار باشد.

۶- از نظر اهل سنت، از پیامبر گرفته تا قیامت، تعداد امامان مشخص نیست. و با توجه به موقعیت زمانی و مکانی،‌ مسلمانان امامی برای خود تعیین می‌کنند و او وظایف امامت را انجام می‌دهد. از نظر شیعه، الله تعالی از زمان رسول الله جتا قیامت، دوازده امام تعیین کرده است که غیر از این‌ها کسی دیگر حق امامت ندارد. (بنا بر همین نظریه به شیعه، امامیه و اثنا عشریه نیز گفته می‌شود).

۷- اهل سنت طبق تصریح و اشاره پیامبر اکرم جاز طرف امت اسلامی چهار امام بر حق را به این ترتیب معرفی می‌کند:

امام اول: سیدنا ابوبکر صدیق س

امام دوم: سیدنا عمر فاروق س

امام سوم: سیدنا عثمان غنی س

امام چهارم: سیدنا علی مرتضى س

پس از این‌ها نیز سلسله امامت جریان داشت و تا قیامت ادامه خواهد داشت. هیچکدام از این‌ها معصوم نیستند. البته برخی عادل هستند و بعضی ظالم خواهند بود.

نزد شیعه تعداد امامان تا آمدن قیامت دوازده نفر می‌باشد که اسامی آنها پس از رسول اکرم جبدین قرار است:

۱- حضرت علی مرتضیس.

۲- حضرت حسنس.

۳- حضرت حسینس.

۴- حضرت علی زین العابدین.

۵- حضرت محمد باقر.

۶- حضرت جعفر صادق.

۷- حضرت موسی کاظم.

۸- حضرت علی رضا.

۹- حضرت محمد تقی.

۱۰- حضرت علی تقی.

۱۱- حضرت حسن عسکری.

۱۲- حضرت محمد مهدی [۴].

و از دیدگاه شیعه امام دوازدهم به خاطر ظلم ظالمان و ستم ستمگران به امر خداوندی در غیبت بسر می‌برد، و در قید حیات است، و هر وقت خدا مصلحت بداند ظهور خواهد کرد [۵]. اما یازده امام دیگر، رحلت کرده‌اند.

۸- اهل سنت اگر چه از دل و جان معترف به اهلیت، صلاحیت و فضایل حضرت علی سهستند ولی ایشان را به عنوان خلیفه بلافصل رسول الله جقبول ندارند؛ بلکه امامت ایشان را طبق ترتیب خلافت می‌دانند. و ایشان را رابع خلفاء الراشدین (یعنی چهارمین خلیفه از خلفای راشدین) قرار می‌دهند. اما شیعه قائل به امامت بلافصل حضرت علی ساست. یعنی آنان بر این اعتقاد هستند که حضرت علی سپس از وفات رسول الله ج، خلیفه بلافصل می‌باشد.

۹- از نظر اهل سنت، خلافت سیدنا علی سدر رتبۀ خودش قرار گرفته است. لذا صحابه و تابعینی که (به اجماع امت) با سیدنا ابوبکر صدیق س، و سیدنا عمر فاروق سو سیدنا عثمان غنی سبیعت کرده بودند را مقصّر و گناهکار نمی‌دانند. اما شیعه، خلافت و امامت بلافصل را حق حضرت علی سمی‌دانند و بیشتر صحابه و تابعین این حق را به ایشان واگذار نکردند. بنابراین، آنان یا کافر هستند یا فاسق [۶]. (نعوذ با الله من ذلك).

۱۰- نزد اهل سنت، بیعت حضرت علی سبا خلفای ثلاثه پیش از خلافت خویش، و بیعت حضرت حسن سعلاوه بر خلفای ثلاثه با حضرت معاویه س، و بیعت نه امام دیگر با خلفای زمان خود، بدور از مداهنت، نفاق، بزدلی،‌ کذب و تقیه بود. اهل سنت عقیده دارند که بیعت این حضرات که با آگاهی تمام صورت گرفته بود، کاملاً مطابق با احکام شریعت و موافق با مصلحت امت بود. قطعاً بر هیچ یک از آن بزرگان، هیچ اتهامی وارد نمی‌آید. اما نزد شیعه بیعت یازده امام با خلفای زمان خویش از صمیم قلب نبوده، بلکه آنان تقیه (حفاظت در پیش) کار گرفته بودند. بنابر همین، شیعه «تقیه» را به عنوان مهمترین جزو دین خود می‌شناسد. چرا که بدون اثبات تقیه، تهمت زدائی از شأن آن بزرگان ممکن نیست.

۱۱- همانطور که گفته شد از دیدگاه اهل سنت، تعیین ائمه بر الله تعالی واجب نیست و نه تعداد آنان را تا ظهور قیامت مشخص کرده است. اما شیعه بر این اعتقاد است که الله تعالی تا آمدن قیامت، دوازده امام مقرر کرده است که یازده امام به رحمت حق پیوسته‌اند و امام دوازدهم محمد مهدی،‌ امام منتظر می‌باشد و معتقدند که ایشان پس از تولد، فعلاً غایب هستند - در وقتی معین ظهور خواهد کرد و جهان را پر از عدل و انصاف خواهد نمود. شیعه بنابر همین عقیدۀ خود که ائمه دوازده نفر هستند مجبور گشت که به زنده بودن امام دوازدهم قائل شود. (در سال ۲۵۶ هـ تولد؛ و در سال ۲۶۰ هـ در چهار سالگی در غاری واقع در شهر «سر من رأی» غایب شد). و تاکنون زنده است، و از ظلم ظالمان پنهان شده است. گویا عمرشان بطور غیر طبیعی طولانی شده است. (عمر طولانی ای که ما برای آن نظیر و همانندی نداریم).

[۴] تحفه العوام طبع نولکشور ص ۵ و ۶، علاوه بر دوازده امام، شیعه جناب رسول الله جو حضرت فاطمه الزهرا (رضی الله عنها) را هم معصوم می‌دانند. به این چهارده نفر «چهارده معصوم» گفته می‌شود. شیعیان، تا امام ششم از این دوازده امام اتفاق دارند. در تعیین ائمه پس از او در میان شیعه اختلاف شدیدی وجود دارد و به سبب تعیین آنان، فرقه های بی شماری در شیعه، پدیدار شد. الملل و النحل للشهرستانی ۱/۳۶۱، تحفه اثنا عشریه و غیره. [۵] ابوالحسن سیدنا علی بن ابیطالب المرتضی (.._ ۴۰ هـ) ابو محمد الحسن بن علی الزکی (۳ _ ۵۰ هـ) ابو عبدالله الحسین بن علی الشهید (۴ _ ۶۱ هـ) ابو محمد علی بن الحسین زین العابدین (۳۸ _ ۹۵ هـ) ابو جعفر محند بن علی الباقر (۵۷ _ ۱۱۴ هـ) ابو عبدالله جعفر بن محمد الصادق (۸۳ _ ۱۴۸ هـ) ابو ابراهیم موسی بن جعفر الکاظم (۱۲۸ _ ۱۸۳ هـ) ابوالحسن علی موسی الرضا (۱۴۸ _ ۲۰۲ هـ) ابوجعفر محمد بن علی الجواد التقی (۱۹۵ _ ۲۲۰ هـ) ابوالحسن علی ابن محمد الهادی النقی (۲۱۲ _ ۲۵۳ هـ) ابو محمد الحسن ابن علی العسکری (۲۳۲ _ ۲۶۰ هـ) ابوالقاسم محمد بن الحسن المهدی (۲۵۶ _۲۶۰ هـ) الامامت عند الجمهور و الفرق المختلفه للدکتور علی احمد السالوس ص ۲۵. [۶] حق الیقین عربی لعبدالله بن شبر، المبحث الخامس فی ذکر المتاع (علی الصحابه) و فصل فی جواب من اعترض علی الامامیه بتعرضهم للصحابه من ص ۱۷۷ الی ۱۹۵ والمبحث السابع فی بیان الفتن الواقعه بعد النبی و فی حقیقه امر الخلافه و فی سبب ارتداد اکثر هذه الامت بعد نبیها ص ۲۱۳ طبع دارالکتاب الاسلامی – و حق الیقین فارسی از مولی محمد باقر مجلسی از ص ۱۵۵ تا ۲۷۸ طبع انتشارات کتابفروشی اسلامیه تهران و کشف اسرار فارسی از خمینی، مخالفتهای ابوبکر با نص قرآن از ص۱۴۴ و مخالفت عمر با قرآن خدا از ص ۱۴۷ و نتیجه سخن ص ۱۵۰ طبع ایران.