سند حديث غدير
این حدیث، اگر چه نه متواتر است و نه متفق علیه؛ حتی برخی از محدثین بزرگوار در صحت آن، کلام کردهاند و با دلائل قوی این حدیث را ضعیف قرار دادهاند [۳۱]؛ و لیکن طبق قول راجح، حدیث صحیح است و با طرق متعدد روایت شده است که اصطلاحاً بعضی از آنها در درجه «صحیح» و بعضی در درجه «حسن» قرار دارد. بنابر روایت شدن با طرق متعدد، این حدیث از زمره «مشهور» بشمار میآید. شهادت و گواهی علامه ابن حجر عسقلانی (رح) و علامه ابن حجر هیثمی (رح)، برای صحت سند این حدیث کافی میباشد.
علامه ابن حجر عسقلانی (رح) در کتاب ارزنده و قابل افتخار خویش «فتح الباری» مینگارد:
«و اما حديث من كنت مولاه فعلي مولاه فقد اخرجه الترمذي و النسائي و هو كثير الطرق جداً، و قد استوعبها ابن عقده في كتاب مفرد، و كثير من اسانيدها صحاح و حسان» [۳۲].
حدیث «من كنت مولاه فعلي مولاه»را ترمذی و نسائی بیان کردهاند، و با طرق مختلف، روایت شده است. ابن عقده در کتابی مستقل، همه طرق را جمع آوری کرده است. خیلی از اسانید این حدیث در رتبه «صحیح» و «حسن» قرار دارند.
و علامه ابن حجر هیثمی مکی (رح) میفرماید:
«و بيانه أنه حديث صحيح لامريه فيه و قد اخرجه جماعة كالترمذي والنسائي و احمد و طرقه كثيرة جداً و من ثم رواه سته عشر صحابياً، و في روايه لاحمد أنه سمعه من النبي جثلاثون صحابياً، و شهدوا به لعلي لما نوزع ايام خلافه كم مر و سيأتي، و كثير من اسانيدها صحاح و حسان و لا التفات لمن قدح في صحته و لا لمن رده بان علياً كان باليمن لثبوت رجوعه منها و ادراكه الحج مع النبي جو قول بعضهم ان زياده اللهم و ال من والاه الخ موضوعه مردود فقط ورد ذلك من طرق صحح الذهبي كثيراً منها»
بدون تردید این حدیث، صحیح است. جماعتی از محدثین مانند ترمذی، نسائی و احمد (رحمهم الله) این حدیث را تخریج کردهاند. این حدیث اسانید بسیار دارد. شانزده صحابی، این حدیث را روایت کردهاند و مطابق با یک روایت مسند احمد سی صحابی، این حدیث را از رسول الله جشنیدهاند. هنگامی که در دوره خلافت علی س، با وی مخالفت شد، اصحاب به وسیله همین حدیث گواهی دادند. بسیاری از اسانیدش، به درجه «صحیح و حسن» رسیدهاند. حرف شخصی که بر صحت این حدیث، اعتراض کند یا با این قول که در آن وقت علی سدر یمن بود رد کند بیاعتبار است. چرا که بازگشت حضرت علی س از یمن و شرکتش همراه رسول الله جدر حجه الوداع، به ثبوت رسیده است. حرف کسانی که گفتهاند «اللهم وال من والاه» بر حدیث اضافه ای است موضوع، پذیرفتنی نیست. برای اینکه این اضافه، با چندین سند، روایت شده است و امام ذهبی (رح)، بیشتر سندها را صحیح قرار داده است. [۳۳]
[۳۱] مثلاً علامه ابن تیمیه، ابو داوود سجستانی، ابو حاتم الرازی و غیره، منهاج السنه لابن تیمیه ۴/۸۶ والصواعق المحرقه لابن حجر هیثمی ص ۴۲ [۳۲] فتح الباری به شرح صحیح البخاری ۷/۷۴ [۳۳] الصواعق المحرقه لابن حجر الهیثمی ص ۴۲ طبع ملتان