عقیده امامت و حدیث غدیر

حديث الموالات

حديث الموالات

چون در روایات حدیث در بخش دیگر خطبه، همین لفظ «موالات» بار‌ها آمده است, قسمت دیگر خطبه غدیر را با عنوان «حدیث الموالات» آغاز می‌کنیم.

پیش از آنکه توجه خوانندگان را به نکات اهم موجود در حدیث موالات جلب کنیم مناسب است تمام الفاظ مذکور در روایات، یکجا جمع گردد تا پی بردن به مفهوم آن آسان شود. با استحضار تمام احادیث موالات که پیشتر نقل کردیم و با صرف نظر از اختلاف محدثین در صحت و ضعف آنها، باز هم خلاصه آن روایات درج ذیل است. در همه روایات، مطلبی بیشتر از این‌ها نیست. این را هم به خاطر داشته باشید درباره بعضی از کلمات که در آینده خواهند آمد در روایات تصریح شده که به خطبه غدیر، موبوط می‌شوند و درباره برخی دیگر تصریح نشده که به خطبه غدیر، متعلق می‌شود یا نمی‌شود اما چون شیعه، از این نوع کلمات نیز استدلال می‌کند این‌ها نیز در اینجا آورده می‌شود تا موقف و موضع شیعه کاملاً مشخص گردد.

«ان عليا مني وانا منه وهو ولي كل من بعدي» [۷۴](ترمذی و نسائی بدون ذکر غدیر خم)

«من كنت مولاه فعلي مولاه». (ترمذی)

الست اولي با لمؤمنين من انفسهم قالو بلي قال الست اولي بكل مؤمن من نفسه قالو بلي قال فهذا ولي من انا مولاه، اللهم وال من والاه، اللهم عاد من عاداه. (ابن ماجه)

من كنت وليه فعلي وليه. (نسائی)

ان الله مولاي و انا ولي كل مؤمن ثم اخذ بيد علي فقال من كنت وليه فهذا وليه اللهم وال من والاه و عاد من عاداه. (نسائی)

ترجمه روایات بالا:

۱- همانا علی از من است و من از علی هستم و او بعد [۷۵]از من (ولی) و محبوب هر مؤمن است. (ترمذی و نسائی)

۲- هر که را من محبوب و (مولی) او باشم علی محبوب (مولای) اوست. (ترمذی)

۳- آیا من برای مؤمنین بیشتر از جانهایشان، محبوب (اولی) نیستم؟ عرض کردند: بله یا رسول الله! ایشان فرمودند: آیا من برای هر فرد مؤمن بیشتر از جانش محبوب (اولی) نیستم؟ حاضرین عرض کردند: بله! ایشان فرمودند: هر کس را من محبوب (مولی) باشم علی محبوب (مولی) اوست. ای الله! هر که با علی محبت (موالات) کند تو با او محبت (موالات) بفرما و ای الله! هر که از علی نفرت (معاداة) کند تو از او نفرت (معاداة) کن. (ابن ماجه)

۴- هر کس را من محبوب (ولی) او باشم علی محبوب (ولی) اوست. (نسائی)

۵- ۵- بدون تردید الله محبوب (مولای) من است و من محبوب (مولای) هر مؤمن هستم. سپس دست علی سرا گرفته فرمودند: هر که را من (ولی) او باشم علی محبوب (ولی) اوست. ای الله! هر که با علی محبت (موالات) کند با او محبت (موالات) فرما و هر که از علی نفرت (معاداة) داشته باشد تو نیز از او نفرت(معاداة) داشته باش. (نسائی)

در تمام این روایات، پنج لفظ بار‌ها استعمال شده است:

۱- ولی.

۲- مولی.

۳- اولی؛ ترجمه این هر سه لفظ، محبوب نیز می‌تواند باشد دوست، و یاور و مددکار نیز.

۴- موالات: ترجمه این کلمه محبت نیز می‌تواند باشد دوستی نیز.

۵- معاداة: ترجمه‌اش دشمنی هم می‌تواند باشد نفرت هم.

جهت رعایت تسلسل کلام برای مترجم مناسب است که به ترتیب، محبوب، محبت و نفرت را بکار ببرد یا دوست، دوستی و دشمنی را و گر نه در کلام، توازن برقرار نخواهد ماند.

[۷۴] قال الترمذی هذا حدیث غریب لا نعرفه الا من حدیث جعفر بن سلیمان و قال عبدالرحمن المبارکفوری فی شرح الترمذی فان مداره (ای استدلال الشیعه) علی صحه زیاده لفظ بعدی و کونها صحیحه محفوظه قابله للاحتجاج، و الامر لیس کذلک فانها قد تفرد بها جعفر بن سلیمان و هو شیعی بل هو غال فی التشیع، کان اذا ذکر معاویه شتمه و اذا ذکر علیا قعد یبکی… فاذا هو رافضی مثل العمار… و اما کونه شیعیا فهو بالاتفاق… و الظاهر ان زیاده بعدی فی هذا الحدیث من و هم هذین الشیعین و یویده ان الامام احمد روی فی مسنده هذا الحدیث من عده طرق لیست محفوظه بل هی مردوده… و قال الحافظ ابن تیمیه فی منهاج السنه: و کذلک قوله هو ولی کل مومن بعدی کذب علی رسول الله جبل هو فی حیاته و بعد مماته ولی کل مومن ولیه فی المحیا و الممات فالولایه التی هی ضد العداوه لا تخص بزمان و اما الولایه التی هی الاماره فیقال فیها والی کل مومن بعدی کما یقال فی صلاه الجنازه اذا اجتمع الولی و الوالی قدم الوالی فی قول الاکثر و قیل یقدم الولی، و قول القائل علی ولی کل مومن بعدی کلام یمتنع نسبته الی النبی جفانه ان اراد الموالات لم یحتج ان یقول بعدی و ان اراد الاماره کان ینبغی ان یقول و آل علی ولی کل مومن انتهی – تحفه الاحوذی به شرح جامع الترمذی ج ۴ ص ۳۲۵، ۳۲۷ – طبع بیروت [۷۵] در این روایت لفظ ((بعد از من)) اضافه یک شیعه غالی است. امام ترمذی (رح) بعد از بیان روایت، این راوی شیعه را معرفی کرده است. (ترمذی ۵/۲۹۶ طبع دار الفکر بیروت)و نیز امام ابن تیمیه (رح) و دیگر تمام شراح حدیث اضافه این لفظ ((بعد از من)) را غلط و تصرف راوی شیعه قرار می‌دهند. بنابراین، الفاظ ابتدایی این روایت با توجه به روایات دیگر درست هم باشد باز هم در این روایت، اضافه ((بعد از من)) نزد محدثین درست نیست. (به حاشیه عربی گذشته نگاه کنید که در آن دلایل نیز مذکور است) بنده به عرض می‌رساندم که این اضافه درست باشد یا نه اما از این حدیث استدلال شیعه بر عقیده امامت و خلافت بلافصل علی اصلاً به هیچ نحوی درست نیست. چنانکه به خوانندگان ان شاء الله واضح خواهد شد. محمود عفی الله عنه.