عقیده امامت و حدیث غدیر

آيات قرآنی

آيات قرآنی

آیاتی که از آنها نویسندگان شیعه مثلاً عالم مشهورشان محمد باقر مجلسی در تألیف فارسی خود «حق اليقين في اصول الدين»، السید الاکبر عبدالله شبر در کتاب عربی خود «حق اليقين في معرفه اصول الدين» و خمینی در نوشته فارسی خود «کشف الاسرار»، بر امامت بلافصل علی ساستدلال کرده‌اند همان آیاتی هستند که ما در بیان نکته اول از منابع استدلالی شیعه بازگو کردیم. نظری دوباره به این آیات بیفکنید که آیا در آیه‌ای سخن از امامت بلافصل علی سبه میان آمده است؟ نویسندگان شیعه، بیشتر توانایی خود را بر سه آیه از آیات مذکوره صرف می‌کنند. بدین دلیل ما هم درباره این سه آیه، مطالب واضحی را که قابل فهم همگان باشد یادآوری می‌کنیم:

آیه اول

﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ أَطِيعُواْ ٱللَّهَ وَأَطِيعُواْ ٱلرَّسُولَ وَأُوْلِي ٱلۡأَمۡرِ مِنكُمۡۖ فَإِن تَنَٰزَعۡتُمۡ فِي شَيۡءٖ فَرُدُّوهُ إِلَى ٱللَّهِ وَٱلرَّسُولِ إِن كُنتُمۡ تُؤۡمِنُونَ بِٱللَّهِ وَٱلۡيَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِۚ ذَٰلِكَ خَيۡرٞ وَأَحۡسَنُ تَأۡوِيلًا ٥٩[النساء: ۵۹].

این آیه و ترجمه آن پیشتر گذشت و درباره مصداق لفظ «اولی الامر» در این آیه، ضمن نکته اول، شرح دادیم. اگر دوباره به آن مراجعه کنید بهتر خواهد بود. خصوصاً در تفسیر این، فرموده علی سپایان دهنده تمامی مناقشات و جدلها است.

و اما روایتی که نویسنده شیعه در ضمن این آیه نقل کرده و از آن ثابت کرده که مراد از «اولی الامر» دوازده امام معصومی هستند که شیعه قائل بر امامتشان تا قیام قیامت می‌باشد، در کتابی معتبر با سندی معتبر مروی نیست. اگر نویسنده‌ای خیالات و معتقدات خویش را به شکل روایت در آورده به طرف آیه‌ای از قرآن مجید منسوب کند کاری از دست ما بر نمی‌آید؛ و این روش مخصوص نویسندگان شیعه است که ما آن را در صفحات گذشته متذکر شده ایم.

آیه دوم:

﴿ٱلۡيَوۡمَ أَكۡمَلۡتُ لَكُمۡ دِينَكُمۡ وَأَتۡمَمۡتُ عَلَيۡكُمۡ نِعۡمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ ٱلۡإِسۡلَٰمَ[المائدة: ۳].

امروز، دین شما را کامل کردم؛ و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و دین اسلام را برای شما اختیار کردم.

در این آیه هم ذکری از امامت بلافصل علی سنیست در ضمن این آیه، روایتی که مصنفین و مؤلفین شیعه نقل کرده‌اند در هیچ کتاب معتبری ذکر نشده است.

علاوه بر این، ادعای نویسنده شیعه درباره این آیه مبنی بر اینکه در هنگام بازگشت از حجة الوداع در محلی به نام غدیر خم روز هجدهم ذی الحجة پس از ایراد خطبه نازل شد کاملاً نادرست و بی‌اساس است و وقوع چنین ادعاهایی از نویسندگان شیعه، انسان را حیرت زده می‌گرداند. چون که جمهور مفسرین بر این مطلب اتفاق رأی دارند که این آیه کریمه در حجه الوداع در میدان عرفات روز عرفه نهم ذی الحجه شامگاه روز جمعه نازل شد [۱۶]. علی سخود نیز می‌فرماید که این آیه روز عرفه به وقت شام (یعنی نهم ذی الحجه) نازل شده بود [۱۷]. علامه آلوسی (رح) در تفسیر خود روح المعانی می‌نویسد:

«شیعه از حضرت ابو سعید خدری ساین روایت را نقل کرده که آیه مذکور: ﴿ٱلۡيَوۡمَ أَكۡمَلۡتُ لَكُمۡ دِينَكُمۡدر غدیر خم هنگامی نازل شد که حضرت رسول اکرم جبه علی سفرمود: «من كنت مولاه فعلي مولاه»پس از نزول این آیه حضرت رسول اکرم جفرمودند: «الله أكبر على إكمال الدين وإتمام النعمة ورضاء الرب برسالتي وولايت علي كرم الله وجهه بعدي»؛ یعنی: الله اکبر بر کامل شدن دین، بر اتمام نعمت، بر رضایت پروردگار از رسالتم و بر ولایت علی کرم الله وجهه، …»

علامه آلوسی (رح) پس از نقل این روایت می‌فرماید: این روایت، نمونه‌ای از افتراهای شیعه است و الفاظ رکیک این روایت (علاوه بر سند) خود شاهدی بر این افتراء می‌باشد [۱۸].

مفسر نامور علامه ابن کثیر هم در تفسیر مستند و معتبر خود – ابن کثیر – پس از نقل دو روایت شیعه می‌فرماید:

«نه این روایت صحیح است و نه آن روایت، سخن حق که در آن گنجایش کمترین شک و تردیدی وجود ندارد همان است که این آیه در روز عرفه (نهم ذی الحجه) روز جمعه نازل گشت. چنانچه از امیر المؤمنین عمر فاروق سو از سمره بن جندب سمروی است. نیز قول شعبی،‌ قتاده، شهر بن حوشب و دیگر ائمه و علماء همین است [۱۹].

همین علامه ابن کثیر در کتاب معروف و مشهور خود «البدایه والنهایه» پس از نقل این روایت که درباره آن گفته شد که در غدیر خم نازل شده می‌نویسد: «این حدیث نه تنها منکر در حد اعلی است بلکه کذب است. چون که مخالف با حدیث مستند صحیحین می‌باشد که در آن از امیر المؤمنین عمر فاروق سثابت شده که این آیه روز جمعه در عرفه نازل شده بود» [۲۰].

امام فخر الدین رازی (رح) در تفسیر با عظمت خود – تفسیر کبیر – از همین آیه بر بطلان مذهب شیعه استدلال جسته است. امام رازی می‌نگارد:

«علمای ما فرمودند که این آیه ﴿ٱلۡيَوۡمَ أَكۡمَلۡتُ لَكُمۡ دِينَكُمۡبر بطلان قول روافض دلالت می‌کند. برای اینکه الله تعالی در ابتدای این آیه فرموده است: ﴿ٱلۡيَوۡمَ يَئِسَ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ مِن دِينِكُمۡ فَلَا تَخۡشَوۡهُمۡ وَٱخۡشَوۡنِۚ[المائدة: ۳] «امروز ناامید شدند کافران از دین شما پس نترسید از ایشان و بترسید از من» به وضوح پیداست که کافران از بروز تغییر و تبدیل در دین ناامید شده‌اند و نیز فرمود که اینک از آنان نترسید و از من بترسید. اگر امامت حضرت علی بن ابیطالب ساز طرف الله تعالی و رسولش جمنصوص می‌بود یعنی نص واجب الطاعة می‌بود طبق این آیه کسی که آن را پنهان می‌کرد و در آن تبدیل و تغییر ایجاد می‌کرد باید ناامید شود. یعنی یک نفر از صحابه نه می‌توانست این نص را انکار نماید و نه در آن تغییر بوجود آورد و نه آن را مخفی نگه دارد. و وقتی که هیچکدام از این‌ها نشد بلکه نه ذکری از نص امامت شد و نه خبر آن ظاهر شد و نه روایتی در این باره نقل شد دانستیم که ادعای این نص، کذب محض است و دانستیم که حضرت علی بن ابیطالب یقیناً منصوص بالامامت نبود [۲۱].

اگر بر این عبارت امام المتکلمین امام رازی (رح) با خونسردی تمام غور شود، خواننده محترم بدون تردید به این نتیجه خواهد رسید که این آیه ﴿ٱلۡيَوۡمَ أَكۡمَلۡتُ لَكُمۡ دِينَكُمۡنه تنها به نفع شیعه نیست بلکه دلیلی روشن و آشکار برای جمهور اهل سنت و جماعت می‌باشد. والله المؤفق.

آیه سوم:

آیه سوم که نویسندگان شیعه خیلی از آن استدلال می‌کنند این است:

﴿۞يَٰٓأَيُّهَا ٱلرَّسُولُ بَلِّغۡ مَآ أُنزِلَ إِلَيۡكَ مِن رَّبِّكَۖ وَإِن لَّمۡ تَفۡعَلۡ فَمَا بَلَّغۡتَ رِسَالَتَهُۥۚ وَٱللَّهُ يَعۡصِمُكَ مِنَ ٱلنَّاسِۗ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يَهۡدِي ٱلۡقَوۡمَ ٱلۡكَٰفِرِينَ ٦٧[المائدة: ۶۷].

اى پیامبر! آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است، (به مردم) برسان! واگر چنین نکردی،‌ رسالت او را انجام نداده‏ای،‌ خداوند تو را از مردمان نگاه می‌دارد، هر آیینه خداوند گروه کافران را هدایت نمی‌کند.

شیعه می‌گوید این آیه کمی پیش از خطبه غدیر خم (۱۸ ذی الحجه سال دهم هجرت) نازل شد. پیش از این، حکم امامت علی بر حضرت رسول اکرم جنازل شده بود ولی ایشان بنا به دلایلی،‌ از رسانیدن آن حکم می‌ترسیدند تا اینکه این آیه نازل شد و به حضرت رسول اکرم جدستور داده شدکه حکم امامت علی را در بین مردم اعلام نمایید ما شما را حفاظت خواهیم کرد.

حضرت رسول اکرم جمطابق با این آیه در تاریخ ۱۸ ذی الحجه سال دهم هجری در محلی بنام غدیر خم امامت حضرت علی سرا اعلام کردند و از مردمان حاضر در آنجا به دست حضرت علی سبیعت گرفتند. در نوشته‌ای که شما (مستفتی و سؤال کننده) از نویسنده شیعه فرستاده بودید نویسندگان دیگر شیعه هم همین موقف را دارند [۲۲].

ما بجای تفسیر و تشریح کامل آیه، توجه شما را به چند نکته جلب می‌کنیم که از آن ماهیت و حقیقت استدلال شیعه ان شاء الله واضح خواهد شد:

۱- در این آیه کریمه مطلبی که قبل از هر چیز، قابل توجه می‌باشد این است که شیعه درصدد اثبات عقیده امامت بلافصل علی ساز این آیه است، در حالی که در این آیه، نه ذکری از علی ساست و نه حرفی از امامت؛ بلکه به طور عام به حضرت رسول اکرم جحکم داده شده که شما در تبلیغ احکام خداوندی از هیچ کوششی دریغ نورزید. الله تعالی شما را حفاظت خواهد کرد. کافران بپذیرند یا نپذیرند شأن تبلیغ شما از آن متأثر نمی‌گردد. چرا که هدایت کافران در دست الله است نه به دست شما.

این خلاصه و مطلب این آیه. از الفاظ، ترجمه، سیاق و سباق این آیه، با احتمالات بسیار بعید هم، نه عقیده امامت ثابت می‌شود و نه امامت بلافصل علی س. بنابراین اثبات عقیده امامت از این آیه، آیا افترای محض بر قرآن نیست؟

(اما درباره روایات غدیر خم، ان شاء الله در صفحات بعد، بحث و گفتگو خواهیم کرد).

۲- طبق رأی علامه ابن تیمیه و جمهور مفسرین، این آیه، عقیده امامت شیعه را رد می‌کند. چرا که در این آیه، به حضرت رسول اکرم جدستور داده شده تمام احکام دین را برساند. پس اگر عقیده امامت حکمی از احکام دین می‌بود چگونه ممکن است که حضرت رسول اکرم ج، آن حکم را در ملأ عام، واضح و روشن به امت بیان نکرده باشند. به همین خاطر، حضرت عائشه (رضی الله عنها) می‌فرماید: شخصی که گمان برد حضرت محمد مصطفی جچیزی از وحی را مخفی نگهداشته دروغگوست. چرا که الله تعالی به رسول اکرم جدستور داد، تمام دین را به امت ابلاغ کند.

و همچنین اگر حکم عقیدۀ امامت یا امامت بلافصل سیدنا علی سرا رسول اکرم جبه امت رسانیده باشند چگونه ممکن است که امت بر آن حکم، عمل نکنند یا حداقل به هنگام اختلاف، از آن حکم استدلال نشود. در حالی که پس از وفات رسول اکرم جصحابه کرام هم از مهاجرین و انصار وقتی که در سقیفۀ بنی ساعده گرد هم آمدند دلائل مختلفی پیش کردند اما هیچ یک از ایشان این نص (عقیدۀ امامت) را پیش نکرد. سپس خلافت عمر فاروق سو عثمان غنی سو واقعات شوری روی داد امّا کسی از صحابه که علی سنیز یکی از آنها می‌باشد چنین نصی پیش نکرد. حتی در دورۀ خلافت علی ساختلافاتی بروز کرد ولی در آن هنگام نیز، کسی از اصحاب (بشمول اهل بیت) نص عقیدۀ امامت را اظهار نکرد. آیا این همه دلیل روشنی بر عدم وجود چنین نصی نیست؟ و ادعای شیعه، ادعای محض بدون دلیل است؛ ادعایی که از صحابه و اهل بیت، نه کسی قائل به آن بود و نه ناقل آن!

۳- شیعه مدعی است که این آیه، پس از حجه الوداع و پیش از خطبۀ غدیر خم نازل گشت، و پس از نزول همین آیه، ایشان در تاریخ ۱۸ ذی الحجه سال دهم هجری در محلی به نام غدیر خم امامت علی سرا اعلام کردند. کسانی که خطبه رسول الله در حجه الوداع را که در میدان عرفات در تاریخ ۹ ذی الحجه در برابر هزاران صحابه شایراد نمودند خوانده‌اند بخوبی می‌دانند که در این خطبۀ تاریخی حجه الوداع وقتی که رسول اکرم جحضار را از مسائل بنیادی و مهم دین اسلام آگاه می‌کردند در آخر رو به اصحاب فرمودند:

«وقد تركت فيكم ما لم تضلو بعده ان اعصمتم به كتاب الله وانتم تسئلون عني فما انتم قائلون قالوا ونشهد انك قد بلغت واديت ونصحت فقال باصبعه السبابه يرفعها الي السماء وينكتها الي الناس ويقول اللهم اشهد اللهم اشهد اللهم اشهد ثلاث مرات».

و به تحقیق من در میان شما چیزی از خود بجا می‌گذارم که اگر به آن چنگ بزنید هرگز گمراه نخواهید شد و آن کتاب الله است و دربارۀ من از شما پرسیده خواهد شد، آنگاه چه جواب خواهید داد؟ حاضرین عرض کردند: ما گواهی می‌دهیم که شما به طور کامل ابلاغ کردید، و حق آن را ادا نمودید و خیر خواه ما بودید. پس از آن حضرت رسول اکرم جدر حالی که انگشت سبابه‌اش را به طرف آسمان بلند می‌کردند و رو به مردم کردند و فرمودند: پروردگارا! گواه باش، پروردگارا! گواه باش، پروردگارا! گواه باش [۲۳].

حالا این چگونه ممکن است که در نهم ذی الحجة حضرت رسول اکرم جبا گواه ساختن الله تعالی،‌ از صحابه کرام اقرار و اعتراف بگیرند که من تمام عقائد و احکام دینی را به شما ابلاغ نمودم و در تاریخ ۱۸ ذی الحجة در محلی به نام خم عقیدهای را که به قول شیعه مخفی نگه داشته بود اظهار کنند. آیا این مطلب، برای خوانندهای که انصاف داشته باشد قابل درک و فهم می‌باشد؟

۴- تمام روایات مستندی که در شأن نزول این آیه کریمه: ﴿۞يَٰٓأَيُّهَا ٱلرَّسُولُ بَلِّغۡوارد شده، همگی ادعای نویسندگان شیعه مبنی بر نزول این آیه در حجة الوداع را نفی می‌کند. از روایاتی که علامه ابن جریر طبری،‌ امام ثعالبی،‌ امام فخر الدین رازی،‌ علامه قرطبی،‌ علامه آلوسی و جمهور مفسرین از عبدالله بن شفیق، عائشه و عبدالله بن عباس شذکر کرده‌اند، معلوم می‌شود که این آیه خیلی قبل از حجة الوداع نازل شده بود. از بعضی از روایات چنین برمی آید که این آیه مکی است. ولی بیشتر مفسرین، این آیه را مدنی می‌دانند. علامه قرطبی (رح) می‌نویسد:

دلیل مدنی بودن این آیه روایتی است که امام مسلم در صحیح خویش از حضرت عائشه (رضی الله عنها) نقل کرده است. حضرت عایشه (رضی الله عنها) می‌فرماید: پس از آمدن به مدینه، شبی رسول الله جبیدار بودند و فرمودند: کاش یکی از اصحابم، از من نگهبانی می‌کرد. حضرت عایشه (رضی الله عنها) می‌فرماید: در این هنگام صدای تصادم شمشیرها به گوش رسید. حضرت رسول اکرم جپرسیدند: کیستی؟ گفت: سعد بن ابی وقاص هستم. حضرت رسول اکرم جفرمودند: برای چه آمدی؟ گفت: احساس کردم خطری متوجه شماست. برای حفاظت و نگاهبانی از شما آمده‌ام. حضرت رسول اکرم جدر حق وی دعا کردند و خوابیدند. علاوه بر صحیح مسلم در روایات دیگری می‌آید که در این هنگام، آواز شمشیرها را شنیدیم. حضرت رسول اکرم جپرسیدند: کیستی؟ پاسخ دادند: ما سعد و حذیفه هستیم. برای نگاهبانی از شما آمده ایم. رسول الله جبه خواب رفتند حتی که ما آواز خواب ایشان را شنیدیم و این آیه ﴿۞يَٰٓأَيُّهَا ٱلرَّسُولُ بَلِّغۡنازل شد. حضرت رسول اکرم جسر از خیمۀ پوستی بیرون آورده فرمودند: ای مردم برگردید؛ چرا که الله تعالی مرا خود حفاظت می‌کند [۲۴].

علامه فخرالدین رازی (رح) در شأن نزول این آیه، ده وجه نوشته است. دهمین وجه این است که طبق بعضی از روایات، این آیه در مورد فضلیت حضرت علی س(نه امامت ایشان) نازل شده بود. امام رازی پس از ذکر ده وجه می‌نویسد:

اگر چه تعداد این روایات، مختلف و بسیار است اما در مورد این آیه بهتر همین است که بر حفاظت از مکر و فریب یهودیان و مسیحیان، حمل کرده شود و با بی‌پروایی از آنها دستور به تبلیغ داده شده است. برای اینکه در قبل و بعد این آیه، روی سخن با یهودیان و مسیحیان است. برای همین قائل شدن به وجوهاتی که این آیه را از سیاق و سباق منفک و منقطع می‌گرداند ممتنع به نظر می‌رسد [۲۵].

علامه آلوسی (رح)، پس از بحثی طولانی درباره خطبه غدیر خم و روایات شیعه در ضمن این آیه، در خاتمه می‌نویسد:

روایاتی از اهل سنت که بیانگر نزول این آیه در فضیلت علی ساست اگر پذیرفته شود که درست و قابل استدلال هستند باز هم از آنها فضیلت علی سثابت می‌شود یا که طبق این روایات علی سمحبوب مؤمنین است و ما هرگز این را انکار نمی‌کنیم بلکه هرکس (فضلیت علی سو محبوبیت ایشان را) انکار کند او را ملعون می‌دانیم [۲۶].

۵- آخر این آیه ﴿وَٱللَّهُ يَعۡصِمُكَ مِنَ ٱلنَّاسِۗ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يَهۡدِي ٱلۡقَوۡمَ ٱلۡكَٰفِرِينَ ٦٧[المائدة: ۶۷] «و خدا شما را از مردمان محفوظ نگه خواهد داشت، همانا خداوند کفّار را هدایت نمی‌دهد» خود دلیلی است بر اینکه مراد از این آیه، ابلاغ عقیدۀ امامت در حضور صحابۀ کرام شنمی‌تواند باشد. چونکه بنا به قول شیعه، حضرت رسول اکرم جدر ابلاغ عقیدۀ امامت از مخالفت صحابۀ کرام شبیمناک بودند؛ و در این آیه ذکری از صحابۀ کرام نیست بلکه از کافران سخن به میان آمده است. بنابراین چطور می‌توان صحابه کرام را از این آیه مراد گرفت. مگر اینکه شخصی گستاخ، و دریده دهن، صحابۀ کرام را نعوذ بالله کافر قرار دهد (چنانکه از شیعیان منقول است) آنانی که قرآن در مورد ایشان می‌فرماید: ﴿رَّضِيَ ٱللَّهُ عَنۡهُمۡ وَرَضُواْ عَنۡهُۚ[المائدة: ۱۱۹]، خدا از آنان خشنود و آنان از خدا خشنودند.

خلاصه کلام آنکه، از هر جهت به این آیه نظر افکنده شود، و به الفاظ و ترجمۀ آن نظر شود، وسیاق و سباق آن بررسی شود، و روایات شأن نزولش مورد بررسی قرار گیرد به هیچ نحوی،‌ از این آیه، عقیدۀ امامت بلافصل علی سبه اثبات نمی‌رسد و اثبات این عقیده از آیات مذکور، در واقع چیزی جز تحریف معنوی قرآن مجید نیست.

[۱۶] در اینجا نقل آن روایت مشهور که تقریباً در تمام کتابهای سیرت، حدیث و تفسیر آمده بیجا نیست که یهودیی به سیدنا حضرت عمر فاروق سگفت: ای امیر المومنین در کتاب الله شما چنان آیه‌ای است که اگر به ما یهیودیان نازل می‌شد روز نزول آن را عید می‌گرفتیم. سیدنا عمر فاروق سپرسید: کدام آیه است؟ آن یهودی این آیه را خواند ﴿ٱلۡيَوۡمَ أَكۡمَلۡتُ لَكُمۡ دِينَكُمۡ وَأَتۡمَمۡتُ عَلَيۡكُمۡ نِعۡمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ ٱلۡإِسۡلَٰمَ دِينٗاۚسیدنا عمر فاروق س فرمود: من می‌دانم که این آیه چه روزی و چه جایی نازل شد. روز عرفه روز جمعه در عرفه نازل شد هنگامی که حضرت رسول اکرم جدر میدان عرفات وقوف کرده بودند. (یعنی نزولش در حجه الوداع جمعه بود. روز عرفه بود، میدان عرفات بود. عیدی بزرگتر از این چه می‌تواند باشد؟) (تفسیر قرطبی ۶/۶۱ به حواله مسلم شریف، نسائی و دیگر کتب حدیث – نیز مسلم شریف مترجم طبع قرآن محل کراچی ۳/۹۷۶). [۱۷] تفسیر ابن کثیر ۲/۱۳. [۱۸] روح المعانی ۶: ۶۱، نصیحه الشیعه از مولانا احتشام الحسن کاند هلوی ص ۵۴۷ تا ۵۹۸. [۱۹] تفسیر ابن کثیر ۲: ۱۴ [۲۰] البدایه و النهایه ۵: ۲۱۴ [۲۱] تفسیر کبیر: فخر الدین رازی ۱۱/۱۳۹ [۲۲] کشف اسرار خمینی ص ۱۶۴ تا ۱۶۵، حق الیقین فارسی از مولی محمد باقر مجلسی بحث اثبات امامت علی و حق الیقین عربی از عبدالله شبر ص ۱۳۹ و غیره. [۲۳] مسلم شریف ۱/۳۹۷ [۲۴] تفسیر قرطبی ۶/۲۴۴ [۲۵] امام رازی تفسیر کبیر ۱۲/۵۰ [۲۶] علامه آلوسی تفسیر روح المعانی ۶/۱۹۷