فصل سوم: شفاعت
معنی لغوی شفاعت: «شَفَع لی، یَشفَع، شفاعةً»یعنی طَلَبَ: خواست و طلب کرد.
صاحب «لسان العرب» به نقل از ابن سیده در «المحکم» (۱/۲۳۳) آورده که ابومنصور میگوید: «ابوعمر از مبرد و ثعلب روایت کرده که در مورد معنی شفاعت در آیه ﴿ مَن ذَا ٱلَّذِي يَشۡفَعُ عِندَهُۥٓ إِلَّا بِإِذۡنِهِ ﴾[البقرة: ۲۵۵].
«کیست که در نزد او، جز به فرمان او شفاعت کند؟».
گفتهاند: شفاعت در اینجا به معنی دعا است.
و شفاعت به کلام شفیع خطاب به مَلِک در جهت مسألت نیاز دیگری گفته میشود [۶۶].
«شفع الیه» یعنی: طلب الیه.
شافع یعنی: کسی که برای غیر خود طلبی دارد و وسیلهی رسیدن به مطلوبی است، بنابراین معنی شفاعت دعا میباشد.
و مشتقاتی که در آیات و روایات از این کلمه آمده به همین شیوه تبیین و تفسیر میگردند، از جمله حدیث ابوهریره که روایت میکند: شنیدم که رسول اکرم جبه هنگام اقامه نماز بر میت این دعا را میخواند: «پروردگارا! تو خودت پروردگار او هستی، تو خودت او را خلق کردهای، تو خودت او را به اسلام هدایت کردهای و خودت روحش را گرفتهای و نیز خودت به اعمال آشکار و نهانی او آگاهتر هستی، به عنوان شفیعانی به درگاه تو آمدهایم که از او درگذری» [۶۷].
و استعمال این واژه در حدیث دیگری که امام مسلم از انس و عایشهبنقل میکند، به همین معنی است که پیامبر جفرمودند: «هیچ مردهای نیست که بمیرد و جماعتی از مسلمانان که تعدادشان از صد نفر تجاوز میکند بر او نماز بخوانند و برای او شفاعت کنند، مگر اینکه شفاعتشان مورد قبول واقع میگردد».
باز مسلم در حدیث دیگری به نقل از ابن عباسبروایت میکند که: شنیدم پیامبر اکرم جمیفرمودند: «هیچ مسلمانی نیست که وفات کند و چهل نفر غیر مشرک بر او نماز بخوانند، مگر اینکه خداوند آنان را شفیع او میگرداند».
این بود معنی لغوی و استعمال شرعی «شفاعت».
[۶۶] ازهری: تهذیب اللغه: ۱/۴۳۶ – ۴۳۷. [۶۷] امام احمد این حدیث را روایت کرده است.