مقدمه مولف
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله الذي أرسل رسوله بالهدی ودین الحق لیظهره علی الدین كله وكفی بالله شهیداً، وأشهد ان لا إله إلا الله وحده لاشریك له، وأشهد أن محمداً عبده ورسوله صلی الله علیه وعلی آله وأصحابه وسلم وبعد:
وقتی که از کتاب «السلفیة مرحلة زمینة مباركة لامذهب الإسلامي» تألیف دکتر محمد سعیدرمضان البوطی اطلاع پیدا کردم، این عنوان را عجیب دانستم بخاطر انکارمذهب بودن سلفیه که به وی الهام شده است در حالی که سلفیه مذهبی است که شناخت و تمسک به آن بر ما واجب است و مذاهب دیگر باید مخالفت با آن را رها کنند.
وقتی که کتاب را خواندم محتوایش را از عنوانش عجیبتر دانستم مثلاً آنجا که میگوید: «إن التمذهب بالسلفیة بدعة» «یعنی پیروی کردن از سلفیه بدعت است» و بدینگونه حملهای را علیه سلفیه آغاز کرده است.
ما میپرسیم آیا حملهای که نویسنده آغاز کرده حمله ویرانگری است که شامل سلفیه و قدمای آنها مثل شیخ الاسلام – ابن تیمیه و شیخ الاسلام محمد بن عبدالوهاب هم میشود؟
آیا حملهای که نویسنده به سلفیه کرده بخاطر این بود که بدعت را مکروه دانسته و گمان کرده که پیروی از سلفیه بدعت است به این خاطر آن را مکروه دانسته است؟
نه هرگز اینگونه نیست و این حمله او حمل بر کراهیت بدعت نمیشود چونکه ما در این کتاب بدعتهای زیادی را یافتیم که مؤید حرف ما هستند مثل: اوراد و اذکار صوفیان بدعتگر و دعاء دسته جمعی بعد از نماز واجب که بدعت میباشد و سفر کردن بخاطر زیارت قبر پیامبرصکه بدعت میباشد.
پس برای ما روشن ساخت (والله اعلم) که این جمله حمل بر ناراحتی و در تنگنا افتادن از آرای سلفیه است که بدعتها و افکار بسیاری از مردمان جهان اسلام معاصر را برمیانگیزد در حالی که اگر مذهب سلفیه بود همدیگر را سرزنش نمیکردند. و ما در این طرح مقدماتی نظریههایی را که در آن کتاب مذکور پیرامون سلفیه و سلفیان آورده مورد بحث و مناقشه قرار میدهیم. و این در خلال اظهارنظرهای زیر میباشد که به صورت مختصر تصوری را از محتویات کتاب که محل نظر میباشد به دست میدهد وقتی که دکتر محمد سعید رمضان میگوید که سلفیه جماعت معینی هستند پس چرا به بیان خطاهای آنها نپرداخته بدون اینکه حکم را به سلفیه معاصر و حتی بعی از قدمای آنها تعمیم داده باشد. و حالا بررسی اظهارنظرها میپردازیم: