اظهار نظر هفتم:
سخن نویسنده: «فكن من التزم بالمتفق علیه من تلك القواعد [۱]والأصول، وبني إجتهاده وتفسیره وتأویلاته للنصوص علی أساسها، فهو مسلم، ملتزم بكتاب الله وسنة رسوله...» یعنی «کسی که به آن قواعد اصول متفق علیه متعهد باشد و اجتهاد و تفسیر و تأویلات نصوصیاش را براساس آنها قرار بدهد پس او همان مسلمان متعهد به کتاب و سنت رسول الله میباشد».
ما میگوئیم که ضابطة اسلام همان چیزی است که پیامبرصدر حدیث جبرئیل بیان نموده و آن این است که «شهادت بدهد که خداوند یکی است و کسی جزء او نیست و محمدصفرستاده خداست و نماز بگزارد و زکات بدهد و روزه رمضان را بگیرد و هنگامی که توانایی داشت حج خانه خدا را به جای بیاورد [۲]». پس مسلمان کسی است که ملتزم و متعهد به اسلام باشد و ارکانش را به جای بیاورد و با وجود تعریفی که پیامبرصکرده، نیازی به تعریف دیگری نیست. سپس تعریف نویسنده دارای اجمال و ابهام میباشد که به هر کسی اجازه میدهد که هر طوری که میخواهد اسلام را تفسیر کند.
سخن نویسنده در آنچه که بعداً گفته بر این گفته ما دلالت میکند: «از قواعد این مذهب آن است که فهم را برای اجتهاد مهیا میکند و از آنجا گاهی اختلاف حاصل میشود.» بنابراین آیا اسلام قابلیت اختلاف را دارد؟ هرگز اینطور نیست بلکه اصول اسلام و عقیده مجالی برای اجتهاد و اختلاف نیست و این اجتهاد و اختلاف در مسائل فرعی است. کسی که در اصول دین و عقیدهاش مخالفت بورزد برحسب مخالفتش کافر یا گمراه میباشد. چونکه اساس عقیده بر نص و توقیفی بودن آن است و صحنه اجتهاد نمیباشد.
[۱] یعنی قواعدی که نویسنده میگوید سلف براساس آن تصمیمگیری کردهاند. [۲] دنباله این ارکان فرایض و سستیاست که مکملات اسلام میباشد.