اظهار نظر سی و یکم:
نویسنده در صفحه ۱۶۰ علم کلام و فلسفه را با هم قاطی کرده است و از شیخ الاسلام ابن تیمیه انتقاد کرده آنجا که مناظره متکلمین با اصطلاحات آنها را جایز میشمارد با وجود اینکه اشتغال غزالی به فلسفه را انکار میکند.مثل اینکه نویسنده نمیداند که علم کلام غیر از علم فلسفه است و میان آنها فرق آشکاری وجود دارد. [۶]
و گاهی از شیخ الاسلام ابن تیمیه در صفحات ۱۶۲ و ۱۶۳ انتقاد کرده است. از جهتی که وی از روی آوردن به علم کلام و منطق خودداری کرده و از آنها انباشته شده و با آنها مناظره کرده است.
جواب آن این است که شیخ الاسلام ابن تیمیه از اشتغال به آن خودداری کرده. چون از لحاظ علمی مسلط نیستند که بتوانند از ضرر علم کلام در امان باشد. چونکه این باعث دوری از تعلم کتاب و سنت میشود. هیچ انتقادی در این مورد متوجه او نمیکند جز کسی که کینهتوز و هواپرست باشد. سپس شیخ/کسی را که علم کلام ومنطق میخواند به خاطر گمراه کردن و کشتن آنها توسط سلاح خودشان انکار نمیکند. و کسی که به غیر از این قصد فلسفه و کلام را بخواند انکار میکند.
[۶] علم کلام عبارت است از قواعد جدای و مناظره و فلسفه یعنی بحث در اصل عالم و حقائق کائنات و طبیعت آنها و بحث از علل و حکم و هر آنچه که منجر به انکار وجود خالق میشود.