۱- خیانت
خیانت درلغت: نقیض نصیحت است اهل لغت میگویند:
«اَلخونُ أن یُؤتَمَنَ الإنسَانُ فَلاَ یُنصَحَ وَمِن ذَلِكَ اَخذَ الرِشوَة وقَبُولِهَا یَعُّدُ خِیانة لمن ائتمنهُ عَلی اَدَاءِعَمَلٍ مُعَیَّنٍ» [۴۸]خیانت آن است که شخصی به کسی اعتماد کند، ولی آن شخص خیر خواهی وی را نکند. و از همین جمله رشوت و قبول آن خیانت است نسبت به شخصی که بر ادای عمل معین بر وی اعتماد کرده شود و آن شخص به اخذ رشوت خیانت کند. (راجع به رشوت بحث مفصل خواهیم نمود إن شآء الله تعالی).
خیانت: درهمۀ بخشها زشت وبد است، منتهی درجات آن فرق میکند! آنکه خیانت به دین، ایمان و منافع ملتها میکند به مراتب بدتر و زشت تراست از آن که در چیزهای حقیرخیانت میکند، آن که در اهل مال کسی خیانت میکنــد بـه مراتب بد است از آن که درامورخورد وریزه خیانت میکند.
[۴۸] (قاموس المحیط ازفروز آبادی (۲/ ۲۸۱) مادۀ غش].