۳- ضرورت به آداب:
۱- ضرورت به آداب را میتوان دراین جمله تمثیل کرد که:
آداب کامل در انسان علایم وعنوان سعادت وکامیابی او است. وقلت ادب علایم ونشان هلاکت انسان است.
۲- علامه ابن قیم (/) درمدارج السالکین مینویسد:
«الدین کُله ادبٌ»اوامر دینی تماماً ادب است.
مثال: سترعورت ادب است. غسل از جنابت ادب است. پاکی (ظاهری وباطنی) ادب است.
۳- اقوال علما راجع به ضرورت ادب:
الف- عبد الله ابن مبارک میگوید: (ما به آمخوختن ادبِ کمتر، نسبت به علم بیشترمحتاجتریم.
ب- ابوعلی رقاق میگوید: ترک ادب سبب راندن است: کسیکه دربالای فرش (چوکی) بیادبی کند، رانده میشود به سوی دروازه، کسیکه در دروازه بیادبی کند، رانده میشود به سوی تربیۀ دوابّ.
ج- نوری میگوید: کسیکه ادب را دروقت آن اجرا نکند، وقت غضب را برآن اجرا میکند.
د- نمیرابن اوس میگوید: صلاح از جانب خدا أوادب از جانب آباء است [۱۱۴].
[۱۱۴] نضرۀ النعیم فی مکارم اخلاق رسول النبی الکریم.