عقیده رستگاران ترجمه العقيدة الصافية

فهرست کتاب

رابطه اسلام و ایمان

رابطه اسلام و ایمان

آئین اسلام، ایمان و اسلام را با هم پیوند داده و بندگی درست و مورد تایید با وجود هر دوی آن‌ها تحقق می‌یابد، و دارنده چنین مقامی از گرفتار شدن به آتش دوزخ در امان بوده و وارد بهشت و رضوان خداوند مهربان خواهد شد. برای توضیح بیشتر این مطلب به حدیثی از پیامبر گرامی جاشاره می‌کنیم که ابو هریرهساز ایشان نقل می‌کند:

«كان النبي جبارزا يوما للناس فأتاه رجل فقال: ما الإيمان؟ قال: أن تؤمن بالله وملائكته وبلقائه ورسله وتؤمن بالبعث. قال: ما الإسلام؟ قال: الإسلام أن تعبد الله ولا تشرك به وتقيم الصلاة وتؤدي الزكاة المفروضة وتصوم رمضان. قال: ما الإحسان؟ قال: أن تعبد الله كأنك تراه فإن لم تكن تراه فإنه يراك. قال: متى الساعة؟ قال: ما المسؤول عنها بأعلم من السائل وسأخبرك عن أشراطها إذا ولدت الأمة ربها وإذا تطاول رعاة الإبل البهم في البنيان في خمس لا يعلمهن إلا الله. ثم تلا النبي ج: ﴿إِنَّ ٱللَّهَ عِندَهُۥ عِلۡمُ ٱلسَّاعَةِالآية ثم أدبر فقال: ردوه. فلم يروا شيئا فقال: هذا جبريل جاء يعلم الناس دينهم» [۲۷]

(روزی پیامبر خدا جدر جمع مردم حضور داشت که مردی پیش وی آمد و این سؤال‌ها را از ایشان پرسید: ایمان چیست؟ فرمود: ایمان عبارت از این است که به خدا، ملائکه، ملاقات با خدا، پیامبران و روز رستاخیز معتقد باشید. سپس گفت: اسلام چیست؟ فرمود: اینکه خدا را بندگی کرده و برایش شریک قائل نشوی، نماز را برپا دارید، زکات اموال را بپردازید، روزه بگیرید و فریضه حج را نیز انجام دهید. سپس گفت: احسان چیست؟ فرمود: این است که خداوند را چنان عبادت نمایی ‌گو اینکه او را می‌بینی، اگر هم تو وی را مشاهده نکنی او بی‌گمان تو را می‌بیند. آنگاه پرسید: روز قیامت کی شروع می‌شود؟ فرمود: من آگاه‌تر از تو نیستم ولی نشانه‌های آن را برایت می‌گویم: هرگاه زنان سرپرست خویش را به دنیا آوردند و چوپان‌های بی نام و نشان شتران خانه‌های بلند را ساختند (زمان وقوع قیامت نزدیک می‌شود). البته دانستن زمان وقوع آن جزو پنج اسراری است که جز خدا هیچ کس از آن‌ها خبر ندارد.

سپس آن مرد رفت و پیامبر فرمود: وی را برگردانید. حضار که اطراف را نگاه کردند کسی را ندیدند، فرمود: او جبرئیل بود که برای آموزش دین به مردم آمده بود).

براساس این حدیث اسلام دارای ارکان و پایه‌هایی است که کمال ایمان مسلمان بدون وجود آن‌ها تحقق نمی‌یابد، ولی آیا ارکان اسلام در همین موارد خلاصه می‌شود که پیامبر خدا جبدان‌ها اشاره کرده است؟

پاسخ این است که ارکان مزبور تنها به عنوان شعارها و شالوده اسلام محسوب می‌گردند که در صورت عملی کردن آن‌ها تسلیم و فرمانبرداری انسان جامه عمل می‌پوشد و گرنه بنای با شکوه اسلام اعمال بسیار زیاد دیگری نیز در خود جای داده است همچون خضوع و فروتنی درونی، سالم بودن دست وزبان نسبت به مسلمانان، تهیه خوراک و لوزام زندگی برای مستمندان و خوش رفتاری با دیگران که پیامبر خداجآن‌ها را نیز اسلام نامیده است. البته انجام این گونه کردارها نیاز به وجود پشتوانه اعتقادی و ایمانی راسخ و استوار دارد که انسان را وادار به انجام آن‌ها نماید.

از حدیث مزبور – و سایر احادیث وارده در این زمینه – این نکته نیز برداشت می‌شود که ایمان هم دارای ارکان و پایه‌هایی درونی همچون: ایمان به خدا، ملائکه، کتاب‌های آسمانی، پیامبران، روز رستاخیز و قضا و قدر، است که باید در اعماق درون هر مسلمانی ریشه بدوانند و گرنه ایمانی توخالی و بی اعتبار به شمار می‌رود.

البته باید این نکته را متذکر شویم که ارکان ایمان تنها در همان کردارهای درونی منحصر نمی‌گردد، بلکه – چنان‌چه در تعریف ایمان از دیدگاه سلف روشن شد – تحقق مفهوم ایمان مشروط به وجود اعمال ظاهری نیز می‌باشد، و لذا می‌بینیم پیامبر خداج- در حدیث بیان شاخه‌های ایمان که قبلا بدان اشاره رفت - واژه ایمان را بر ارکان اسلام نیز اطلاق می‌کند.

از این بررسی کوتاه متوجه این نکته می‌شویم که پیامبر جابتدا هر کدام از اسلام و ایمان را بر مواردی اطلاق کرده و سپس آن‌ها را بر مصادیق یکدیگر حمل می‌کند، بنابراین، ارتباط تنگاتنگی میان مفهوم ایمان و اسلام وجود دارد که دست یابی به بهشت و رضوان خدا در آخرت جز در صورت تحقق یقینی درونی و انعکاس آن در رفتارهای ظاهری امکان پذیر نخواهد بود.

این نکته از آیه مبارکه زیر برداشت می‌شود که خداوند راجع به قوم لوط می‌فرماید:

﴿فَأَخۡرَجۡنَا مَن كَانَ فِيهَا مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ٣٥ فَمَا وَجَدۡنَا فِيهَا غَيۡرَ بَيۡتٖ مِّنَ ٱلۡمُسۡلِمِينَ٣٦[الذاريات: ۳۵-۳۶]

(ما تمام مؤمنانی را که در شهرهای قوم لوط زندگی می‌کردند (قبل از نزول بلا از شهرها) بیرون بردیم. ‏‏در آن مناطق جز یک خانواده مسلمان (راستین) نیافتیم).

بنابراین، - چنان‌چه اسماعیلی از اهل سنت و جماعت نقل می‌کند [۲۸]- واژه ایمان و اسلام هرگاه با هم ذکر شدند، اسلام بر اعمال ظاهری و ایمان بر امور باطنی و اعمال قلبی اطلاق می‌گردد، ولی اگر به تنهایی آمدند هر کدام از آن‌ها بر مصادیق آن یکی دیگر نیز حمل می‌شود.

[۲۷] بخاری روایت کرده است. [۲۸] فتح الباری شرح صحیح البخاری – کتاب: الایمان.