گردن نهادن به مقدرات
بر هر مسلمانی لازم است جهت تحقق راضی شدن به ربوبیت پرودگار تمام تقدیرات حکیمانه وی را نیز از ته دل بپذیرد، از این رو، راضی نشدن به همه تصمیمات و تقدیرات الهی بسان انکار ربوبیت پروردگار تلقی میشود.
البته خود قضا که جزو افعال خداوند محسوب شده با چیزی که قضا بدان تعلق گرفته (انجام شدهها)، تفاوت وجود دارد؛ بر این اساس انجام شدهها انواع گوناگونی دارند:
نوع اول:
لازم است هر مسلمانی به این نوع کارها همچون واجبات شرعی، هم از لحاظ تعلق قضای خدا بدان و هم از نظر انجام شدنش ایمان داشته باشد.
نوع دوم:
پارهای از کارها هستند - همچون انحرافات و نافرمانیها – که گر چه براساس قضای خدا صورت میگیرند ولی نباید بدانها راضی شد و بلکه در راستای ریشه کردنشان از هیچ تلاشی دریغ نورزید، یعنی با وجود تعلق گرفتن اراده پروردگار بدانها و اعتقاد به وجود حکمت و سودی در آنها – اعم از روشن یا مبهم بودن حکمتشان برای ما -، نباید واقعیت موجود را پذیرفت و بدان گردن نهاد.
ابن قدامه/در این زمینه مینویسد:
یکی از صفات پروردگار متعال این است که هرچه را بخواهد انجام داده و هیچ چیز از دایره قدرت و اراده وی و طرح موجود در لوح المحفوظ خارج نمیشود، اگر اراده کند همه مردم مطیع و فرمانبردار اوامر او باشند، احدی نمیتواند سرپیچی نماید. خداوند توانا آفریننده و تعیین کننده روزی و اجل همه موجودات است و براساس حکمت خویش هر که را بخواهد هدایت میفرماید. [۲۷۳]
حالت سوم:
این حالت افعالی همچون مصائب و گرفتاریها را در بر میگیرد که در عین وجوب صبر و بردباری راضی شدن بدانها هم سنت میباشد، یعنی گاهی انسان در معرض بلایی قرار میگیرد که در عین ناخشنودی از آن، صبر پیشه کرده و تسلیم قضا و قدر الهی میگردد، البته اگر از ته دل نیز بدان راضی بود و جزع و فزع از خود نشان نداد – چون از طرف پروردگار حکیم نازل شده است -، چه بهتر و سنتی را عملی کرده است، البته چون جز برگزیده گان بدین مرتبه نائل نمیشوند، جمهور علما معتقدند: بردباری لازم ولی راضی شدن بدانها سنت به شمار میرود.
[۲۷۳] لمعة الاعتقاد الهادی الی سبیل الرشاد / ابن قدامه مقدسی (۸۹)