۱- ایمان به خدا
واژه مبارک «الله» اسم خدا است، سیبویه در این باره میگوید: معرفه بودن اسم الله بیش از همه اسماء معرفه بوده و اصل آن «اله» است. [۳۲]
ایمان به خدا یکی از پایهها و بلکه رکن رکین و بنیادین ایمان به شمار میرود که سایر ارکان بر آن استوار میگردند.
ایمان به خدا یعنی: ایمان به ذات، صفات و یکتایی ایشان، یعنی اعتقاد قاطعانه به اینکه او تنها و بی همتا بوده و دارای زن و فرزند نیست، پروردگار همه چیز است و برخوردار از تمامی صفات کمال، پس او آفریدگار، روزی دهنده، بخشنده، منع کننده، زنده کننده، میراننده و فرمانروای همه جهان هستی به شمار میرود.
ابن جریر طبری در این باره از ابن عباس نقل میکند که: خدا دارای صفات الوهیت و فرمانروایی بر همه آفریدهها است. [۳۳]
بنابراین، اعتقاد راسخ به انجام موحدانه انواع عبادات– همچون: فروتنی، بیم و امید، بازگشت، درخواست، به فریاد طلبیدن، ذبح، نذر و امثال آنها – برای خدا جزو مستلزمات و تبعات اصلی ایمان به خدا محسوب میگردند.
خداوند دو گروه مختار و با اراده انسان و جن را برای انجام این مسؤلیت آفریده است:
﴿وَمَا خَلَقۡتُ ٱلۡجِنَّ وَٱلۡإِنسَ إِلَّا لِيَعۡبُدُونِ٥٦ مَآ أُرِيدُ مِنۡهُم مِّن رِّزۡقٖ وَمَآ أُرِيدُ أَن يُطۡعِمُونِ٥٧﴾[الذاريات: ۵۶-۵۷]
(من پریها و انسانها را جز برای پرستش خود نیافریدهام. من از آنان نه درخواست هیچ گونه رزق و روزی میکنم، و نه میخواهم که مرا خوراک دهند).
حقیقت عبادت عبارت است از: اجرای یکتاپرستانه و بی چون و چرای همه اوامر و نواهی خداوند در اوج فروتنی و علاقه مندی. [۳۴]
[۳۲] تیسیر العزیز الحمید شرح کتاب التوحید. [۳۳] همان. [۳۴] رسالة العقیدة الصحیحة / عبد العزیز بن باز.