خطبه
ای بندگان خدا!
از خدا بترسید و تقوا پیشه کنید، کسى که از پروردگارش بترسد نجات مىیابد، و کسى که تصدیقش کند پشیمان نمىشود، و کسى که به او امیدوار باشد او بهترین امید امیدواران است.
اى مسلمانان!
خوشا به حال کسى که بسوى خدا آمده و به او پناه آورده و به قصد زیارت خانۀ او آمده است، خدایى که بسیار کریم و مهربان است پس خوشا به حال چنین بندهاى که نامش در فهرست کسانى درج شده که بسوى کار خیر و عمل نیک مىشتابند.
بندگان خدا!
دین اسلام بعنوان کاملترین و شاملترین دین، همه مصالح بشر را در بر مىگیرد اعم از عبادات و معاملات و حدود و تعزیرات و غیره که فرد را پاک مىکند، و جامعه را از شورش و نا آرامى حفاظت مىکند و نفوس بشر را کنـترول مىکند و لجام مىزند تا از ارتکاب منکرات و ملوثشدن به گناهان باز ایستند، انسان را از کارهاى پست و اخلاق زشت باز مىدارد، هیچ کسى نمىتواند در زندگى دنیا سعادتمند و خوشبخت گردد مگر با چنگ زدن و عمل کردن به دین اسلام.
هرگاه ایمان و اخلاص زیاد شود پاداش آن زیاد مىشود، و اگر خداى نکرده ایمان به شرک ملوث گردد پاداش عمل کم مىگردد، در میان مشرکین قریش کسانى بودند که عبادت مىکردند حج مىرفتند، عمره مىکردند، صدقه مىدادند، صله رحمى مىکردند، مهمان نوازى مىکردند، و بلکه اعتراف مىکردند که فقط خداوند است که مخلوقات را آفریده است و گردش نظام کائنات را اداره مىکند، و حتى در هنگام سختى خدا را با اخلاص مىپرستیدند اما بین خدا و خویشتن واسطه و وسیله قرار مىدادند، که آنان را مىخواندند، برایشان ذبح و نذر مىکردند از آنان کمک مىخواستند و طلب شفاعت مىکردند، به گمان اینکه چون آنان به خدا نزدیک ترند مىتوانند براى آنان شفاعت کنند، خداوند متعال پیامبرمان حضرت محمد صرا مبعوث فرمود تا اینکه دین پدرشان ابراهیم را برایشان تجدید کند، و به آنان تفهیم کند که عبادت صرفا حق خدا است، و این کردار آنان همه عباداتشان را فاسد کرده است، سپس با آنان جنگید تا اینکه دعا و ذبح و نذر و استغاثه و تمامى انواع عبادت را فقط براى خدا انجام دهند، و همچنین طلب شفاى مریض و بخشیدن گناهان و غیره که هیچ کسى غیر خدا نمىتواند انجامش دهد فقط از خدا بخواهند، و براى نماز و دعا به پاى قبر و ضریح نروند، قبر صرفا جایى است که براى مردگان در نظر گرفته شده که یا باغى از باغهاى بهشت و یا چاهى از چاهاى دوزخ است، کمک خواستن از مرده از بزرگترین گناهان است بلکه کمک خواستن از هر مخلوقى در آنچه که معمولاً توان آنرا ندارد مثل این است که غرق شدهاى از غرق شده دیگر طلب کمک و نجات کند، هیچ شخصى نیست که به مخلوق امید ببندد مگر اینکه امیدش نقش بر آب است، پس به خدا رجوع کنید، این خداوند است که با سبب و بدون سبب و از جایى که گمان نداشته باشید روزى مىدهد، خداوند بهترین دوست و یاور است، کفاره و جبران کننده شرک فقط توحید است و نیکیها گناهان را از بین مىبرد، کسى که جز پروردگارش از کس دیگرى امید داشته باشد که مشکلش را حل کند در عالم خیال زندگى مىکند و چیز محال و نا ممکنى را طلب کرده است، همین که انسان بوسلیه تعویذ و امثال آن از غیر خدا رفع حاجتش را خواسته است خود وابستگى و تعلق به غیر خدا ست، پیامبرصمىفرماید: «إِنَّ الرُّقَى، وَالتَّمَائِمَ، وَالتِّوَلَةَ، شِرْكٌ». (روایت از احمد است).
«بدرستی که دم کردن نامشروع و تعویذ و بند و گره شرک است».
تعویذ چیزی بى جانى است که هرگز نمىتواند حکم خدا را تبدیل کند، یا انسان را از آفات و مصیبتها حفاظت کند و یا او را به آرزویش برساند، کسانى که به گردن خودش، بچه و همسرش، تعویذ مىبندد خداوند آنان را به همان تعویذ واگذار کرده و خوار مىکند، پس رابطه خودت را با خدا محکم کن و احتیاجات خودت را از او بخواه، و پیش او خواهش و زارى کن، و خودت را به او واگذار کن، تا اینکه مشکلاتت برآورده شود و قلبت مطمئن گردد و کسى که بر خدا توکل کند پس خدا براى او کافیست، هرگاه خداوند بندهاى را که بر او توکل کرده، تکفل کند و حفاظتش نماید هیچ دشمنى نمىتواند در او طمع کند، توکلت را نا توانى، و ناتوانىات را توکل قرار نده.
و بدان که رفتن پیش ساحران و غیبگویان، و خرافات آنانرا باورکردن، و از آنان درباره امور غیبى و پنهانى چه گذشته و چه آینده نظر خواستن یا از آنان براى جلب منفعت یا دفع مضرتى کمک خواستن یا به آن راضى بودن دلیل بر ضعف عقیده و سستى توکل است، بلکه دلیل بر این است که چنین انسانى بر قضاء و قدر الهى وآنچه که خداوند برایش در تقدیر نوشته خشمگین و ناراضى است، پیامبر خداصمىفرمایند: «مَنْ أَتَى عُرَّافاً أَوْ كَاهِناً فَصَدَّقَهُ بِمَا يَقُوْلُ فَقَدْ كَفَرَ بَمَا أُنْزِلَ عَلَى مُحَمَّدٍ»(روایت از صحیح مسلم است). «یعنى کسى که نزد غیبگو یا فالبینى برود و او را در آنچه که ادعا مىکند تصدیق نماید یقینا به آنچه بر محمد نازل شده کافر گردیده است».
رزقى که خداوند مقدر فرموده نه حرص حریص مىتواند آنرا بیشتر و نزدیکتر کند و نه کید و حسادت کسى آنرا کمتر و دورتر، حسن بصرى/مىفرماید: «وقتى فهمیدم که روزى مرا هیچ کس غیر خودم نمىتواند بخورد قلبم مطمئن شد» پس افتادن به پاى ساحران و شعبده بازان نه نمىتواند رزق را جلوتر بیندازد و نه اجل را مؤخر کند. امام قرطبى/مىفرماید: «کسانى که قدرت و دسترسى دارند چون محتسب و دیگر ارگانهاى رسمى بر آنان واجب است که جلو چنین منکراتى را با قاطعیت بگیرند».
از قسم خوردن بپرهیز حتى اگر راست باشد، چونکه پرهیز از قسم دلیل بر آن است که تو پروردگارت را تعظیم مىکنى، و چنانچه قسم خوردى جز به اسمى از اسماء یا صفتى از صفات خداوند قسم نخور، و هرگز به غیر خدا قسم نخور مانند کعبه و پیامبر ولى و غیره، به قضاء و قدر خداوند و خلق و تدبیرش یقین کامل داشته باش، و در مقابل احکام آزمایشات الهى صبر و استقامت داشته باش، از آنجایى که دنیا سرشار از مشکلات و سختىها و تکالیف و مشقتهاست پس در هر صورت به آنچه برایت مقدر گردیده ایمان و باور داشته باش، چونکه ایمان به قضاء و قدر رکنى از ارکان دین است، چنین نیست که هر چه انسان آرزو کند در یابد، با اصرار و زارى در دعا و توجه و یکسویى کامل بسوى خدا درهاى رحمتش باز مىشود، و آرزوها تحقق مىیابد، مؤمن باید بیم و امیدش مساوى باشد، هرگاه یکى غالب گردد هلاک مىشود، کسى که ترس و بیمش غالب شود به نوعى نا امیدى دچار مىگردد، کسى که امیدش غالب شود از عذاب و گرفت خدا بى خیال مىماند، ترس به اندازهاى مطلوب است که تو را از آنچه خداوند حرام کرده باز دارد، هرگاه شرینى و حلاوت عمل صالح را در دلت احساس نکردى بدان که ضعف دارى، همچنان کوشش کن تا آنرا دریابى، زیرا خداوند شکور است، و بدان که در دنیا بهشتى است که هرکسى در آن داخل نشود در بهشت آخرت داخل نخواهد شد (بهشت دنیا حلاوت ایمان و عبادت است) محروم کسى است که قلبش از پروردگارش غافل باشد، و اسیر کسى است که نفس و خواهشاتش او را در چنگ داشته باشند، نماز با جماعت مسلمین در مساجد که خانههاى خداست ایمان را زیاد کرده به چهره نور بخشیده و از محرمات باز مىدارد، چنانکه خداوند متعال مىفرماید: ﴿وَأَقِمِ الصَّلَاةَ إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ﴾[العنکبوت: ۴۵]. «و نماز را برپاى دار که نماز از فحشاء و منکر باز مىدارد» حلال خوردن و حلال نوشیدن دلیل بر سلامت ایمان و حسن عمل و سبب قبولیت دعا است، لذا پیامبرصمىفرماید: «يا سَعدُ أَطِب مَطعَمَكَ تَكُن مُستَجَابُ الدَّعْوَةِ» [۱]. «اى سعد! روزى حلال بخور تا اینکه همیشه دعایت قبول گردد».
از داد و ستد حرام بخصوص گرفتن و دادن سود بپرهیز، تا اینکه نفس و روحت پاک گردد، در رفتار و برخورد با دیگران بر اساس دوستى براى خدا و دشمنى براى خدا عمل کن، کسى که در پى حصول رضاى خدا باشد حتى اگر مخلوق از او ناراضى گردند خداوند دلهاى مردم را بسوى او برخواهد گرداند، از ظلم و ستم بر دیگران بپرهیز که ظلم در آخرت مضاعف شده و دامن ترا خواهد گرفت، مظلوم مستجاب الدعاء است، که معمولا دعایش قبول مىشود، پس حقوق دیگران را به آنان بر گردان و تجاوز نکن، ظلم همیشه ترک عملى صالح، یا ارتکاب کارى حرام را حتما بدنبال دارد، ﴿وَمَنْ يَظْلِمْ مِنْكُمْ نُذِقْهُ عَذَابًا كَبِيرًا١٩﴾[الفرقان: ۱٩]. «و کسى که از شما ظلم کند عذابى بزرگى به او خواهیم چشاند».
عاقل کسى است که به عیوب خودش مشغول باشد، کسى که بسوى خدا گام برمىدارد باید همتى عالى داشته باشد که او را همچنن پیش براند، و رشد دهد، و علمى داشته باشد که راه را برایش نشان دهد و همواره ارشادش کند، پس بسوى خدا گام بردار، نعمتهاى پرودگارت را پیوسته در نظر داشته باش، عیوب خودت را همواره جستجو و اصلاح کن، و از بازى کردن با آبروى دیگران با غیبت و بهتان بپرهیز، پیامبرصمىفرماید: «إِنَّ دِمَاءَكُمْ وَأَمْوَالَكُمْ، وَأَعْرَاضَكُمْ عَلَيْكُمْ حَرَامٌ، كَحُرْمَةِ يَوْمِكُمْ هَذَا، فِي شَهْرِكُمْ هَذَا، فِي بَلَدِكُمْ هَذَا». «به یقین بدانید که خون و مال و آبروى شما بریکدیگر همانند حرمت این روز در این ماه، در این شهر براى شما حرام است».
مبادا حسد و خواهشات و ادارت کند که بهتان بتراشى، حسد از هرگناه دیگرى عقوبتش بیشتر است، انسان طبیعتاً دوست دارد خودش را از همنوعانش برتر ببیند، آنچه دراین میان مذموم است این است که کسى از قضاء و قدر نارضى باشد و اصرار داشته باشد که حتماً به حریفش ضربه بزند، پس این خصلت زشت را از خودت دورگردان و همواره تقوا پیشه کن، پس کسى که تقوا و صبر داشته باشد خداوند بوسیله تقوایش به او نفع مىرساند، و خویشتن را با اخلاق نیکو مزین کن، و برعبادت مداومت داشته باش، که کثرت عبادت ریاکارى را از بین مىبرد و کمک خواستن از خدا انسان را از تکبر محفوظ مىدارد، و امر به معروف و نهى از منکر مصیبت را دفع مىکند، از گناهان چه کوچک باشد، چه بزرگ بپرهیز که گناه قلب و بدن را سست مىکند، و نعمتها را از بین مىبرد و عذاب را جلب مىکند، شیطان براى انسان گناهان را بسیار زیبا و لذت بخش جلوه مىدهد، و عقوبت را از یادش مىبرد، و او را به رحمت و مغفرت خداوند امیدوار مىکند تا اینکه به گناه ملوثش کند، و اگر یکبار ملوث شد کم کم بطور دائم آلوده مىشود و بنابراین حرکتش بسوى خدا و سراى آخرت کند و سست مىگردد، شیطان دامهاى رنگارنگى براى انسان نشانده و افراد زیادى را شکار کرده است، پس بدنبال شیطان مرو، و از مقاومت و مجاهدت در برابر او کوتاه نیا، پس از اتمام حج طاعت و عبادت بسیار کن، که از نشانههاى قبولیت عمل نیک این است که در پى آن انسان توفیق یابد اعمال نیک بیشترى انجام دهد.
أعوذ بالله من الشيطان الرجيم:
﴿وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلَا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَنْ سَبِيلِهِ ذَلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ١٥٣﴾[الأنعام: ۱۵۳]. «و آنکه راه راست من این است، پس از آن پیروى کنید و از راههاى [دیگر] پیروى مکنید که شما را از راه او [خدا] جدا کنند. این است حکمى که شما را به آن سفارش نموده است تا پروا پیشه کنید».
بارك الله لي ولكم في القرآن العظيم...[۱] شیخ آلبانی/این حدیث را ضعیف جداً گفته است. [سلسلة الأحادیث الضعیفة والموضوعة: ۴/ ۲٩۲].