مقدمه مؤلف
خداوند را شکر و ستایش، و درود الله و تسلیم شدگانش بر رسول الله و آل وی و تمامی صحابهاش. اما بعد:
عقیده صحیح، همان دین حقّی است که بر هر مسلمانی واجب است تا اعتقادات خود را بر آن بنا نهد؛ زیرا آن، اعتقاد رسول الله جو صحابهی گرامی ویشمیباشد. و کسی که در این وادی با آنها مخالفت کند، خود را برای کیفر شدیدِ خداوند و بغض و غضب وی، نامزد کرده است.
رسول الله جدرباره فرقههائی که در اسلام بوجود خواهند آمد و تعداد آنها که هفتاد و سه عدد خواهد بود، فرموده است: «تمامی آنها در آتش خواهند بود، بجز یکی و آن جماعت است» [۱]. امام احمد و ابو داود آن را نقل کردهاند. و احمد و ابن ماجه و ابن ابی عاصم نیز از أنس سآن را روایت کردهاند.
پیامبر جاین جماعت را که از وعید جهنم در امان دانسته است، اینگونه توصیف میفرماید و میگوید: «کسی که مانند من و اصحاب امروز من باشد» [۲]. آجری در «الشریعة» از عبدالله ابن عمرو و طبرانی در «الصغیر» و «الاوسط» از انس ابن مالک سآن را روایت کردهاند.
عقیده صحیح بطور کلی بدینگونه توصیف میشود: به سنت پیامبر جو سنت خلفاء راشدین شتمسک داشته و برای قبول آنها درنگ نمیکنند، از این رو آنها فرقه ناجی بوده و همان کسانی هستند که در روز قیامت از آتش [جهنم] نجات مییابند، و نیز در این دنیا از بدعت [و دست کاری در دین] سالم میمانند، و با توجه به سخن پیامبر ج[همیشه] فرقه پیروز میباشند: «طائفهای از امت من چیره خواهند ماند، تا زمانی که امر الله (قیامت) بیاید، و آنها چیره خواند ماند» [۳]. در صحیحن از مغیره بن شعبه آمده است.
[در متن عربی این حدیث کلمه «ظاهرین» آمده است که از ریشه] «ظهور» [بوده و] به معنی نصر [و یاری شدن و پیروزی] میباشد؛ [الله] تعالی میفرماید: ﴿فَأَيَّدۡنَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ عَلَىٰ عَدُوِّهِمۡ فَأَصۡبَحُواْ ظَٰهِرِينَ﴾[الصف: ۱۴]. ترجمه: «کسانی را که ایمان آوردند در برابر دشمنانشان قدرت دادیم و آنها پیروز (ظاهر) شدند».
و میفرماید: ﴿وَإِنَّ جُندَنَا لَهُمُ ٱلۡغَٰلِبُونَ ١٧٣﴾[الصافات: ۱۷۳]. ترجمه: «مطمئناً سربازان ما به تاکید پیروز شوندگانند) و آنها چه با شمشیر و نیزه و چه با دلیل و برهان پیروز هستند».
آن فرقهای واحد است که تعدد پیدا نمیکند و از این رو آن را جماعت خواندهاند. [الله] تعالی میفرماید: ﴿فَمَاذَا بَعۡدَ ٱلۡحَقِّ إِلَّا ٱلضَّلَٰلُ﴾[یونس: ۳۲]. ترجمه: «بجز گمراهی چه چیزی غیر از حق وجود دارد؟».
سوای اسلام و سنت نیز به هیچ اسمی شناخته نمیشوند و برای این دو [اسم] دلایلی با الفاظ مختلف وجود دارد.
امام مالک /گفته است: اهل سنت تنها یک لقب نیست که توسط آن شناخته شوند و آنها نه جهمیه میباشند و نه قدریه و نه رافضی.
از وی /در مورد سنت پرسیدند و گفت: هیچ اسمی به غیر از سنت برای آن وجود ندارد. یعنی اهل سنت دارای هیچ اسمی به غیر از آن نمیباشند.
عقیده صحیح مورد توجه محققین قرار گرفته است و بیان دلایل و شرح آن، توسط علمای بزرگ امت در تصنیفات بسیاری، به اشکال مستقل و ضمنی صورت گرفته است؛ در بین آنها تالیفاتی وجود دارد که به «السنة» نام گذاری شده است و در باب اعتقاد میباشد و تعداد آنها از دویست و پنجاه مورد نیز تجاوز میکند، از آنها:
«السّنّة» از ابن ابی شیبة، «السّنّة» از احمد بن حنبل، «السّنّة» از ابن ابی عاصم، «السّنّة» از عبدالله ابن احمد، «السّنّة» از الخلال، «السّنّة» از احمد بن الفرات ابی مسعود الرازی، و «السّنّة» از اسد بن موسی، و «السّنّة» از ابن قاسم – صحابی مالک - ، و «السّنّة» از محمد بن سلام البِیکَندِی، و «الصفات و الرد علی الجهمیة» از نُعیم بن حَمَّاد.
و «السّنّة» از أَثرم، و «السّنّة» از حرب بن اسماعیل الکَرمانی، و «السّنّة» از ابن ابی حاتم، و «السّنّة» از ابن ابی الدنیا، و «السّنّة» از ابن جریر طبری، و همچنین «التبصیر فی مَعالم الدین» از ابن جریر، و «السّنّة» از طبرانی، و «السّنّة» از ابی شیخ أصبهانی، و «السّنّة» از ابی قاسم لالکالی، و «السّنّة» از محمد بن نصر المروزی.
و «عقیدة السلف أصحاب الحدیث» از صابونی، و «الإبانة» از ابن بطَّة، و «التوحید» از ابن خُزَیمَة، و «التوحید» از ابن مَندَة، و «الإیمان» از ابن أبی شیبة، و «الإیمان» از عُبید بن القاسم بن سلام، و «شرح السّنّة» از المُزَنی – صحابی شافعی - ، و «شرح مذاهب أهل السّنّة» از ابن شاهین، و «السّنّة» مسمی به «الحجة فی بیان المَحَجَّةِ و شرح عقیدة أهل السّنّة» از قوام السّنّة ابی القاسم التَّیمی الأصبهانی.
و «أُصول السّنّة» از ابی عبدالله ابن ابی زَمَنِین، و «الشریعة» از آجری، و «اعتقاد أهل السّنّة» از ابی بکر الاسماعیلی، و «السّنّة» از بربهاری، و «الإیمان» از العَدَنی، و «العَرش» از محمد بن ابی شیبة، و «القَدَر» از ابن وهب، و «القَدَر» از ابی داود، و «الرُّؤیة» و «الصفات» و «النُّزول» از دارقطنی، و «رسالة السِّجزی الی أهل زَبید» از ابی نصر سجزی.
و «جواب أهل دمشق فی الصفات» از خطیب بغدادی، و «السّنّة» از ابی احمد اصبهانی معروف به العَسَّال، و «السّنّة» از یعقوب الفَسَوِی، و «السّنّة» از القصاب، و «أصول السّنّة» از ابی بکر عبدالله بن زبیر حُمَیدی، و «السّنّة» از حنبل بن اسحاق، و «الأصول» از ابی عمرو الطَّلَمَنکی ... و تعداد بسیار زیاد دیگری.
و به همین ترتیب بعد از آن موارد نیز کتابهای دیگری تالیف شده است، مانند کتابهای ابن عبدالبر، و عبدالغنی المَقدِسی، و ابن قُدامَة المَقدِسی، و ابن تیمیه، و ابن قیم، و ذهبی، و ابن کثیر، و ابوالحسین محمد التمیمی، و ... ؛ در آن کتابها اعتقاد صحیح بیان شده و حجت قرار داده شده و شبهاتی که پیرامون آن اعتقادات وجود دارد رد شده است.
و ما نیز [در این کتاب] به شکلی کلی و برگزیده و مختصر، مسائلی اعتقادی آن [کتابها] را بیان داشتهایم؛ توفیقی وجود ندارد، مگر از جانب الله، بر او توکل کرده و بسوی او مخالصانه روی بر میگردانیم.
[۱] ابوداود (۳۲۴/۴، رقم ۴۵۹۹)، ابن ماجه (۱۳۲۲/۲، رقم ۳۹۹۲)، مستدرک علی الصحیحن حاکم (۲۱۸/۱، رقم ۴۴۳)، معجم الأوسط (۲۳۰/۵، رقم ۵۱۷۰)، معجم الکبیر (۶۱/۱۲، رقم ۱۱۲۴۷۳) و (۷۰/۱۸، رقم ۱۲۹) و (۳۷۶/۱۹، رقم ۸۸۴) و (۳۷۷/۱۹، رقم ۸۸۵)، جامع الأصول من أحادیث الرسول (۷۴۸۹-۱۰)، الطبرانى (۱۰/۱۸، رقم ۱۲۹) . الطبرانى در مسند الشامیین (۱۰۰/۲، رقم ۹۸۸) و(۱۰۸/۲، رقم ۱۰۰۵)، وابن أبى عاصم در السنة (۳۲/۱، رقم ۶۳)، واللالکائى در اعتقاد أهل السنة (۱۰۱/۱، رقم ۱۴۹)، صحیح کنوز السنة النبویة (۲۱۲/۱، باب اهل السنة و الجماعة)، مسند الصحابة فی کتب التسعة (۴۵۲/۲۰، ۵۰۴) و (۳۷۸/۳۸، ۴۵) و (۳۷۹/۳۸، ۲۹)، مسند عبد بن حمید (۷۹/۱، ۱۴۸)، مصنف عبدارزاق (۱۵۵/۱۰، ۱۸۶۷۴)، ...). [۲] سنن الترمذی (۲۶/۵، ۲۶۴۱)، المعجم الکبیر (۱۵۲/۸، ۷۶۵۹)، جامع الأصول من أحادیث الرسول (۷۴۹۱-۱۰)، مسند الصحابة فی الکتب التسعة (۴۳۰/۳۱، ۸۴) و... جا دارد که اینجا اشارهای به این سخن پیامبر جشود که: «بهتری مردم کسانی هستند که در زمان من میباشند، سپس کسانی که آنها را درک میکنند، سپس کسانی که آنان را درک میکنند...» و شکی نیست، کسانی بر اسلام حقیقی هستند که از بهترین مردم امت اسلام که همان یاران پیامبر شهستند، تبعیت میکنند، این حدیث به کرات در کتب حدیث با سند صحیح آمده است که بخشی از آدرسهای آن بدین شرح است: صحیح بخاری: ۲۶۰۰ و ۳۵۷۱ و ۶۲۸۱ و ۶۲۸۲ و ۶۵۱۰ و ۶۵۴۷، صحیح مسلم: ۶۴۲۲ و ۶۴۲۴ و ۶۴۲۷، سنن الترمذی: ۲۲۵۵ و ۲۳۳۸ و ۲۳۳۹ و ۴۰۲۵، صحیح ابن حبان: ۴۲۴۵ و ۷۱۱۵ و ۶۶۱۳ و۷۱۰۸ و ۷۱۱۴، سنن نسائی: ۳۸۱۹، سنن ابن ماجه: ۲۴۲۹.(مترجم). [۳] صحیح بخاری(بخارایی) (۱۳۳۱/۳، ۳۴۴۱) و (۲۶۶۷/۶، ۶۸۸۱)، صحیح مسلم نیشابوری (۵۲/۶، ۵۰۵۹) و (۵۳/۶، ۵۰۶۵)، سنن الترمذی (۴۸۵/۴، ۲۱۹۲) و (۵۰۴/۴، ۲۲۲۹) و...