و- ایمان به تقدیر و خیر و شر آن
تصدیق و قبول این که خداوند برای مخلوقاتش تقدیر معین میفرماید و بودن و نبودن آن تقدیر دقیقاً بر اساس خواست خداوند میباشد. خداوند میفرماید: ﴿إِنَّا كُلَّ شَيۡءٍ خَلَقۡنَٰهُ بِقَدَرٖ ٤٩﴾[القمر: ۴۹]. ترجمه: «همانا ما همه چیز را به اندازهی مقرر خلق کردیم».
و همچنین میفرماید: ﴿وَكَانَ أَمۡرُ ٱللَّهِ قَدَرٗا مَّقۡدُورًا﴾[الاحزاب: ۳۸]. ترجمه: «کار الله به اندازه و مقرر شده میباشد».
مراتب قدر چهار مرحله است:
اول علم: ایمان میآوریم که الله بر همه چیز آگاه است و عالِم به آنچه انجام گرفته و یا انجام خواهد گرفت و چگونگی انجام آن میباشد و همچنین عالِم به ازل و ابد میباشد؛ و سزاوار او نیست که بعد از جهل به چیزی، بدان آگاه گردد و هرگز دانستهی خود را فراموش نمیکند.
دوم نوشتن: ایمان میآوریم که خداوند هر آنچه در این دنیا تا روز قیامت وجود دارد را در لوح محفوظ نوشته است، همانگونه که الله تعالی میفرماید: ﴿أَلَمۡ تَعۡلَمۡ أَنَّ ٱللَّهَ يَعۡلَمُ مَا فِي ٱلسَّمَآءِ وَٱلۡأَرۡضِۚ إِنَّ ذَٰلِكَ فِي كِتَٰبٍۚ إِنَّ ذَٰلِكَ عَلَى ٱللَّهِ يَسِيرٞ ٧٠﴾[الحج: ۷۰]. ترجمه: «آیا نمیدانی همانا، الله آنچه در آسمان و زمین است را میداند، همانا آن در کتابی [موجود] است، همانا این برای الله آسان است».
و میفرماید: ﴿قَالَ فَمَا بَالُ ٱلۡقُرُونِ ٱلۡأُولَىٰ ٥١ قَالَ عِلۡمُهَا عِندَ رَبِّي فِي كِتَٰبٖۖ لَّا يَضِلُّ رَبِّي وَلَا يَنسَى ٥٢﴾[طه: ۵۱-۵۲]. ترجمه: «گفت: وضع حال قرنهای گذشته چیست؟ * گفت: علم آن نزد پروردگار من در کتابی است که پروردگار من [در آن] خطا نکرده است و فراموش[ش] نمیکند».
و همچنین میفرماید: ﴿وَكُلَّ شَيۡءٍ أَحۡصَيۡنَٰهُ فِيٓ إِمَامٖ مُّبِينٖ﴾[یس: ۱۲]. ترجمه: «و همه چیز را در کتابی آشکار بر شمردهایم».
این تقدیرها شامل:
تقدیر ازلی: که قبل از خلق آسمانها و زمین بوده است؛ خداوند میفرماید: ﴿قُل لَّن يُصِيبَنَآ إِلَّا مَا كَتَبَ ٱللَّهُ لَنَا﴾[التوبة: ۵۱]. ترجمه: «بگو: مصیبتی به ما نمیرسد مگر آنکه الله برای ما نوشته باشد».
تقدیر روزِ میثاق (آیا پروردگارتان نبودم): الله تعالی میفرماید: ﴿وَإِذۡ أَخَذَ رَبُّكَ مِنۢ بَنِيٓ ءَادَمَ مِن ظُهُورِهِمۡ ذُرِّيَّتَهُمۡ وَأَشۡهَدَهُمۡ عَلَىٰٓ أَنفُسِهِمۡ أَلَسۡتُ بِرَبِّكُمۡۖ قَالُواْ بَلَىٰ...﴾[الاعراف: ۱۷۲]. ترجمه: «و یاد کن چون [پیمان] گرفت پروردگارت از بنی آدم، از پشت ایشان، اولاد ایشان را؛ و ایشان را بر خود ایشان گواه گرفت؛ [و گفت:] آیا پروردگارتان نیستم؛ گفتند بلی ...».
تقدیر زندگی: هنگام خلق نطفه در رحم، رسولی[از نوع فرشتگان] فرستاده میشود و در مضغه روح را میدمد، و امر میشود که چهار چیز را برای مولود بنویسند: رزق و روزی او، زمان مرگ او، عمل او، و خوشبخت یا بدبخت بودن شخص [۳۴].
تقدیر سالیانه در شب قدر: ﴿فِيهَا يُفۡرَقُ كُلُّ أَمۡرٍ حَكِيمٍ ٤﴾[الدخان: ۴]. ترجمه: «در آن [شب] هر کار استوار، فیصله پیدا میکند».
ابن عباس گفته است: در شب قدر، از ام الکتاب، تقدیر یکسال نوشته میشود که شامل مرگ و حیات و رزق و باران میباشد تا جائی که حتی حج کردن نیز معلوم میشود و گفته میشود: فلانی و فلانی حج میکنند [۳۵].
تقدیر روزانه: خداوند تعالی میفرماید: ﴿كُلَّ يَوۡمٍ هُوَ فِي شَأۡنٖ﴾[الرحمن: ۲۹]. ترجمه: «هر روز خداوند در کاری است».
تقدیر روزانه قسمتی از تقدیر سالیانه و سالیانه قسمتی از تقدیر زندگی در هنگام خلق نطفه و تقدیر زندگی قسمتی از تقدیر روز عهد گرفتن و آن نیز قسمتی از تقدیر ازلی است که در امام مبین نوشته شده است و امام مبین علمِ الله عزوجل میباشد. بله، تمامی تقدیرات در آخر به علم خداوند عزوجل بر میگردند و اولین تقدیرات در ازلیت خداوند است و آخرین آنها در آخر بودن خداوند است؛ همانگونه که میفرماید: ﴿وَأَنَّ إِلَىٰ رَبِّكَ ٱلۡمُنتَهَىٰ٤٢﴾[النجم: ۴۲]. ترجمه: «و همانا بازگشت بسوی پروردگار تو است».
سوم خواست (مشیت): ایمان میآوریم به این که هر چه در آسمانها و زمین است، خواست الله تعالی میباشد و چیزی وجود نخواهد داشت و انجام نخواهد گرفت بجز به خواست الله. هر آنچه بخواهد صورت میگیرد و هر آنچه نخواهد وجود نخواهد داشت؛ الله تعالی میفرماید: ﴿إِنَّمَآ أَمۡرُهُۥٓ إِذَآ أَرَادَ شَيًۡٔا أَن يَقُولَ لَهُۥ كُن فَيَكُونُ ٨٢﴾[یس: ۸۲]. ترجمه: «همانا فقط امرش این است چنانچه اراده به چیزی کند، اگر به آن بگوید بشو، پس میشود».
و میفرماید: ﴿وَلَوۡ شَآءَ ٱللَّهُ مَا ٱقۡتَتَلُواْ﴾[البقرة: ۲۵۳]. ترجمه: «و اگر الله میخواست با یکدیگر نمیجنگیدند».
و میفرماید: ﴿وَلَوۡ شَآءَ ٱللَّهُ لَجَمَعَهُمۡ عَلَى ٱلۡهُدَىٰ﴾[الانعام: ۳۵]. ترجمه: «و اگر الله میخواست همانا آنها را بر هدایت جمع میفرمود».
و میفرماید: ﴿وَلَوۡ شَآءَ رَبُّكَ لَجَعَلَ ٱلنَّاسَ أُمَّةٗ وَٰحِدَةٗ﴾[هود: ۱۱۸]. ترجمه: «و اگر پروردگارت میخواست همانا همهی انسانها را امتی واحد قرار میداد».
و میفرماید: ﴿وَلَوۡ شِئۡنَا لَأٓتَيۡنَا كُلَّ نَفۡسٍ هُدَىٰهَا وَلَٰكِنۡ حَقَّ ٱلۡقَوۡلُ مِنِّي﴾[السجدة: ۱۳]. ترجمه: «و اگر میخواستیم همانا به هر نفسی هدایت آن [نفس] را عطا میکردیم ولی کلام حق از من این است که...».
و میفرماید: ﴿وَمَا كَانَ ٱللَّهُ لِيُعۡجِزَهُۥ مِن شَيۡءٖ فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَلَا فِي ٱلۡأَرۡضِ﴾[فاطر: ۴۴]. ترجمه: «و چیزی، نه در آسمانها و نه در زمین نیست که الله را عاجز کند».
چهارم مقام خلق کردن: الله تعالی خالق هر عمل کنندهای، همراه عملش میباشد و همچنین هر متحرک و حرکتش و هر ساکن و سکونش، خداوند میفرماید: ﴿وَٱللَّهُ خَلَقَكُمۡ وَمَا تَعۡمَلُونَ ٩٦﴾[الصافات: ۹۶].ترجمه: «و الله است که شما را خلق میکند و آنچه انجام میدهید».
و میفرماید: ﴿ٱللَّهُ خَٰلِقُ كُلِّ شَيۡءٖۖ وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ وَكِيلٞ ٦٢﴾[الزمر: ۶۲]. ترجمه: «الله خالق هر چیزی است و او بر هر کاری وکیل است».
افعال بندگان: همراه موارد فوق ایمان میآوریم که بندگان دارای قدرت و اختیار و اراده، برای اعمالشان میباشند و خداوند تعالی هم خالق آنها میباشد و هم خالق اختیار، قدرت، اقوال و اعمالشان.
و افعال و اقوال صادره از آنها، ایشان را به سمت حقیقتی سوق میدهد که در آن یا پاداش میگیرند و یا عقاب میشوند.
بندگان قادر به چیزی نخواهند بود مگر آنکه الله تعالی به آنها قدرت دهد و نیت کاری را نمیکنند، مگر آنکه خداوند بخواهد [و به آنها اذن دهد]، خداوند میفرماید: ﴿إِنَّ هَٰذِهِۦ تَذۡكِرَةٞۖ فَمَن شَآءَ ٱتَّخَذَ إِلَىٰ رَبِّهِۦ سَبِيلٗا٢٩ وَمَا تَشَآءُونَ إِلَّآ أَن يَشَآءَ ٱللَّهُۚ إِنَّ ٱللَّهَ كَانَ عَلِيمًا حَكِيمٗا ٣٠﴾[الانسان: ۲۹-۳۰]. ترجمه: «همانا این پندی است پس [برای] هرکه بخواهد بسوی پروردگارش راه گزیند * و نمیخواهید مگر آن که الله بخواهد؛ همانا الله دانا و با حکمت است».
و میفرماید: ﴿إِنۡ هُوَ إِلَّا ذِكۡرٞ لِّلۡعَٰلَمِينَ ٢٧ لِمَن شَآءَ مِنكُمۡ أَن يَسۡتَقِيمَ ٢٨ وَمَا تَشَآءُونَ إِلَّآ أَن يَشَآءَ ٱللَّهُ رَبُّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ٢٩﴾[التکویر: ۲۷-۲۹]. ترجمه: «نیست این [قرآن] بجز پندی برای جهانیان * برای هرکدام از شما که بخواهد [راه] راست رود * و نمیخواهید مگر این که الله پروردگار جهانیان بخواهد».
و میفرماید: ﴿لَا يُكَلِّفُ ٱللَّهُ نَفۡسًا إِلَّا وُسۡعَهَاۚ لَهَا مَا كَسَبَتۡ وَعَلَيۡهَا مَا ٱكۡتَسَبَتۡ﴾[البقرة: ۲۸۶]. ترجمه: «خداوند بر شخصی [چیزی را] تکلیف نکرده است مگر به اندازهی توانش، برای او است آنچه [از نیکی] کسب کرده است و بر علیه اوست آنچه [از بدی] کسب کرده است».
و میفرماید: ﴿وَتِلۡكَ ٱلۡجَنَّةُ ٱلَّتِيٓ أُورِثۡتُمُوهَا بِمَا كُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ ٧٢﴾[الزخرف: ۷۲]. ترجمه: «این بهشتی است که آن را بواسطهی آنچه انجام دادهاید به شما عطا شد».
دقت شود که سبب ارث بردن بهشت، عمل است.
و میفرماید: ﴿وَذُوقُواْ عَذَابَ ٱلۡخُلۡدِ بِمَا كُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ﴾[السجدة: ۱۴]. ترجمه: «و عذاب جاودانه را بچشید بواسطهی آنچه انجام دادید».
و میفرماید: ﴿فَمَن يَعۡمَلۡ مِثۡقَالَ ذَرَّةٍ خَيۡرٗا يَرَهُۥ ٧ وَمَن يَعۡمَلۡ مِثۡقَالَ ذَرَّةٖ شَرّٗا يَرَهُۥ ٨﴾[الزلزلة: ۷-۸]. ترجمه: «پس هرکس ذرهای عمل خیر انجام دهد [جواب] آن را میبیند * و هرکس ذرهای عمل شر انجام دهد [جواب] آن را میبیند».
قَدَری که از آن صحبت شد عملی را منع نکرده و بسنده کردن به آن عمل را نیز واجب نمیکند:
ایمان میآوریم که قدر از عمل کردن منع نمیکند، همانگونه که بسنده کردن به آن عمل را نیز واجب نمیکند؛ دلیل: وقتی پیامبر جاز تقدیر و حرکت آن و ناتوانی قلم برای نوشتن آن خبر داد، گفته شد: آیا میشود به چیزی که بر ما نوشته شده است بسنده کنیم و عمل را کنار بگذاریم؟ پیامبر فرمود: خیر، به هر آنچه امکان پذیر است عمل کنید؛ سپس این آیات را قرائت نمود: ﴿فَأَمَّا مَنۡ أَعۡطَىٰ وَٱتَّقَىٰ ٥ وَصَدَّقَ بِٱلۡحُسۡنَىٰ ٦ فَسَنُيَسِّرُهُۥ لِلۡيُسۡرَىٰ ٧ وَأَمَّا مَنۢ بَخِلَ وَٱسۡتَغۡنَىٰ ٨ وَكَذَّبَ بِٱلۡحُسۡنَىٰ ٩ فَسَنُيَسِّرُهُۥ لِلۡعُسۡرَىٰ ١٠﴾[اللیل: ۵-۱۰]. ترجمه: «پس هرکس عطا کند و پرهیزکاری نماید * و [ملت] نیک را تصدیق کند * پس برای او [حساب و کتاب را] آسان خواهیم گرفت * و اما کسی که بخل ورزد و خود را بینیاز شمرد * و [ملت] نیک را تکذیب کند * پس برای او [حساب و کتاب را] دشوار خواهیم گرفت».
تقدیر سبب وصول مقدرات میگردد، آنچنان که نکاح سبب تولد و کشت و زرع سبب وجود کشاورزی است و به همین ترتیب عمل صالح، سبب دخول به بهشت شده و عمل بد، سبب داخل شدن به آتش [جهنم] میشود.
[۳۴] صحیح بخاری (۱۱۷۴/۳، ۳۰۳۶) و (۱۲۱۲/۳، ۳۱۵۴) و (۲۴۳۳/۶، ۶۲۲۱) و (۲۶۱۳/۶، ۷۰۱۶)، صحیح مسلم (۴۴/۸، ۶۸۹۳). [۳۵] تفسیر قرطبی ذیل آیه ۳ سورهی دخان و تفسیر قرطبی ذیل سورهی القدر.