حکم تکفیر
تکفیر کردن حق خداوند است؛ کسی کافر دانسته نمیشود، مگر آنکه الله و رسولش او را تکفیر کرده باشند و یا اینکه تمامی مسلمانان بر آن تکفیر اجماع داشته باشند.
و اگر کسی شخص دیگری را بدون برهان آشکاری، که بر نص [۴۴]کتاب عزیز و سنت صحیح، یا اجماع مسلمین بنا شده باشد، تکفیر کند، مستحق شدت عمل و تعزیر میباشد؛ چرا که پیامبر جفرمود: «کسی که شخصی از ما را متهم به کفر کند مانند این است که او را کشته است» [۴۵].
کفر با سخن و یا اعتقاد و یا عمل کفر آمیزی که در آن اختلاف معتبری وجود ندارد جاری میشود. و نیازی به حلال دانستن [آن مسئله کفرآمیز] وجود ندارد.
مسئلهی خیلی مهمی که وجود دارد این است که باید دانست: بین تکفیر عام و تکفیر شخص خاصی، فرق وجود دارد؛ تکفیر عام مانند وعدهی عام میباشد و بطور عمومی بیان میشود و [شخص خاصی توسط آن متهم نمیشود] مثل سخن ائمه که گفتهاند: هرکس بگوید قرآن مخلوق است، کافر است و یا قول ابن خزیمه /: هرکس اقرار به این نداشته باشد که خداوند در ماورای هفت آسمان بر عرشش واقع است، او کافر است و ...
ولی تکفیر شخص خاص امکان پذیر نمیباشد و لازم است تا شروط [تکفیر] بطور کامل وجود داشته باشد و موانع [برای فهم مسئله با بیان حقیقت] برداشته شود و هرگز جایز نمیباشد با حکم تکفیر عام، شخص خاصی را تکفیر کرد، [چون ممکن است عذر داشته باشد که اگر اینگونه باشد، یعنی شخص عذر داشته باشد، طبق حدیثی که در مطالب بعدی بیان شده است، کلمه «کافر» به گویندهی آن بر میگردد].
[۴۴] «نص» به مطلبی گفته میشود که قابل تأویل نباشد و یا به عبارتی دیگر، برداشتی به غیر از ظاهر آن، از آن، نتوان کرد.(مترجم). [۴۵] صحیح بخاری (۲۲۶۴/۵، ۵۷۵۴) و (۲۴۵۱/۶، ۶۲۷۶).