فصل:
حدیث جابر بن عبدلله كه امام احمد /روایت كرده است: ابوزبیر شنیده بود كه جابر از ورود [به بهشت] سوال کرد و [پیامبر ج]فرمود: ما روز قیامت چنین و چنان هستیم و بر انسانها برتری داریم، امتها بر اساس چیزهایی كه عبادت كردهاند یكی بعد از دیگری خوانده میشوند و به ترتیب معبودها[ی باطل] فراخوانده میشوند، سپس پروردگار ما میآید و بعد از آن میفرماید: منتظر چه كسی هستید؟ میگویند: منتظر پروردگارمان هستیم، میفرماید: من پروردگار شما هستم، میگویند: به تو [خواهیم] نگریست، و تبارک و تعالی بر آنها آشكار میشود و میخندد، و با آنها میرود و بدنبال او میروند، و به هر انسانی چه مؤمن و چه منافق نوری میدهد، بدنبال او میروند تا از پل جهنم بگذرند و در آن چنگالهای آهنین و خارهای سه پهلو وجود دارد، هر كه خداوند بخواهد [توسط آتش] گرفته می شود و سپس نور منافقین را خاموش میكند و مؤمنین نجات مییابند، گروه اول كه صورتهایشان مانند ماه شب چهارده است، و [تعداد آنها] هفتاد هزار است نجات مییابند، و اعمالشان مورد محاسبه قرار نمیگیرد، نفرات بعدی صورتهایشان مثل ستارههای آسمان میدرخشد، چنین و چنان میشود و شفاعت حلال میشود و كسانیكه لا اله(معبود) الا الله راگفتهاند و ذرهای خیر در قلبشان است و مناسک دینی را ترک نکرده بودند، از آتش جهنم نجات مییابند و در گذرگاه بهشت گذاشته میشوند و اهل بهشت بر روی آنها آب میریزند، [مانند اینست كه] گیاهی از [خس و خاشاك] سیل روئیده شود، سوختگی [آنها] از بین میرود، سپس از خداوند [خواستههای خود را] میخواهند، تا اینكه به اندازه [تمام] دنیا و ده برابر آن را به آنها میدهد [۷۴]. همچنین عبدالحق در جمع بین صحیحن آورده است: ما روز قیامت روی تپهای بر تمام خلایق اشراف داریم، و عبدالرزاق از جابر ابن عبدالله سآورده است كه پیامبر جفرمود: پروردگار تبارک و تعالی بر آنها آشكار میشود و به وجهش مینگرند و به سجده میافتند و [او] میفرماید: سرهایتان را بلند كنید زمان، زمان عبادت نیست [۷۵].
دار قطنی روایت می كند: از جابر ابن عبدالله ساز رسول الله ج: خداوند روز قیامت بر ما خندان ظاهر میشود [۷۶]. همچنین از جابر ابن عبدالله ساز پیامبر جروایت شده است: وقتی روز قیامت امتها جمع میشوند (و حدیث را ذكر كرد) و گفت: [خداوند] میفرماید: آیا خداوند ﻷرا اگر ببینید، می-شناسید؟ میگویند: بله، میفرماید: چگونه اورا میشناسید در حالیكه او را ندیدهاید؟ میگویند: در او كاستی نیست و او همتایی ندارد، [راوی] گفت: و [خداوند] تبارک و تعالی [خود را] برای آنها آشكار میكند و برای او به سجده میافتند. و امام ابن ماجه /نیز در سنن خود از جابر ابن عبدالله سآورده است كه پیامبر جفرمود: روشن شد كه اهل بهشت در نعمتهایشان خواهند بود، (تا) وقتی كه نوری بر آنها تابیده شود و سرهایشان را بلند كنند، و در آن زمان است كه پروردگار أبر آنها اشراف پیدا میكند و میفرماید: سلام بر شما ای اهل بهشت و این همان قول خداوند ﻷاست كه ﴿سَلَٰمٞ قَوۡلٗا مِّن رَّبّٖ رَّحِيمٖ ٥٨﴾[یس: ۵۸] [۷۷]، و تا زمانیكه او را مینگرند، متوجه چیزی از نعمتهایی كه برای آنها [در نظر گرفته شده] است نمیشوند، تا اینكه از نظر آنها مخفی میشود [در حالیكه] نور و بركتش باقی میماند [۷۸].
و حرب از جابر ابن عبدالله سبا دو سند آورده است كه پیامبر جفرمود: روشن شد اهل بهشت در مجلسی كه برای آنها در نظر گرفته شدهاست خواهند بود [تا] وقتی كه نوری در درب بهشت تلؤلؤ میكند، و زمانی است كه پروردگار تبارک و تعالایشان بر آنها اشراف دارد، سرهایشان را بلند میکنند و [خداوند] تعالی میفرماید: ای اهل بهشت از من بخواهید! میگویند: خوشنودی [تو را] می-خواهیم، میفرماید: خشنودی من این است كه بهشت خود را بر شما حلال كردم و [سفرهی] كرامت خود را برای شما گستراندم و حالا وقت آنست كه از من بخواهید! میگویند: «زیادة» را از تو میخواهیم، برگزیدهترین [مَركبها] از یاقوت قرمز و با وقارترین آنها از زمرد سبز و یاقوت قرمز را میآورند [در حالیكه] سمهایشان در منتهیالیهشان قرار دارد؛ و امر خداوند بر درختهایی باردار قرار می گیرد، و حوریهای درشت چشم میآیند [در حالیكه] میگویند: همیشه شاداب هستیم و ناراحتی نداریم و ما جاودانیم و نمیمیریم و همسران مؤمنین گرامی هستیم، امر خداوند بر تودهای از شن كه از مشک سفید تیز بوی است قرار میگیرد، و بر آنها بادی میوزد كه به آن «المثیرة» میگویند و تا بهشت عدن ادامه مییابد كه آن مركز بهشت است و ملائكه میگویند: پروردگارا! مردم آمدند، میفرماید: راستگویان و فرمانبُرداران خوش آمدند، و پرده از پیش آنها كنار میرود، و به خداوند تبارک و تعالی مینگرند و از نور الرحمن(= بسیار رحمتگر) بهره میبرند، بطوریكه بعضی از آنها بعضی دیگر را نمیبینند، سپس میفرماید: آنها را به قصرهای هدیه داده شده به ایشان ببرید؛ و بر میگردند [در حالیكه از حیرت] بعضی به بعضی دیگر مینگرند [۷۹]. پیامبرجفرمود: این همان سخن [خداوند] تعالی میباشد: ﴿نُزُلٗا مِّنۡ غَفُورٖ رَّحِيمٖ ٣٢﴾[فصلت: ۳۲] [۸۰].
دار قطنی از جابر سآورده است كه پیامبر جفرمود: همانا خداوند ﻷبر انسانها بطور عام آشكار میشود [ولی] بر ابوبكر بصورت خاص [۸۱].
[۷۴] مسلم در صحیحش: (۱۹۱)، و احمد در المسند: (۳/۳۸۳) ، و در طبعة الدار آن: (۱۵۱۱۷)، و دار قطنی در سننش: (۵۰). [۷۵] الهندی در كنز العمال: (۴۶۱۵)، و ابن الجوزی در زاد المسیر: (۸/۲۱). [۷۶] سیوطی در الدر المنثور: (۲/۳۴۹)، و دارقطنی در الرؤیة: (۵۴). [۷۷] « از سوی پروردگاری مهربان، بدیشان درود و تهیت گفته میشود». [۷۸] ابن ماجه در سننش: (۱۸۴)، و الهیثمی در مجمع الزوائد: (۷/۹۸)، و طبعة الدار آن: (۱۳۰۰)، و البزار در المسند: (۲۲۵۳)، و المنذری در الترغیب و الترهیب: (۴/۵۵۳)، و الزبیدی در اتحاف السادة المتقین: (۹/۶۴۹)، و التبریزی در مشكاة المصابیح: ( ۵۶۶۴)، و سیوطی در الدر المنثور: (۵/۲۶۶)، و الهندی در كنز العمال: (۳۰۳۲). [۷۹] الهندی در كنز العمال: (۳۹۷۷۸)، و الزبیدی در اتحاف السادة المتقین: (۹/۶۴۸)، و المنذری در الترغیب و الترهیب: (۴/۵۵۲)، و سیوطی در الدر المنثور: (۵/۳۶۴). [۸۰] « اینها بصورت مهمانیای از سوی خداوند آمرزگار و مهربان است» فصلت- ۳۲ [۸۱] خطیب بغدادی در تاریخ بغداد: (۱۱/۲۲۵)، و سیوطی در الحاوی للفتاوی: (۲/۳۵۲)، و این حدیث موضوعی است كه الفتنی در تذكرة الموضوعات آورده است: (۹۳) ، و ابن عراق در تنزیه الشریعة: (۱/۳۷۱)، و ابن الجوزی در الموضوعات: (۱/۳۰۴ و ۳۰۷).