فصل:
اما حدیث عمار بن یاسر بكه امام احمد /روایت كرده است: ابی مجلز گفت: عمار برای ما نماز گذارد و آنرا كوتاه كرد و [وقتی] از [این کار] او ایراد گرفتیم، گفت: آیا ركوع و سجود را كامل اداء نكردم؟ گفتند: بله، گفت: ولی من در آن دعایی كردم كه فرستاده خداوند جاینگونه دعا می كرد: خداوندا! به عِلمت از غیب و قدرتت بر خلق [به تو توسل میجویم]، تا وقتی كه میدانی زندگی برای من خیر است مرا زنده بدار، و وقتی دانستی مرگ برای من خیر است مرا بمیران؛ ترس نهانیِ [از ابهت و عظمتت]، گواهی حق و اقرار آن را چه در عصبانیت و و چه در خشنودی، و حد وسط بین فقر و ثروتمندی و لذت نگریستن به وجهت و شوق دیدارت را بدون سختی و ضرر دیدن و نه بصورت امتحانی گمراه كننده، از تو میخواهم؛ خداوندا! ما را به زینت ایمان بیارا و ما را وسیلهی هدایتِ هدایت شدگان قرار ده [۸۴].این حدیث را ابن حبان و حاكم نیز در كتابهای صحیح خود آوردهاند.
[۸۴] نسائی در سننش: (۱۳۰۲)، و احمد در المسند: (۴/۲۶۴)، و طبعة الدار آن (۱۸۳۵۳)، و حاكم در المستدرك: (۱/۵۲۴)، و ابو یعلی در المسند: (۱۶۲۴)، و الزبیدی در اتحاف السادة المتقین:- ۵/۷۶ و ۷۸) و (۹/۶۰۴)، و الهندی در كنز العمال: (۳۶۱۱) و (۵۰۸۶)، و الهثیمیدر موارد الظمآن: (۵۰۹)، و سیوطی در جمع الجوامع: (۹۸۶۰)، و سیوطی در الدر المنثور: (۶/۲۹۴)، و ابن ابی شیبة در المصنف: (۱۰/۲۶۵)، و بیهقی در الاسماء و الصفات: (۱۲۰).