پژوهشی پیرامون اصول و فروع شیعه دوازده امامی- جلد اول

فهرست کتاب

٧- امامت از دیدگاه اسماعیلی‌ها

٧- امامت از دیدگاه اسماعیلی‌ها

شیعه امامیه بر این باورند که امامت منصبی الهی است، خداوند همانگونه که پیامبر را بر می‌گزیند، به او دستور می‌دهد مردم را راهنمایی کند و مردم را به پیروی از او امر ‌کند، برای احراز مقام خلافت نیز کسانی را انتخاب می‌نماید.

می‌گویند: خداوند به پیامبر دستور داد علی را نام ببرد و او را به عنوان جانشین خود تعیین نماید، پیامبر نیز دستور پروردگارش را امتثال نمود ولی وقتی به سوی او بازگشت، مردم نه فرمان خداوند نه فرمان پیامبرش را اجرا نکردند و پایه‌ای از پایه‌های ایمان را زیر پا گذاشتند. و معتقدند خلافت پس از امام علی از آنِ پسرش محمد باقر، سپس جعفر صادق می‌باشد. پس از اعتقاد به امامت ابو عبدالله جعفر صادق دو گروه اسماعلیه و جعفریه اثناعشریه پدید آمدند.

اسماعیلیه، امامت را بعد از جعفر، از آنِ پسر بزرگش اسماعیل دانستند و آنان نیز به دو گروه تقسیم شدند:

گروهی، با وجود اتفاق تاریخ نویسان بر مرگ اسماعیل در قید حیات پدرش، همچنان به انتظار ظهور او نشسته‌اند.

و گروهی نیز می‌گویند: خلافت بعد از جعفر از آنِ محمدبن اسماعیل‌بن جعفر است. از آنجا که جعفر، اسماعیل پسرش را به عنوان جانشین خود تعیین کرد، ولی وقتی اسماعیل در قید حیات پدرش فوت کرد، دریافتیم که امام به خاطر امامت محمدبن اسماعیل، اسماعیل را تعیین کرده بود، گروه اسماعلیه باطنیه طرفدار این دیدگاه می‌باشند[٢٧].

اسماعیلیه، امامت را بعد از اسماعیل در حق پسرش محمد المکتوم گذاردند، عده‌ای از آن‌ها روی او پافشاری کردند و قائل به بازگشتش شدند. عده‌ای هم امامت را تا ائمه‌ی مستور و پنهان پیش بردند، سپس از آن امامانی آشکار و پا بر جا دانستند. و گفتند: هیچ گاه زمین خالی از یک نفر امام زنده و پابرجا نخواهد بود، خواه آشکار و معلوم باشد یا پنهان و نا معلوم. اما اگر ظاهر بود، جایز است حجت و برهانش پنهان باشد ولی اگر خودش پنهان بود باید حجت و نمایندگانش آشکار و پیدا باشند. ایشان بر این باورند: هرکس بمیرد و امام زمان خود را نشناخته باشد، جاهلانه از دنیا رفته و همچنین است که بمیرد و بیعت امامی بر گردنش نباشد[٢٨].

[٢٧]- الفرق بین الفرق: ٣٩.

[٢٨]- الملل والنحل: ١/١٩١-١٠٢.