تحریف قرآن
رافضیه مانند تمام گروهای گمراه جهت استدلال به قرآن روش تحریف در نص و معنی آن را به کار میبرند، هنگام بررسی کتابهای تحریفشان و نشان دادن اولین و مهمترین حدیث که «کافی» است این را به وضوح و روشنی در ابواب و اخبار متصل به قرآن میبینیم.
میبینیم عبدالحسین در کتابش بحث مراجعه دوازدهم درباره «حجج کتاب» آیات فراوانی ذکر کرده و معانی آنها را تحریف میکند به گونه ای که قرآن مانند کتابی از کتابهای گروههای گمراه باشد!! در حالی که قران میفرماید: ﴿ذَٰلِكَ ٱلۡكِتَٰبُ لَا رَيۡبَۛ فِيهِۛ هُدٗى لِّلۡمُتَّقِينَ٢﴾[البقرة: ٢] این کتابی است بدون شک برای هدایت متقین... ﴿وَإِنَّهُۥ لَكِتَٰبٌ عَزِيزٞ٤١ لَّا يَأۡتِيهِ ٱلۡبَٰطِلُ مِنۢ بَيۡنِ يَدَيۡهِ وَلَا مِنۡ خَلۡفِهِۦۖ تَنزِيلٞ مِّنۡ حَكِيمٍ حَمِيدٖ٤٢﴾[فصلت: ٤١-٤٢] «کتابی است که هیچگونه باطلی از هیچ طرفش متوجه آن نمی-شود» نباشد.
برای نمونه میگوید: «منظور خداوند از اصحاب الجنة یا متقون یا خیر البریه: شیعه است» اما صحابه کرامِ ﴿خَيۡرَ أُمَّةٍ أُخۡرِجَتۡ لِلنَّاسِ﴾[آل عمران: ١١٠] در گمان ابن سبأ اصحاب اتش و فاجر و کافر هستند. همچنین بهترین بشر بعد از رسول (ابوبکر و عمر) را بدتر از دشمن میدانند، آنها در زعم ابن سبأ، جبت و طاغوت و امام گمراهی هستند، در کفر و گمراهی به گونهای ادامه میدهد که اجرای حد برآنها واجب است.
کلام این رافضین را متعجبین شیعه در کتب و استدلالاتشان تکرار میکنند، تمام آنها را رافضی سابقش «مطهر علی» ذکر کرده و به گونهای چهل آیه را آورده و آنها را موافق مذهبش تحریف کرده، ابن تیمیه به همه آنها جواب داد. در جلد هفتم «منهاج السنة» بطلان استدلال را توضیح داده و غلات شیعه را رسوا کرده است. اگر سخن به درازا نمیکشید آن را نفل می-کریم. «تنها خدا و پیامبر او و مومنان یاور و دوست شمایند که خاشعانه نماز را به جای می-آورند و زکات میدهند» بعد از نقل کلام ان شیعه، ابن تیمیه جواب می-دهد؛
«جواب به چند گونه است:
١- همه آنچه ذکر کرد. حتی ظن هم نیست بلکه دروغ و باطل از جنس سفسطه است، اگر مفید ظن هم باشند نام «براهین» بر آن تطبیق نمیشود. چون برهان در قرآن مفید علم و یقین است. آیه ١١١ - سوره بقره میفرماید:
﴿وَقَالُواْ لَن يَدۡخُلَ ٱلۡجَنَّةَ إِلَّا مَن كَانَ هُودًا أَوۡ نَصَٰرَىٰۗ تِلۡكَ أَمَانِيُّهُمۡۗ قُلۡ هَاتُواْ بُرۡهَٰنَكُمۡ إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ١١١﴾[البقرة: ١١١]
«و میگویند: جز کسی که یهودی یا مسیحی باشد هرگز به بهشت در نمیآید. این آرزوی ایشان است بگو: اگر راست میگویند دلیل خویش را بیاورند.»
﴿أَمَّن يَبۡدَؤُاْ ٱلۡخَلۡقَ ثُمَّ يُعِيدُهُۥ وَمَن يَرۡزُقُكُم مِّنَ ٱلسَّمَآءِ وَٱلۡأَرۡضِۗ أَءِلَٰهٞ مَّعَ ٱللَّهِۚ قُلۡ هَاتُواْ بُرۡهَٰنَكُمۡ إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ٦٤﴾[النمل: ٦٤]
و سوره نمل آیه ٦٤ «با کسی که آفرینش را میآغازد، سپس آن را برگشت میدهد و کسی که شما را از آسمان و زمین روزی عطا میکند، آیا معبودی با خدا هست. بگو اگر راست می-گویید».
خداوند متعال میفرمایند:
﴿إِنَّ ٱللَّهَ وَمَلَٰٓئِكَتَهُۥ يُصَلُّونَ عَلَى ٱلنَّبِيِّۚ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ صَلُّواْ عَلَيۡهِ وَسَلِّمُواْ تَسۡلِيمًا٥٦﴾[الأحزاب: ٥٦]
خداوند میفرماید: «خدا و ملائکه بر او درود میفرستند، ای مومنان شما هم بر او درود بفرستید و چنان که باید سلام بگویید».
رافضی از مسلم و بخاری دو بار روایت میکند. «گفتند ای رسول خدا: میدانیم چگونه بر تو سلام کنیم، حالا چگونه بر تو صلوات بفرستیم؟» فرمود: بگویید «الهم صل على محمد وعلى آل محمد». سپس رافضی میگوید: «دانسته شد، صلوات بر آل محمد بخشی از صلوات دستور داده شده در آیه است.»
می گویم: علماء بر صحت این روایت اتفاق دارند، اما «آل» چه کسانید؟!
در بحث آیه تطهیر ذکر کردیم که بعضی از علماء با حدیث امام مسلم و بخاری «هنگامی که از او پرسیده شد: چگونه بر تو صلوات بفرستیم؟ فرمود: بگویید «اللهم صل على محمد وعلى أزواجه وذریته، کما صلیت على آل ابراهیم وبارك على محمد وأزواجه وذریته» استدلال کردهاند که «الرسول» زنان و بچههایشان هستند».
این روایت تفسیر کننده روایت اولی است، ما موقف شیعه را نسبت به مادران مسلمان می-دانیم چه احترامی دارند!
رافضیه گمان میکنند «گروه آنها در اصول و فروع پیرو مذهب اهل بیت هستند».
این گمان در آغاز به توقفی نیاز دارد تا آشکار گردد و نامعلومی و گول زدنهای آن برداشته شوند. بر ساده لوحی مردمی که حقیقت گروهها را نمیدانند تأثیر گذاشته است.
معلوم است که دهها گروه در این گمان باهم جنگ و جدال میکنند، حتی عبدالله بن سبآ - که بانی تفکر وصیت بعد از رسول و اساس فرق شیعه است - گمان میکند، که خودش پیرو اهل بیت است.