پژوهشی پیرامون اصول و فروع شیعه دوازده امامی- جلد اول

فهرست کتاب

شهر علم

شهر علم

ازاحادیثی که دو رافضی به آن استدلال کرده‌اند حدیث «من شهر علم وعلي درش» می‌باشد در این مجال رد ابن تیمیه بر علی ابن مطهر را ذکر می‌کنیم.

امام می‌فرماید: حدیث «أنا مدينة العلم وعلي بابها» ضعیف و واهی است. بدین علت از موضوعات می‌باشد هرچند ترمذی آن را روایت کرده و ابن جوزی بیان کرد که راه‌های دیگرش موضوع هستند.

از متن حدیث کذبش شناخته می‌شود چون اگر رسول خدا مدینه علم باشد و تنها یک در می‌داشت و تنها یک نفر علم او را تبلیغ می‌کرد کار اسلام ساخته بود! به این خاطر مسلمانان اتفاق دارند که درست نیست تنها یک مبلغ باشد بلکه مبلغین باید اهل تواتر باشند که موجب علم یقینی از خبر غائب می‌شود.

خبر واحد مفید علم نیست مگر با قرائن و این قرائن برای بسیاری از مردم یا وجود ندارد یا وجودش به علت خفا در حکم عدم است در نتیجه علم به قرآن و سنت متواتر حاصل نمی-شود.

شاید آن‌ها بگویند: اگر خبر واحد از معصوم باشد، خبر موجب علم می-شود.

گفته شده: اولاً باید عصمت ثابت ‌شود و عصمت با یک خبر قبل از دانستن عصمت ثابت نمی-شود چون در این حالت دور صورت می‌گیرد، و با اجماع هم ثابت نمی‌شود. چون اجماعی در آن نیست و نزد امامیه وقتی اجماع حجت است که امام معصوم در میان آن‌ها باشد کار به اولش بر می‌گردد اجماع تنها با دعوا ثابت می‌شود... دانسته شد اگر عصمت حق است باید از راهی غیر از خبر واحد ثابت شود، اگر شهر علم تنها درش علی باشد، نه عصمت و نه هیچ امر دینی ثابت نمیگردد در نتیجه حدیث توسط زندیق نادانی درست شده که گمان کرده مدح علی است، محل زدن چکش زنادقه برای عیب دار کردن اسلام است چون تنها یک نفر اسلام را روایت کرد.

پس این خلاف با تواتر معلوم است، چون علم از غیر علی به همه شهرهای اسلام رسیده است اما مدینه و مکه معلوم است همچنین شام و بصره، چون این‌ها تنها علم کمی از علی روایت می‌کنند اکثر علم علی در کوفه است با این وجود اهل کوفه قرآن و سنت را قبل از خلافت عثمان یاد گرفته بودند چه رسد به علی.

فقها، اهل مدینه در زمان عمر دین را یاد گرفتند، معاذ به اهل یمن یاد داد و اقامت او در آنجا بیشتر از علی بود، بدین علت اهل یمن از معاذ بیشتر روایت می‌کنند تا از علی، قاضی شریح و دیگران، بزرگان تابعین شاگرد معاذ بودند هنگامی که علی به کوفه آمد، معاذ در آنجا قاضی بود، و عبید سلمانی از دیگری فقه یاد گرفت پس قبل از رسیدن علی به کوفه علم دین انتشار یافته بود.

ابن حزم می‌گوید: «رافضیه به این حدیث استدلال کرده‌اند که علی از همه داناتر است» ولی این دروغ است چون علم صحابه ازدو راه شناخته می‌شود راه سومی ندارد:

١- روایت و فتاوای زیاد.

٢- پیامبر او را برای کارهای علمی به کار برده باشد.

محال باطلی است که رسول خدا کسی را به کار گیرد در حالی که بی‌سواد باشد این بزرگ‌ترین شهادت است بر علم صحابه، می‌بینیم پیامبر ابوبکر را در بیماری امام مردم می‌کنند در حالیکه عمر و علی و ابن مسعود و اُبّی و همه صحابه حضور داشتند، این خلاف جانشینی علی است در هنگام جنگ که همراه زنان و درماندگان باقی مانده بودند، پس ابوبکر از همه داناتر به ستون دین می‌باشد.

و همچنین ابوبکر را مسئول جمع‌آوری صدقات کرد، لازم است حداقل علمی هم به صدقات (زکات) داشته باشد چون او انتخاب شده و تنها عالمان را انتخاب می‌کرد، زکات رکنی از ارکان دین بعد از نماز است،

با این دلیل که گفتیم؛ علم ابوبکر به زکات ثابت می‌شود و اخباری که ابوبکر آن را روایت کرده‌اند صحیح هستند، احادیثی که ا بوبکر راوی آنهاست لازم است به آن‌ها عمل کنیم و بعد از او احادیث عمر ولی احادیث علی مضطرب هستند، فقها بعضی از احادیث علی را ترک کرده‌اند، مثلاً به حدیث «در ٢٥ شتر ٥ گوسفند زکات داده می‌شود» عمل نمی-شود.

همچنین پیامبر ابوبکر را در سال نهم هجری مسئول حج کرد، همه مردم در حج جمع می‌شوند حج هم ستون دین است.

بعد از آن فرمانده می‌شود پس به رکن جهاد هم علمی دارد چون تنها عالم و دانا بر این کار گماشته می‌شود مثل علی، ابوبکر هم از جهاد آگاهی دارند.

اگر علی در جهاد خبیر بوده ابوبکر هم عالم به نماز و زکات و حج است و با هم مساوی هستند، پیامبر را می‌بینیم در نشستن و شب نشینی و کوچ کردن و اقامه با ابوبکر بوده پس بیشتر از علی احکام و فتاوی او را شنیده است پس او عالم‌تر از علی است.

پس هیچ علمی نیست مگر اینکه ابوبکر در آن بر همگان پیشی گرفته، و یا در آموختن آن با دیگران همکلاس بوده، و از همه در آموختن آن کوشاتر بوده!

ادعای آن‌ها در علم علی باطل است. اما اینکه، ابوبکر روایت و فتاوی کمی دارد چون بعد از پیامبر تنها دو سال زندگی کرد. و تنها برای حج یا عمره از مدینه بیرون رفت. و در زمان او مردم به روایت از رسول خدا نیاز نداشتند، چون همه رسول اکرم ج را دیده و احکام را از او شنیده بودند. با این حال ١٤٢ حدیث را از رسول خدا  ج روایت کرده، ولی علی هرچند شرایط او فرق می‌کرد - ٥٨٦ - حدیث را روایت کرده که ٥٠ حدیث آن صحیح است، در حالی که ٣٠ سال بعد از رسول زندگی کرد. و مردم با او بیشتر ملاقات داشتند و به او نیازمندتر بودند، چون همه صحابه فوت کردند. و اهل سرزمین‌ها زیادی از او شنیدند، دو دفعه در صفین و سال‌های در کوفه و دفعه‌ای در بصره و مدینه بود،اگر حیات ابوبکر و مقدار سفرهای او و نیاز مردم به او را با علی مقایسه کنیم احادیث ابوبکر از علی بسیار بیشتر است، چون هر صحابه که کم عمر کرده حدیث کمتری از او نقل شده است، و هر صحابه‌ای که بیشتر عمر کرده حدیث بیشتری از او نقل شده است، مگر آن‌هایی که در تعلیم مردم به دیگران اکتفا کرده‌اند.

علی بعد از عمر ١٧ سال زندگی کرده و از عمر ٥٣٧ حدیث روایت شده است و مانند أحادیث علی ٥٠ حدیث از آن‌ها صحیح‌ هستند.

علی در این مدت ٦٤ حدیث بیشتر نقل کرده، و تنها یک حدیث یا دو حدیث از آن‌ها صحیح هستند.

در باب فقه: فتاوی عمر با فتاوای علی مساوی هستند اگر وضعیت و حیات و سفرهای او را با علی مقایسه کنیم، هر صاحب علمی ضرورتاً متوجه می‌شود که عمر داناتر است.

عائشه ٤١٠ حدیث نقل کرده است.

ابو هریره ٨٤٤ حدیث نقل کرده است.

ابن عمر و انس به اندازه عائشه، جابر و ابن عباس هرکدام ١٥٠٠ حدیث

ابن مسعود ٨٠٠ حدیث، و هرکدام غیر از ابی هریره و انس از علی بیشتر فتاوی دارند.

پس کلام شیعه‌ها باطل شد.

و اگر گفتند پیامبر علی را مسئول خمس و قاضی یمن کرد؟ می‌گویم: بله، ولی حضور ابوبکر در قضاوت رسول خدا  ج برای علم ابوبکر قویتر و از قضاوت یمن بهتر است، پیامبر ابوبکر را هم مسئول خمس کرده است.

ابوبکر هم مانند علی در قضاوت شرکت کرده و معلوم است رسول خدا  ج برای قضاوت دانایان را انتخاب می‌کرد ابوبکر و عمر در زمان رسول خدا  ج فتوی می‌دادند در حالی که رسول خدا  ج از آن مطلع بوده و بدون شک فتوی دادن در حضور پیامبر اکرم  ج محال است مگر در صورتی که ابوبکر و عمر از همه داناتر باشند.

در قضاوت یمن همراه علی، معاذ و ابا موسی اشعری را گماشت. علی در این قضاوت شریکان زیادی مانند ابوبکر و عمر دارد اما ابوبکر در علم و قضاوت تنها بود.