۱- زندگی همان اندیشه است
فکر و اندیشه در خلقت کائنات نعمتی است که خدا به انسان دادهاست، این همه تمدنِ باسواد و جامعۀ باتجربه و شکوفا شده، نتیجه عقل الهامی و ثمره اندیشه خوب و عمیق است که اگر عقل بیدار نمیبود و انسان را به قانون حیات و علت وجود انسان بیدار نمیکرد یک گام رو به ترقی برنمیداشت. و بر آن حالتی که درست شده بود، هیچگونه تغییر و تحولی پیدا نمیکرد. عقل سالم است که میتواند با آزادی در آن اسارت که مدت زیادی دچار آن بود مقابله کند، و اگر عقل نبود امکان استفاده از منابع زمینی و زیر زمینی که انسان را از قحطی و خشکسالی نجات دهد میسر نمیشد. نزدیکشدن مسافتهای دور و طولانی به وسایل امروزی و کشف و آگاهی به معلومات برّی و بحری و هوایی همه به وسیلۀ عقل امکانپذیر است. هر عضو از اعضای انسان وظیفهای دارد که وظیفۀ عقل تأمل نظر و اندیشه است، وقتی که این نیرو تعطیل شود کار عقل تعطیل است و از مهمترین وظایفش باز میماند، در نتیجه شادابی حیات نمیماند، و موجبات افسردگی، و مرگ و فنا را باعث میشود.
اسلام میخواهد عقل را از زنجیر پیچیدهاش بیرون آورد و از خواب غفلت بیدارش نماید و به اندیشه و نظر دعوتش کند، و آن را به عبادت خالصانه راه نماید، همچنان که خداوند متعال میفرماید:
﴿قُلِ ٱنظُرُواْ مَاذَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ﴾ [یونس: ۱۰۱].
«بگو: بنگرید که در آسمانها و زمین چیست».
﴿قُلۡ إِنَّمَآ أَعِظُكُم بِوَٰحِدَةٍۖ أَن تَقُومُواْ لِلَّهِ مَثۡنَىٰ وَفُرَٰدَىٰ ثُمَّ تَتَفَكَّرُواْ﴾ [سبا: ۴۶].
«بگو: من فقط به شما یک اندرز میدهم که: دوتا دوتا و به تنهایی برای خدا به پا خیزید، سپس بیندیشید».
ابن حبان از حضرت علیس روایت کرده که حضرت رسول ج فرمود: «لا عبادةَ كَالتَّفْكِيْرِ» «هیچ عبادتی مانند اندیشیدن نیست». همچنین ابودرداءس از حضرت رسول ج روایت کرده: «فكر ساعة خَيْرٌ مِنْ قِيَامِ لَيْلَةٍ » «فکر و اندیشه یک ساعت از عبادت یک شب خوبتر است». سری سقطی/ از اولیاء الله گفته: «فكر ساعة خَيْرٌ مِنْ عِبَادَةِ سَنَةٍ» «اندیشه و فکر یک ساعت از عبادت یک سال خوبتر است».
حضرت عایشهل گفت: حضرت ج شبی برخاست، وضوء گرفت و شروع به نماز کرد، آن قدر ادامه داد و گریه کرد تا موعدی که بلال اذان صبح خواند. به او گفتم: چرا گریه میکنی؟ مگر خداوند گناه گذشته و آینده شما را نبخشیده است. فرمود: آیا من بنده شکرگذار نباشم؟ چرا نگریم؟ در آن شب این آیه بر پیامبر نازل شد:
﴿إِنَّ فِي خَلۡقِ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَٱخۡتِلَٰفِ ٱلَّيۡلِ وَٱلنَّهَارِ لَأٓيَٰتٖ لِّأُوْلِي ٱلۡأَلۡبَٰبِ ١٩٠ ٱلَّذِينَ يَذۡكُرُونَ ٱللَّهَ قِيَٰمٗا وَقُعُودٗا وَعَلَىٰ جُنُوبِهِمۡ وَيَتَفَكَّرُونَ فِي خَلۡقِ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ رَبَّنَا مَا خَلَقۡتَ هَٰذَا بَٰطِلٗا سُبۡحَٰنَكَ فَقِنَا عَذَابَ ٱلنَّارِ ١٩١﴾ [آلعمران: ۱۹۰-۱۹۱].
«مسلماً در آفرینش آسمانها و زمین و آمدن شب و روز به دنبال هم برای خردمندان نشانههای قانعکنندهای است، همانا که خداوند را در همه احوال ایستاده و نشسته و به پهلو آرمیده یاد میکنند، و در آفرینش آسمانها و زمین میاندیشیدن که: پروردگارا! اینها را بیهوده نیافریدهای، منزهی تو، پس ما را از عذاب آتش دوزخ در امان بدار».
پس از آن حضرت ج فرمود: «وَيْلٌ لِمَنْ قَرَأَهَا وَلَمْ يُفَكِّرْ فِيْهَا» [۱]. «واویلا به حال کسی که این آیه را بخواند و در آن نیندیشد».
از ابوهریرهس روایت شده که حضرت ج فرمود: «گاهی مردی روی فرشش درازکش کرده، وقتی سرش را بلند میکند به آسمان و ستارگان مینگرد و میگوید: گواهی میدهم که برای آسمان و ستارگان آفریدگاری هست. پروردگارا! مرا ببخش، خداوند به سوی او نظر میافکند و او را میآمرزد» [۲].
بنابراین، کسانی که منکر نعمت عقلاند و نسبت به آنچه که خدا به عقل داده بیاعتبارند و از عقل در بارۀ آنچه که خلق شده استفاده نمیکنند و از نشانههای مخلوق الهی غافلند، آنان بیارزش و خوارند.
﴿وَكَأَيِّن مِّنۡ ءَايَةٖ فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ يَمُرُّونَ عَلَيۡهَا وَهُمۡ عَنۡهَا مُعۡرِضُونَ ١٠٥﴾ [یوسف: ۱۰۵].
«و چه بسیار نشانهها در آسمانها و زمین است که بر آنها میگذرند در حالی که از آنها روی برمیگردانند».
﴿وَمَا تَأۡتِيهِم مِّنۡ ءَايَةٖ مِّنۡ ءَايَٰتِ رَبِّهِمۡ إِلَّا كَانُواْ عَنۡهَا مُعۡرِضِينَ ٤٦﴾ [یس: ۴۶].
«و هیچ نشانهای از نشانههای پروردگارشان بر آنان نیامد، جز اینکه از آن رویگردان شدند».
بیبهره گذاشتن و نادیده گرفتن عقل از وظیفهای که دارد انسان را پایینتر از رتبه حیوانات قرار میدهد و مانع برتری و به هدف رسیدن انسان به اصل حقیقت است.
﴿وَلَقَدۡ ذَرَأۡنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيرٗا مِّنَ ٱلۡجِنِّ وَٱلۡإِنسِۖ لَهُمۡ قُلُوبٞ لَّا يَفۡقَهُونَ بِهَا وَلَهُمۡ أَعۡيُنٞ لَّا يُبۡصِرُونَ بِهَا وَلَهُمۡ ءَاذَانٞ لَّا يَسۡمَعُونَ بِهَآۚ أُوْلَٰٓئِكَ كَٱلۡأَنۡعَٰمِ بَلۡ هُمۡ أَضَلُّۚ أُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡغَٰفِلُونَ ١٧٩﴾ [الأعراف: ۱۷۹].
«در حقیقت بسیاری از جنیان و آدمیان را برای دوزخ دست نشان کردهایم، چرا که دلهایی دارند که با آن حقایق را دریافت نمیکنند و چشمانی دارند که با آنها نمیبینند، و گوشهایی دارند که با آنها نمیشنوند، آنان همانند چهارپایان، بلکه گمراه ترند. آری، آنان همان غفلتکنندگان هستند».
[۱] روایت ابن حبان. [۲] روایت ثعلبی.