۳- گستردگی میدان امانت
امانت عبارت است از آنچه که نگهداری و رد آن به صاحبش از واجبات محسوب میشود، هرچند یک کلمه است، اما شامل تمام کلماتی است که معنی امانت دارد.
تعهد و التزام به ایمان امانت است، اخلاص در عبادت امانت است، نیکی در داد و ستد با فرد و جامعه امانت است و ادای هر حقی به صاحب حق امانت است که در تمام این موارد ذکر شده نص آیات و احادیث موجود است.
خداوند سبحان در بارۀ امانت ایمان و عبادت میفرماید:
﴿إِنَّا عَرَضۡنَا ٱلۡأَمَانَةَ عَلَى ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَٱلۡجِبَالِ فَأَبَيۡنَ أَن يَحۡمِلۡنَهَا وَأَشۡفَقۡنَ مِنۡهَا وَحَمَلَهَا ٱلۡإِنسَٰنُۖ إِنَّهُۥ كَانَ ظَلُومٗا جَهُولٗا ٧٢﴾ [الأحزاب: ۷۲].
«ما امانت الهی و بار تکلیف را به آسمانها و زمین و کوهها عرضه کردیم، پس از برداشتن سرباز زدند و از آن هراسناک شدند، ولی انسان آن را برداشت و به راستی او ستمگری نادان بود».
هرکس به دستور دین رفتار ننماید و آن را قبول نکند به خدا و دین خدا خیانت کرده است.
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَخُونُواْ ٱللَّهَ وَٱلرَّسُولَ وَتَخُونُوٓاْ أَمَٰنَٰتِكُمۡ وَأَنتُمۡ تَعۡلَمُونَ ٢٧﴾ [الأنفال: ۲۷].
«ای کسانی که ایمان آوردهاید! به خدا و رسول او خیانت نکنید و نیز در امانتهای خود خیانت نورزید و خود میدانید [که نباید خیانت کرد]».
خداوند در مقام حکم دستور میفرماید:
﴿إِنَّ ٱللَّهَ يَأۡمُرُكُمۡ أَن تُؤَدُّواْ ٱلۡأَمَٰنَٰتِ إِلَىٰٓ أَهۡلِهَا﴾ [النساء: ۵۸].
«خدا به شما فرمان میدهد که سپردهها را به صاحبان آنها رد کنید».
به روایت مسلم از ابوذرس که گفت: به رسول الله ج عرض کردم، مرا به وظیفهای مقرر فرمائید، دست به شانهام نهاد، سپس فرمود: «ای ابوذر غفاری! شما ناتوانی و آن کار امانت است و نتیجه آن روز قیامت خواری و پشیمانی است، مگر کسی که مسئولیت آن را به حق انجام دهد».
مقام و منصبی از حکومت که به عنوان امانت واگذار میشود، باید به کسی امین و مخلص و با کفایت سپرده شود که اگر کسی که شایستگی و حق تقدم داشت ولی او را نپذیرفتند و کسی دیگر را که شایسته نیست قبول کنند، آن کار اعلان جنگ با خداست.
از یزید بن سفیان نقل است گفت: حضرت ابوبکرس هنگامی که مرا به یمن (شام) فرستاد فرمود: ای یزید! تو در آنجا قوم و خویش داری، ممکن است که به آنها امارت دهی و من از تو بسیار میترسم به آنچه که پیامبر ج در حدیثی فرمود:
«کسی که منصب و فرمانروایی مسلمین را در دست داشت و پُست و مقامی به طرفدار و دوست خودش داد، لعنت خدا بر اوست و هیچ خیر و خوبی [واجب و سنتی] از او قبول نیست تا وارد جهنم شود» [۱۶۴].
از ابن عباسب روایت است که حضرت رسول ج فرمود: «کسی که وظیفه امارت را به یکی واگذار کند، در حالی که میان مسلمانان کسی بهتر از او باشد که بیشتر رضایت خدا را به جا آورد، پس او به خدا و رسول و مؤمنان خیانت کرده است» [۱۶۵].
و به روایت بخاری که حضرت رسول ج فرمود: «هنگامی که خیانت بر امانت شد منتظر قیامت باشید. گفته شد: ای پیامبر خدا، خیانت بر امانت چگونه است؟ فرمود: امارت (فرمانروایی) به کسی واگذار شود که شایسته آن نیست».
اموال دولتی در دست حاکم امانت است، بر او واجب است که از راه صواب و ارزشمند مصروف نماید و آن را به مخارج عامه برساند و در فکر رفاه و آسایش ملت باشد.
حضرت رسول ج مقداری کُرک شتر برداشت، رو به اصحاب کرد و فرمود: «از مال شما چیزی برای من حلال نیست نه این و نه به مقدار این کرک».
تمام حقوقات مشروع محکومین امانتی است به عهده و گردن حاکمی که مسئول نگهداری آن است.
پیامبر ج میفرماید: «همه شما شبانید و هریک از شما از رعیت خود پرسیده میشود، شبان رهبر است و مسئول رعیتش» [۱۶۶].
حضرت رسول ج فرمود: «هر حاکمی که درش را به روی مستمندان و بینوایان ببندد خداوند متعال درهای رحمتش را بر او میبندد» [۱۶۷].
حضرت رسول ج فرمود: «اگر کسی از امت من که امری از امور دنیا در دست او باشد، هر حقی که برای خودش میخواهد برای مردم نخواهد، بوی بهشت به مشام او نخواهد رسید» [۱۶۸].
حضرت عمرس نامهای به عتبه بن فرقد نوشت: «این سرمایه نه به رنج تو و نه به رنج و سعی پدرت و نه به زحمت مادرت به دست آمده، از آنچه در منزلتان سیر میشوی مسلمانان را از آن سیر کنید و از ناز و نعمت دوری کنید و لباس اهل شرک و حریر نپوشید» [۱۶۹].
و دیعهها و سپرده شدهها از بزرگترین امانتهایی است که حفظ و رد آن به صاحبانش لازم و ضروری است، همچنانکه خداوند میفرماید:
﴿فَلۡيُؤَدِّ ٱلَّذِي ٱؤۡتُمِنَ أَمَٰنَتَهُۥ وَلۡيَتَّقِ ٱللَّهَ رَبَّهُۥ﴾ [البقرة: ۲۸۳].
«پس آن کس که امین شمرده شده، باید سپردۀ وی باز پس دهد و باید از خدایی که پروردگار اوست پروا کند».
حضرت رسول ج فرمود: «امانت را به صاحبش باز پس دهید و کسی که به شما خیانت کرده به او خیانت نکنید» [۱۷۰].
این حدیث توجه انسان را به فضیلت و نگهداری امانت، بدون خیانت معطوف مینماید، حتی زمانی که خیانتکاران خیانت کنند.
حفظ اسرار و افشا نکردن آن، از امانت است، چون در آن رعایت حقوق انسانهاست، پس هرزمان انسان این امر را سبک شمرد و با بیاعتنایی و سهلانگاری اسرار را فاش نمود، اگر ضرر دیگران در آن باشد، آن افشای راز حرام است و اگر هم چیزی در آن نباشد، بازهم مایه سرزنش است و حق این است که آن را انکار کند، اگرچه به دروغ هم باشد که در هرحالی راستگویی واجب نیست. [دروغ مصلحتآمیز].
حضرت رسول ج فرمود: «هرگاه کسی شروع به سخن کرد و به اطراف خود توجه و نگاه کرد، آن سخن امانت است» [۱۷۱].
در حدیثی که حضرت جابر از پیامبر بزرگوار اسلام ج روایت کرده است که پیامبر ج فرمود: «آنچه در مجلسها میگذرد امانت است به جز در سه مجلس نباشد: مجلس ریختن خون حرام، یا کار زنا، یا غارت و سرقت مال مردم به ناحق. [افشای این ۳ مجلس خیانت نیست] [۱۷۲].
و در مورد حفظ اسرار بین زن و شوهر بسیار تأکید شده است: از ابوسعیدس روایت است که حضرت رسول ج فرمود: «از بدترین مردم یا زنی است که رازی را در میان نهد با همسرش یا با او خلوت کند، سپس یکی از آن دو، سر و راز همسرش را آشکار کند» [۱۷۳].
و در روایتی دیگر آمده است: «به راستی از بزرگترین امانتها نزد خداوند در روز قیامت آن است که مردی با زنش راز و رمزی در میان نهد، سپس راز همسرش را آشکار میکند».
به روایت احمد از اسماء دختر یزید که او پیش حضرت رسول ج بود و جمعی از زنان و مردان نزدش ایستاده بودند. پیامبر ج فرمود: «چه بسا مردی با همسرش همبستر شود و آن را بگوید و چه بسا زنی از همبستری با شوهرش سخن گوید، گفتم: به خدا قسم، یا رسول الله! هم مرد و هم زن چنین کاری میکنند و اسرار را فاش مینمایند. پیامبر ج فرمود: چنین کاری نکنید به راستی که مَثَل این چنین افرادی همانند شیطانی است که با شیطان مونث در جلو چشم مردم جفتگیری کنند».
حضرت عباس به فرزندش عبدالله گفت: «من این مرد [یعنی عمر بن خطابس] را دیدم که تو را بر پیرمردان مقدم میداشت و برتری میداد، پس تو باید از من پنج چیز یاد بگیری و به خاطر بسپاری: ۱- هرگز سر او را فاش نسازی. ۲- پیش او غیبت کسی را نکنی. ۳- از تو دروغی نشنود. ۴- در هیچ کاری مخالفت امر او نکنی. ۵- خیانتی از تو نبیند». شعبی گفت: «هر کلمهای از این پنج [نصیحت] از هزار چیز بهتر است».
به محمد بن کعب قرظی گفته شد: کدام عادت برای مؤمن بد است؟ گفت: بسیار سخنگفتن و افشاء نمودن راز و قبولکردن سخن هرکسی را، و مشورت امانت است.
از ابوهریرهس روایت است که پیامبر ج فرمود: «کسی که با او مشورت شود امین و مورد اعتماد است» [۱۷۴].
و از حضرت رسول ج روایت است که فرمود: «هرکس با انجام کاری برادرش را پند دهد و میداند رشد و مهارتی در آن کار ندارد، به راستی به او خیانت کرده است» [۱۷۵].
و پیمان مشارکت و شریکشدن در کاری امانت است.
از ابوهریرهس روایت است که حضرت رسول ج فرمود: «خداوند تبارک و تعالی میفرماید: من نفر سوم دو شریکی هستم که به همدیگر خیانت نکنند، پس اگر یکی از آن دو به شریکش خیانت کرد، من از ایشان جدا میشوم» [۱۷۶].
و روایت دارقطنی که پیامبر ج فرمود: «دست [و یاری] خدا با دو شریک است اگر به هم خیانت نکنند، پس اگر یکی از آن دو به شریکش خیانت کند، دست خدا در بین آن دو نمیماند».
و مخالف امانت است که نسبت بیاعتمادی به کسی بدهی که به تو اطمینان دارد و با او در سخنگفتن دروغ بگویی.
روایت احمد و ابوداود به سند ضعیف از سفیان بن أسید که حضرت رسول ج فرمود: «خیانت بزرگی است که برادرت سخنی با تو به راستی بگوید و لیکن تو با او دروغگو باشی».
[۱۶۴] روایت حاکم و گفت: صحیح الإسناد است. [۱۶۵] روایت حاکم و گفته: صحیح الإسناد. [۱۶۶] روایت بخاری. [۱۶۷] روایت حاکم، صحیح الإسناد. [۱۶۸] روایت طبرانی از ابن عباس در صغیر و اوسط. [۱۶۹] روایت مسلم. [۱۷۰] اخرجه دار قطنی. [۱۷۱] روایت ابوداود و ترمذی. [۱۷۲] روایت ابوداود. [۱۷۳] روایت مسلم و ابوداود. [۱۷۴] روایت اصحاب سنن. [۱۷۵] روایت ابوداود و حاکم. [۱۷۶] روایت ابوداود و حاکم و گفته: صحیح الإسناد.