نقش منافقین در اشاعه و رواج حادثه افک:
نقش منافقین را در حوادث تاریخ اسلام نمیتوان نادیده انگاشت، منافقین از آن جایی که اهمیت و مقام و موقعیت خودشان را در جامعۀ اسلامی از دست داده بودند به تناسب از دستدادن این موقعیت در صدد برآمدند تا نقش پیامبر ص را در تحولات جامعه جدید کمرنگ جلوه دهند، لذا در هرلحظه که فرصتی مییافتند نقش خود را ایفا مینمودند و خداوند هم برای شناساندن و معرفی آنان و این که مسلمانان تحت تأثیر تبلیغات سوء آنها قرار نگیرند از طریق وحی به پیامبرش نقش و هدف آنها را برملا میساخت، یکی از حوادث که آنها توانستند نقش خود را به خوبی ایفا نمایند به گونهای که بر اثر تبلیغات سوء آنها عدهای از مسلمانان هم تحت تأثیر قرار گرفتند، حادثه افک میباشد. نقش منافقین در خصومت با اسلام و کید و دسیسه بر مسلمین استراحت نمیکرد تا این که صاحب رسالت بزرگ را در مورد مقدسترین و عزیزترین چیزی که در نزد او بود، هدفگیری کردند که ناموس پاکدامن و مبرایش عایشه صدیقه، دختر صدیق اکبر را بدنام سازند و قصد داشتند به این وسیله ضربهای را متوجه اسلام نمایند و از طریق طعن بر همسر پیامبر اکرم ص به ارتکاب عمل نامشروع که از قبیحترین جرمهاست اتهام بستند، و کسی که متصدی چنین گناه و اتهام نالایق بود و باعث اشاعه این افک شد سردار و سالار منافقان عبدالله بن ابی بود و او هرگز در کید و دسیسه نسبت به اسلام و رسول گرامی ص بیکار نماند، عبدالله بن ابی اگر به ترویج و اشاعه افک میپردازد به خاطر ناراحتی است که از پیامبر در دل گرفته بود، چرا که به مقارن هجرت قوم او در صدد ساختن تاج گوهر نشان برای سلطنت او بودند، و گمان میکرد که رسول خدا ص مانع از پادشاهی او شده است، و چون عکس العمل دقیق پیامبر ص تصمیمگیری وی را بلااثر گردانید، این است که داستان افک را ساخته است. حمنه نیز به تصور این که خدمتی به خواهرش (زینب همسر پیامبر ص) خواهد کرد، بین مردم اشاعه کرد که عایشه و صفوان از مدتها قبل با یکدیگر رابطه داشتند و داستان مفقود شدن گردنبند برای فریب مردم است[٦٠].
خداوند طبق آیات ١١ تا ٢٧ سوره نور برائت و پاکدامنی عایشه صدیقه ل را نازل فرمود و از آن به عنوان یک خیر برای مسلمانان یاد میکند، چرا که خداوند پرده از روی نیات پلید منافقان کوردل برداشت و آنان را رسوا ساخت و فرمود: «محققا کسانی که این دروغ محض و تهمت بزرگ را مطرح کرده و به راه اندختند یک عده معدود و با هم مرتبط و توطئهگر و دسیسهساز بودند؛ و این حادثه به دلیل این که شما را اندوهناک و پریشان خاطر ساخت مایه اجر و ثواب عظیمی گردیده و ماهیت آن بدسیرتان خوش ظاهر را هم برملا ساخت، چرا که اگر این موضوع پیش نمیآمد همچنان ناشناخته میماندند و در آینده ضربهای سخت و خطرناکتری وارد میکردند[٦١].
حادثه افک علاوه بر این که پاکترین انسانهای تاریخ بشریت را نگران و دچار رنج و الم طاقتفرسا نمود، و امت اسلامی را ناراحت و تجربهای از تلخترین تجربههای تاریخ طولانی بشر را به آنها ارزانی داشت، و در دل آنان تخم شک و تردید کاشت و تأسف انگیزتر آن که عدهای از مسلمانان فریفته این اکاذیب شدند و آن را نقل قول کردند در حالی که از کید و دسیسه منافقان غافل بودند، و مردمانی چون حسان بن ثابت و مسطح بن اثاثه و حمنه بنت جحش این بهتان بزرگ را رواج میدادند و تیرهای طعنه را به سوی خدا رها میساختند و دروغ و بهتان را علیه این زن پاکدامن و غافل از گناه (عایشه ام المؤمنین) ل اشاعه میدادند.
در جامعه اسلامی نیز اثرات ناگوار گذارد و در شهر مدینه پیچید و به دهان میگشت و کوچک و بزرگ و عالم و عامی از آن سخن میگفتند، و مردم نیز در باره این قضیه چند گروه شدند، دستهای که در اثر عقیده متزلزل و فکر باطل در شرافت عایشه ل به شک افتاده و او را در باره صفوان متهم ساختهاند، وگروهی که ایمان به طهارت نفس عایشه ل داشتند خود دو گروه بودند، گروهی که تنها به برائت عایشه اکتفا میکردند و از استماع این قضیه و سخنان مخالفان و منافقان بیزاری میکردند و آنچه به گوش میشندیدند. با اشک چشم بیرون میکردند و عدهای دیگر به مقام دفاع برآمده و تهمت و افترای سیهدلان را رد میکردند که از آن جمله جماعت اوس و تعدادی از صحابه بودند، چون عمر بن خطاب و عثمان بن عفان و غیره.
این حادثه علاوه بر این که باعث شناسایی منافقان از مؤمنان گردید، باعث گردید تا مسلمانان پاکبودن خاندان و اهل بیت پیامبر از گناه و انجام معاصی به عنوان یک اصل از اعتقادات دینی بپذیرند و نقش منافقان را در تحولات آینده جامعه اسلامی هرگز فراموش ننمایند.
عایشه ل در چشم هر منصف دانایی از این تهمت مبرا بود، چرا که هر خردمند روشنبین میدانست که عایشه ل چندان عاقل و متقی است که خویش را در معرض چنین گناهی عظیم قرار نمیدهد، آنهم در برابر لشکریان و در وقتی چنان آشکار و بدون ضرورت و با مردی مسلمان که همچون دیگر مسلمانان از هرچه خدای و رسول ص را به خشم میآورد پرهیز میکرد و بر هر صاحب نظری آشکار است که مردمی نیز که از حیث ریشه و خاندان و از نظر اخلاق و صفات از عایشه بسی کمترند، به چنین ناروایی تسلیم نمیگردند، اما با این همه محمد ص اراده فرمود که بیگناهی عایشه با دلیل مسلم و در برابر همه مردمان، و در پیشگاه دل پرمهرش آشکار شود، مبادا که برائت او از روی محبت وافر و ضعف دوستی باشد. در طول رسیدگی جانب مردانگی و انصاف فرو نگذاشت و آنگاه که با تحقیق جانب حق و انصاف را مراعات کرد، به گفتار مردم موثق گوش فرا داد تارسیدگی پایان یافت.
[٦٠]- عایشه در حیات محمد، ص ١١٩.
[٦١]- چند آیه از کلام الله در فضایل اصحاب، ابوبکر محمد کریمی، (مهاباد، ١٣٦٥، ص ٣٦- ٣٧).