قلم و کاغذ خواستن پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم در بستر بیماری (قرطاس)
این واقعه در روز پنج شنبه، چهار روز قبل از رحلت پیامبر اکرم ص رخ داد. داستان از این قرار میباشد که از ابن عباس ب نقل شده است: پیامبر ص در بستر بیماری قلم و کاغذ درخواست کردند، تا چیزی بنویسند که بعد از پیامبر ص گمراه نشوند، اما اصحاب پیامبر از جمله عمر س با آرودن کاغذ و قلم مخالفت کردند.
حتی عمر س گفت: درد پیامبر ص شدت گرفته است، لذا او را اذیت نکنید. کتاب خدا در میان ما هست و برای ما کافی است، برخی برای نوشتن مکتوب مایل بودند و برخی دیگر نوشتن مکتوب را لازم ندانستند، در این میان بعضی (از افرادی که اسامیشان مشخص نیست) گفتند: اهجر رسول الله؟ استفهموه! بپرسید آیا مگر جدایی رسول الله ص فرا رسیده است، در این وقت سر و صدا زیاد شد. پیامبر ص فرمود: بلند شوید، زیرا آنچه من درآنم بهتر است از آنچه شما در آن هستید، من شما را به سه چیز وصیت میکنم.
یکی آن که مشرکین را از جزیرۀ العرب بیرون کنید، دوم آن که به نمایندگانی که از طرف قبایل عرب به مدینه میآیند به همان نحوی که خودم با آنها رفتار کردم رفتار نمایید، و ابن عباس ب میگوید که: پیامبر ص از ذکر مطلب سوم سکوت کرد یا بیان کرد ولی من فراموش کردم[٦٢].
قائلین به نص (کسانی که معتقدند علی س بعد از پیامبر ص به عنوان جانشین ایشان میباشد) میگویند که: از آن جایی که پیامبر ص قصد داشت تا جانشینی علی س را بنویسد، اصحاب و از جمله عمر از آوردن قلم و کاغذ خودداری نمودند، اما کسانی که این نظریه را قبول ندارند چنین ابراز میدارند که:
این موضوع را علماء و دانشمندان به دو گونه پاسخ گفتهاند: عدهای این حدیث را قبول کرده اما نه با این مضمون و محتوا، و عدهای دیگر آن را رد کرده و آن را بیاساس خوانده و چنین ابراز عقیده کردهاند:
[٦٢]- تاریخ کامل، ج ٢، ص ٤٢٠. در بارۀ تعیین مطلب سوم شراح حدیث اختلاف نظر دارند و احتمالات زیادی را ذکر کرده اند. ١- توصیه برای قرآن بود. ٢- تجهیز لشکر اسامه بود. ٣- در رابطه با این بود که مردم بعد از وفات قبر پیامبر ص را پرستش نکنند. ٤- در رابطه با اخراج یهودیها بود، و این که با بردهها به خوبی رفتار کنند. (تکملۀ فتح الملهم، ج ٢، ص ١٣٧).