۳- محمد فیض کاشانی: (متوفی ۱۰۹۱ ﻫ)
و از علمایشان کسانی که درباره تحریف با صراحت گفته است، مفسر بزرگشان فیض کاشانی صاحب تفسیر «الصافی» میباشد. او در مقدمه تفسیر علت نامگذاری آن چنین بیان میکنند:
«شایسته است که این تفسیر صافی نامیده شود بخاطر پاک و صاف بودن آن از آراء ناصاف و کدر، خسته کننده و سر گردان کننده عامه» [۳۴].
او برای کتابش دوازده مقدمه نوشته است مقدمۀ ششم را برای اثبات تحریف قرآن تخصیص دادهاست، و برای این مقدمه چنین عنوان گذاشته:
«مقدمه ششم- درباره جمعآوری قرآن، و تحریفش، و اضافه و کمیاش و تأویل آن» [۳۵].
و بعد از ذکر روایاتی که برای تحریف قرآن از آنان استدلال کرده است - و آن هم از موثقترین مصادر نزدشان است - چنین نتیجه میگیرد: «آنچه که از این روایت و دیگر از طریق اهل بیت†برداشت میشود این است که همانا قرآنی که اکنون نزد ماست، تمام آن نیست، چنانکه بر حضرت محمدصنازل شد. بلکه چیزهایی از آن مخالف است با آنچه خداوند نازل کرده است.
و برخی از آن تغییر و تحریف شده است. و همانا چیزهای بسیاری از آن حذف گردیده است، از جمله نام علی÷در جاهای بسیار، و همچنین لفظ «آل محمد»صبیش از یکبار، و نام منافقین از جاهایش، و چیزهای دیگر از آن، و همچنین این قرآن بر ترتیبی که مورد رضا و پسند خدا و رسول اللهصباشد نیست [۳۶].
سپس بعد از این ذکر میکند که اعتقاد داشتن به تحریف قرآن از اعتقادات بزرگان مشایخ امامیه میباشد، میگوید:
اما اعتقاد مشایخ ما در این باره، پس آنچه از ثقة الاسلام محمد بن یعقوب کلینی ظاهر میشود این است که ایشان معتقد به تحریف و کم شدن قرآن هستند زیرا که وی روایاتی در این زمینه در کتابش الکافی ذکر نموده است و هیچ گونه طعنه و عیب بر آن روایات وارد نساخته است، و با وجود این ایشان در اول کتابشان نوشتهاند که آنچه در این کتاب روایت میکند مورد اعتمادش میباشد. و همچنین استادش علی بن ابراهیم قمی، که همانا تفسیرش از روایات پر میباشد، و در این زمینه زیاده روی و غلو نیز کرده است.
و همچنین شیخ احمد بن ابی طالب طبرسی، در کتاب الاحتجاج طبق روش و سبک آنان عمل نموده است [۳۷].
[۳۴] تفسیر صافی چاپ کتاب فروشی صدر – تهران (ج، ۱، ص، ۱۳). مقصود از عامه اهل سنت میباشند، شیعه خود را خاصه مینامند و اهل سنت را عامه. (مترجم) [۳۵] تفسیر صافی ج ۱، ص، ۴۰. [۳۶] تفسیر صافی (۱/۴۹) انتشارات الاعلمی – بیروت. و انتشارات صدر تهران. [۳۷] تفسیر صافی (۱/۵۲) انتشارات اعلمی – بیروت و انتشارات صدر تهران.