قرآن و تحریف

فهرست کتاب

يازدهم- برخی از علمای شيعه بخاطر تقيه تحريف را انکار کرده‌اند

يازدهم- برخی از علمای شيعه بخاطر تقيه تحريف را انکار کرده‌اند

و ایشان ابو جعفر محمد طوسی و ابو علی طبرسی صاحب مجمع البیان، و شریف مرتضی، و ابو جعفر بن بابویه قمی، هستند، چنانکه علمای بزرگ شیعه ایشان را ذکر کرده‌اند، و آن علمائی عبارتند از:

۱- نوری طبرسی، می‌گوید: ‌قول بعدی وقوع تغییر و نقص در قرآن، و اینکه تمام آنچه که بر رسول خدا نازل شده بود اکنون در بین دو برگ (مصحف) در دست مردم می‌باشد، صدوق در فائده و سید مرتضی و شیخ طائفه طوسی در تبیان قایل به این هستند، و کسی دیگر از گذشتگان (قدما) با آنان موافقت نکرده‌اند [۲۸۲].

۲- نعمت الله جزایری می‌گوید: با وجود اینکه اصحاب ما بر صحیح بودن اخبار تحریف و تصدیق آن اتفاق دارند، مرتضی و صدوق و شیخ طبرسی مخالفت کرده‌اند و گفته‌اند که آنچه که میان دو جلد (برگ) است همان قرآنی است که نازل شده و تحریف و تبدیل در آن بوجود نیامده است [۲۸۳].

۳- عدنان بحرانی، می‌گوید: صدوق و شیخ طوسی و سید مرتضی از کسانی هستند که تحریف را انکار کرده‌اند [۲۸۴].

ملاحظه: در این زمان هر شیعه‌ای که تحریف قرآن را انکار می‌کند چه عالم باشد یا عامی به این علماء طوسی، و طبرسی، و صدوق و مرتضی، استناد می‌کند.

آیا از روی حقیقت تحریف را انکار کرده‌اند یا از روی تقیه، آنان از روی تقیه تحریف را انکار کرده‌اند بنابر ادله ذیل:

۱- کتابی تالیف نکرده‌اند برای رد بر کسانی که به تحریف قایل هستند.

۲- همانا آنان قائلین به تحریف قرآن، را با لقب آیت الله و علامه ذکر می‌کنند و به آنان احترام می‌گذارند و آنان را مرجع خود قرار می‌دهند.

۳- درباره انکارشان احادیثی از ائمه روایات نکرده‌اند.

۴- در کتاب‌هایشان روایتی ذکر کرده‌اند که به صراحت از تحریف سخن می‌گوید برای مثال:

أ- صدوق، از جابر بن جعفر روایت می‌کند که گفت: شنیدم که رسول اللهصفرمود: سه چیز روز قیامت می‌آید و شکایت می‌کند، قرآن، و مسجد و عترت، قرآن می‌گوید: ای پروردگارا، مرا تحریف کردند و مرا پاره نمودند [۲۸۵].

و صدوق همچنین می‌گوید:

همانا سورۀ احزاب زنان قریش را رسوا ساخت و از سوره بقره طولانی‌تر بود لیکن کمش کردند و تحریفش نمودند [۲۸۶].

ب: طوسی: کتاب رجال الکشی را تهذیب نموده، و أحادیثی که درباره تحریف قرآن است در آن می‌باشد، نه آنها را حذف کرده و نه پاورقی زده و نه آنها را نقد نموده است و سکوتش دلیل بر موافقتش می‌باشد.

و از جمله آن احادیث:

۱- از ابو علی خلف بن حامد گفت حسین بن طلحه مرا حدیث گفت، از ابو فاضل از یونس بن یعقوب از برید العجلی از ابو عبدالله که گفت:

خداوند نام هفت کس در قرآن نازل کرد، سپس قریش شش تای آن را حذف کردند و ابو لهب را باقی گذاشتند [۲۸۷].

۲- روایت دیگر: امور دینت را در غیر شیعه‌مان نگیر، زیرا که اگر از آنان گذشتی، دینت را از خائنین می‌گیری، آن کسانی که خیانت کردند به خدا و رسولش و امانتشان را خیانت کردند، آنان بر کتاب خدا امین داشته شدند پس تحریف و تبدیلش نمودند‌ [۲۸۸].

از هیثم بن عروه تمیمی گفت: از ابو عبدالله پرسیدم درباره آیه:

﴿فَٱغۡسِلُواْ وُجُوهَكُمۡ وَأَيۡدِيَكُمۡ إِلَى ٱلۡمَرَافِقِ[المائدة: ۶].

‌پس فرمود: این چنین نازل نشده، همانا: «فاغسلوا وجوهکم من المرافق»می‌باشد، سپس دست کشید از آرنجش تا انگشتانش‌ [۲۸۹].

و تقیه نزد شیعه دارای فضیلت بزرگی می‌باشد.

۱- کسی که تقیه ندارد ایمان ندارد [۲۹۰].

۲- از ابو عبدالله روایت است كه فرمود: ای ابو عمر نه دهم دین در تقیه می‌باشد، و کسی که تقیه نکند دین ندارد [۲۹۱].

۳- ابوعبدالله÷گفت: ای سلیمان، همانا شما بر دینی هستید، که اگر کسی آن را پنهان کند خداوند وی را عزت می‌دهد، و کسی که آن را پخش ‌و آشکار کند خداوند او را ذلیل و خوار خواهد کرد [۲۹۲].

کسانی که قایل به تحریف قرآن هستند، می‌گویند که انکار آن دسته علما از روی تقیه بوده است.

۱- نعمت الله جزایری، می‌گوید: چنین ظاهر می‌شود که این قول [۲۹۳]بخاطر مصلحت بسیاری از آنان صادر شده است، از جمله بستن باب طعن بر قرآن که اگر این در قرآن رواست، پس چگونه عمل کردن به قواعد و احکامش درست است در حالی که دست خودش تحریف قرار گرفته است [۲۹۴].

۲- نوری طبرسی، می‌گوید: کسی که در کتاب التبیان طوسی بنگرد، برایش واضح می‌گردد، که روش وی در کتاب مدارا و همخوانی با مخالفین می‌باشد سپس طبرسی برای اثبات سخنش دلیل می‌آورد و می‌گوید: و آنچه که سید بزرگوار علی بن طاووس در کتابش سعد السعود گفته است، می‌گوید: ما آنچه که جدم ابو جعفر طوسی در کتابش التبیان آورده ذکر می‌کنیم، و تقیه ایشان را واداشت تا اینکه بر آن اکتفا کنند [۲۹۵].

۳- سید عدنان بحرانی: پس آنچه که از مرتضی و صدوق و طوسی از انکار تحریف گفته شده فاسد و باطل می‌باشد [۲۹۶].

۴- دانشمند هندی احمد سلطان می‌گوید: کسانی که تحریف قرآن را منکر شده‌اند، انکار آنان حمل بر تقیه می‌شود [۲۹۷].

۵- ابو الحسن عاملی در کتابش: «تفسیر مرآة الانوار ومشکاة الاسرار» بر کسانی که منکر تحریف قرآن هستند، رد نموده در بابی بعنوان: بیان خلاصه اقوال علمای ما در تغییر قرآن، و ناتوان و سست بودن استدلال کسانی که تغییر و تحریف را انکار کرده‌اند [۲۹۸].

***

[۲۸۲] فصل الخطاب ص، ۳۴. [۲۸۳] الانوار النعمانیه ج، ۲ ص، ۳۵۷. [۲۸۴] مشارق الشموس الدریه ص، ۱۳۲. [۲۸۵] بیان، خوئی ص، ۲۲۸. [۲۸۶] ثواب الاعمال ص، ۱۳۹. [۲۸۷] رجال الکشی ص، ۲۴۷. [۲۸۸] تهذیب الاحکام ج، ۱ ص، ۵۷. [۲۸۹] مرجع سابق ج، ص، ۲۲۰. [۲۹۰] مرجع سابق ح، ۲ ص، ۲۲۵. [۲۹۱] رجال الکشی ص، ۱۰. [۲۹۲] اصول کافی ج، ۲ ص، ۲۲۲. [۲۹۳] یعنی قول انکار تحریف. [۲۹۴] مراجعه شود به نعمت الله جزایری و تحریف قرآن. [۲۹۵] فصل الخطاب ص، ۳۸ نوری طبرسی. [۲۹۶] مشارق الشموس الدریه ص،۱۲۹. [۲۹۷] تصحیف الکاتبین ص، ۱۸ به نقل از کتاب شیعه و قرآن، احسان الهی ظهیر. [۲۹۸] رجوع شود به ابوالحسن عاملی و تحریف قرآن.