۴- ابو منصور احمد بن منصور طبرسی: (متوفی: ۶۲۰ﻫ)
طبرسی در کتاب الاحتجاج از أبوذر غفاریسروایت میکند که فرمود: هنگامی که رسول اللهصوفات نمودند، علی÷قرآن را جمعآوری کرد، و آن را نزد مهاجرین و انصار آورد و بر آنان عرضه نمود بخاطر این که رسول الله او را به این کار وصیت نموده بود.
پس هنگامی که ابوبکر آن را باز کرد، در اولین صفحهای که باز کرد زشتی و رسوائی قوم را دید، آنگه عمر پرید و گفت: ای علی، این را برگردان ما به آن هیچ حاجتی نداریم.
پس علی÷آن را گرفت و برگشت، سپس آنان زید بن ثابت را آوردند - و ایشان قاری قرآن بود - پس عمر به وی گفت: همانا علی نزد ما قرآنی آورد که در آن رسوائی و زشتی مهاجرین و انصار میباشد، و ما آمدهایم که قرآن را جمعآوری کنیم، و آنچه که سبب رسوائی و هتک مهاجرین و انصار میباشد از آن حذف نمائیم، آنگاه زید این را پذیرفت، سپس هنگامی که عمر به خلافت رسید از علی خواست که آن قرآن را به آنان دهد تا آن را در بین خودشان تحریفش نمایند [۳۸].
گمان باطل طبرسی چنین است: که همانا خداوند تبارک و تعالی هنگامی که در قرآن داستان جنایت و جرمها را ذکر نموده، نام مرتکبین آن را نیز ذکر نموده است. ولیکن صحابه این نامها را حذف نمودهاند، پس این داستانها بصورت کنایه باقی مانده است.
او میگوید:
همانا بصورت کنایه ذکر نمودن نام مرتکبین جرایم بزرگ از منافقین در قرآن کریم، کار خداوند نیست بلکه این از کارهای تغییر و تبدیل دهندگان میباشد آن کسانی که قرآن را جدا جدا کردند، و دنیا را از دین جدا نمودند [۳۹]و طبرسی بتحریف الفاظ قرآن اکتفا نکرده، بلکه بخاطر پیروی از هوای نفسش معانی آن را نیز تأویل کرده است، پس چنین خیال میکند که در قرآن رموز وجود دارد که در آن عیب و رسوائی منافقین میباشد، و معنای این رموز را فقط ائمه اهل بیت میدانند، و اگر صحابه معنای آن میدانستند هر آئینه آنها را حذف میکردند همراه با آن چیزهای که از آن حذف نمودند [۴۰].
این است عقیده طبرسی درباره قرآن، و آنچه که آشکار نموده نسبت به آنچه که طبرسی پنهان نموده، چیزی بحساب نمیآید، و این هم بخاطر تمسک جستن به اصل تقیه میباشد.
میگوید:
و اگر هر آنچه حذف و تحریف و تبدیل شده برای تو شرح و بیان کنم، طولانی میگردد، و آنچه که تقیه برحذر دارد آشکار کردن آن از مناقب اولیاء و عیب دشمنان، آشکار میگردد [۴۱].
و در جای دیگر شیعه را از آشکار نمودن تقیه بر حذر میدارد و میگوید:
از لحاظ تقیه روا نیست که اسامی کسانی که قرآن را تبدیل نمودهاند صراحتاً ذکر شود. و نه زیاد کردن در آیاتش، بر آنچه آنان از طرف خودشان در قرآن نوشتهاند بخاطر اینکه تقویت شدن حجت و دلیل اهل تعطیل و کفر و ملتهای گمراه و منحرف از قبله روبر میگردانند و همچنین از بین بردن آن علم ظاهری است موافق و مخالف آن را پذیرفتهاند، زیرا که اهل باطل در قدیم و الان بیشتر از آن حق هستند [۴۲].
[۳۸] الاحتجاج، طبرسی انتشارات اعلمی – بیروت (ج، ۱ ص، ۱۵۵). [۳۹] مأخذ سابق ۱/۲۴۹. [۴۰] مأخذ سابق ۱/۲۵۳ [۴۱] مأخذ سابق ۱/۲۵۴ [۴۲] مرجع سابق ۱/۲۴۹