قرآن و تحریف

فهرست کتاب

أ- بعض از فضایل ائمه و صفاتشان نزد شیعه:

أ- بعض از فضایل ائمه و صفاتشان نزد شیعه:

سخن و حدیث شیعه از فضایل و صفات ائمه‌شان بسیار است و خطرناک، و ما در ذیل ابواب مهم از کافی، و بحار، که احادیث فضایل ائمه را در برگرفته ذکر خواهیم کرد.

و این ابواب خلاصه و مختصری از احادیث شان می‌باشد، که چگونگی غلو را بیان می‌کند، و این‌ها روایات شان نیست، بلکه این‌ها ابوابی که عنوان‌های با خود دارند که به قواعد و اصول اساسی در اعتقادشان شباهت بیشتر دارد، و این عنوان‌ها شناختی مختصر و کامل از منزلت و مقام ائمه نزد شیعه برای خوانندگان بیان می‌کنند [۲۰۸].

و ابواب بدین قرار است:

۱- باب: آنان از انبیاءداناتر هستند، و در این باب سیزده حدیث می‌باشد [۲۰۹].

۲- باب: برتری ایشانبر پیامبران و بر تمام خلق، و گرفتن پیمان از پیامبران و فرشتگان و سایر خلق برایشان، و همانا پیامبران اولو‌العزم بخاطر دوستی ایشانصاولی العزم گردیدند.

و در این باب ۸۸ حدیث می‌باشد [۲۱۰].

۳- باب: همانا دعای پیامبران استجابت شد بخاطر توسل و طلب شفاعت از ایشان. و در این باب ۱۶ حدیث می‌باشد [۲۱۱].

۴- باب: همانا ایشان بر زنده گردانیدن مردگان، و بینا کردن کور مادر زاد، و شفا بخشدن بیمارن پیسی، و بر تمام معجزات پیامبران قادر هستند.

و در این باب ۴ حدیث می‌باشد [۲۱۲].

۵- باب همانا علم زمین و آسمان، و بهشت و دوزخ برایشان پوشیده نیست، و ملکوت آسمان ها و زمین بر آنان عرضه شده است، و علم ما کان و ما یکون (آنچه بوده و می‌شود) تا روز قیامت می‌دانند.

و از این باب ۲۲ حدیث می‌باشد [۲۱۳]و عنوان این باب در کافی چنین ‌است: باب: همانا ائمه علم ما کان و ما یکون می‌دانند، و همانا چیزی بر آنانپوشیده نمی‌ماند.

و در این باب ۶ حدیث می‌باشد [۲۱۴].

۶- باب: همانا آنان مردم را بحقیقت ایمان و حقیقت نفاق می‌شناسند، و نزدشان کتابی است که در آن نام‌های اهل بهشت، و نام‌های شیعه‌هایشان، و دشمنانشان می‌‌باشد، و همان خبر، خبر دهنده آنان را از آنچه که از احوالشان می‌دانند، منصرف نمی‌کند.

و در این باب ۴۰ حدیث می‌باشد [۲۱۵]. و در کافی باب: همانا ائمه، اگر بر آن پوشیده کاری شود، بیان می‌کنند برای هر شخصی آنچه برای اوست یا بر علیه او.

و در آن دو حدیث می‌باشد [۲۱۶].

۷- باب: همانا ائمه هرگاه بخواهند که بدانند می‌داند. و در آن حدیث می‌باشد [۲۱۷].

۸- باب: همانا ائمه می‌دانند که چه وقتی وفات می‌کنند و ایشان نمی‌میرند مگر به اختیار خودشان.

و در آن پنج حدیث است [۲۱۸].

۹- باب همانا آنان چیزی از احوال شیعه‌هایشان، و آنچه که امت احتیاج دارد از تمام علوم برایشان پوشیده نیست و همانا آنان آنچه از بلاها که به آنها می‌رسد و بر آن صبر می‌کنند می‌دانند، و اگر برای دفع آن بلاها از خدا بخواهند اجابت می‌شوند، و آنان آنچه که در دل‌ها است می‌دانند، و علم آرزوها، و بلاها و فصل الخطاب و متولد شوندگان را می‌دانند.

و در آن ۴۳ حدیث می‌باشد [۲۱۹].

۱۰- باب: همانا نزدشان اسم اعظم می‌باشد، و بوسیله آن امور غریب از ایشان آشکار می‌گردد.

و در آن ۱۰ حدیث می‌باشد [۲۲۰].

۱۱- باب: همانا آنان بعد از مرگشان ظاهر می‌شوند و امور غریب از آنان سر می‌زند، و ارواح پیامبراننزد ایشان می‌آیند و مردگان از دوستانشان و دشمنان‌شان برایشان ظاهر می‌شوند.

و در آن ۱۳ حدیث می‌باشد [۲۲۱].

۱۲- باب: آنان در امانند در زمین از عذاب، و در آن ۶ حدیث می‌باشد [۲۲۲].

۱۳- باب: همانا خداوند برای امامان ستونی را بلند می‌کنند که در آن به اعمال بندگان نگاه می‌کنند.

و در آن ۱۶ حدیث است [۲۲۳].

۱۴- باب: آنانتمام زبانها و لغتها می‌دانند و صحبت می‌کنند.

و در آن ۷ حدیث می‌باشد [۲۲۴].

۱۵- باب: آنان سخن پرندگان و حیوانات را می‌دانند و در آن ۲۶ حدیث می‌باشد [۲۲۵].

۱۶- باب: همانا جن، خدمتگزاران آنها هستند، و برایشان آشکار می‌گردند، و امور دینشان را از ایشان می‌پرسند.

و در آن ۱۶ حدیث می‌باشد [۲۲۶].

واینک برخی روایات از کتاب‌های، بعضی از علمای شیعه که فضایل ائمه را بیان می‌کند:

۱- از پیامبرصروایت است که به علی فرمود: همانا خداوند تبارک و تعالی پیامبرانش را بر فرشتگان مقربش برتری داده، و مرا بر تمام انبیا و مرسلین برتری داده است،‌ و ای علی بعد از من برتر از آن تو و ائمه بعد از تو می‌باشد، همانا فرشتگان خدمتگزاران ما و دوستانمان می‌باشند.... ای علی! اگر ما نمی‌بودیم خداوند نه آدم و حوا، و نه بهشت و دوزخ و نه آسمان و زمین هیچکدام را نمی‌آفرید، و چگونه ما از فرشتگان برتر نباشیم در حالی که بسوی توحید و شناخت خداوند، و تقدیس و تهلیل از آنان سبقت گرفتیم، زیرا که اولین چیزی که خداوند خلق نمود، ارواح ما می‌باشد، پس به توحید، و تمجیدش زبان گشودیم. پس فرشتگان را آفرید، پس هنگامی که ارواح ما را مشاهده کردند که یک نور بود، کار ما را عظیم پنداشتند، پس ما تسبیح گفتیم تا فرشتگان بدانند که ما مخلوق هستیم، و همانا وی از صفات ما منزه است، پس فرشتگان برای تسبیح ما تسبیح گفتند و او را از صفات ما منزه دانستند ... پس بوسیله ما بسوی شناخت خدا و توحید الله، و تسبیح و تهلیل و تحمید و تمجیدش هدایت شدند [۲۲۷].

۲- و در بصائر الدرجات از هشام بن ابی عمار گفت: شنیدم که امیر المومنین÷می‌گوید: من چشم خدا، و من دست خدا، و من جنب خدا، و من باب خدا هستم [۲۲۸].

۳- و از ابو عبدالله گفت: امیر المومنین÷می‌فرمود: من علم خدا، و من قلب در بر گیرنده خدا، و زبان گویای خدا، و چشم نظاره‌گر خدا، و من جنب خدا و من دست خدا هستم [۲۲۹].

۴- در کتاب علل الشرائع از سماعه بن مهران آمده است که گفت: هرگاه که روز قیامت شود، منبری گذاشته می‌شود که تمام خلایق آن را می‌بینند، پس شخصی بر آن بالا می‌رود، آنگاه فرشته‌ای از سمت راستش و فرشته‌ای از سمت چپش می‌ایستد. آن فرشته‌ای که سمت راستش است ندا می‌زند، ای معشر خلایق! این علی بن ابی طالب است که به بهشت وارد می‌کند هر که بخواهد، و فرشته‌ای که سمت چپش است ندا می‌زند ای معشر خلایق! این علی بن ابی طالب است هرکس که بخواهد به آتش وارد می‌کند [۲۳۰].

۵- اعتقادشان که همانا خداوند با علیسمناجات کرده است: مفید از حمدان بن اعین روایت می‌کند که گفت: به ابو عبدالله÷گفتم: به من خبر رسیده که پروردگار تبارک و تعالی با علی÷مناجات کرده است؟ پس فرمود: آری، بین آن در طائف مناجات بود، و جبرئیل بین آن دو نازل شد [۲۳۱].

اینک برخی از اقوال علمای بزرگ شیعه که ایمانشان به صفات و معجزه ائمه تاکید می‌کند:

۱- امام معاصرشان و آیت بزرگشان آیت الله خمینی، اعتقاد دارد که ائمه دارای فضیلتی هستند که فرشتگان مقرب و پیامبران فرستاده شده به آن نخواهند رسید.

می‌گوید: همانا امام دارای مقامی محمودی است، درجه بلندی است. و خلافت تکوینی که برای ولایت و حکومتش تمام ذرات جهان هستی خاضع و فرمانبردارند، همانا از ضروریات مذهب ما این است که ائمه ما دارای مقامی هستند که نه فرشتگان مقرب و نه پیامبر فرستاده شده (نبی مرسل) به آن می‌رسد [۲۳۲].

و از این از لفظ عام پیامبرصنیز شامل می‌شود.

۲- نعمت الله جزایری رای امامیه درباره برتری بین انبیاء و ائمه چنین می‌گوید: بدانکه در بین اصحاب ما بخاطر روایات متواتر، بر اشرف بودن پیامبرمانصبر بقیه پیامبران اختلافی نیست، همانا اختلاف در بین آنان است درباره برتری امیر المؤمنین و ائمه طاهرینبر پیامبران به استثناء جدشانص.

پس گروهی گفته‌اند: که آنان از باقی پیامبران برتر هستند بجز اولوالعزم، زیرا که آنها از ائمهافضل‌تر می‌باشند، و برخی نیز به مساوات و یکسانی بودنشان قایل هستند، و بیشتر متاخرین به برتری ائمهبر اولوالعزم و غیر اولوالعزم قایل هستند، و این رای درست و صواب است [۲۳۳].

۳- زنجانی از صدوق نقل می‌کند که می‌گوید: اعتقاد ما درباره انبیاء و رسول و ائمه این است که آنان معصوم هستند، و از هر پلیدی پاک هستند، و همانا آنها گناه نمی‌کنند نه کوچک و نه بزرگ، و نافرمانی خدا را نمی‌کنند در آنچه امر شده‌اند، بلکه انجام می‌دهند آنچه که امر شده‌اند، و کسی که عصمت از آنان نفی کند بدرستی که آنان را نشناخته، و کسی که آنان را نشناخت پس کافر می‌باشد [۲۳۴].

۴- محمد رضا مظفر می‌گوید:

و ما اعتقاد داریم که امام مانند پیامبر است، واجب است که تمام رذایل و زشتی‌ها، ظاهر و باطن عمدی و سهوی، از سن طفولت تا وفات پاک و معصوم باشد.

همچنانکه واجب است از اشتباه و خطاه و فراموشی معصوم باشد [۲۳۵].

و همچنین می‌گوید: بلکه معتقدیم که امر آنان امر خداست، و نهی آنان نهی خدا، و پیروی از آنان پیروی از خداست. و نافرمانی آنها نافرمانی خداست، و دوست آنان دوست خداست، و دشمن آنان دشمن خداست، و رد کردن بر آن جایز نیست و کسی که بر آنان رد نماید مانند کسی است که بر رسول الله رد نموده است، و کسی که بر رسول الله رد نماید بر خدا رد نموده است [۲۳۶].

۵- ‌و خمینی می‌گوید: ما معتقدیم که همانا آن منصب و مقامی که ائمه به فقها، داده‌اند، پیوسته محفوظ می‌باشد، زیرا که آن ائمه‌ای که سهو و غفلت درباره آنان تصور نمی‌کنیم، و درباره آنان معتقدیم که به آنچه در آن مصلحت مسلمانان است احاطه دارند، می‌دانستند که بعد از وفاتشان این منصب فقهاء از بین نمی‌رود [۲۳۷].

۶- امام اکبر محمد حسین آل کاشف الغطاء می‌گوید:

واجب است که امام مانند پیامبر از خطا و گناه معصوم باشد [۲۳۸].

[۲۰۸] نقل از مساله تقریب: ناصری قفاری. [۲۰۹] بحار الانوار مجلسی (۲۶/۱۹۳-۲۰۰). [۲۱۰] بحار مصدر سابق (۲۶/۲۷۶-۳۱۹). [۲۱۱] مصدر سابق (۲۶/۳۱۹-۳۳۴). [۲۱۲] بحار الانوار (۲۶/۲۹-۳۱). [۲۱۳] بحار الانوار (۲۶/۱۰۹-۱۱۷). [۲۱۴] کافی (۱/۳۱۶). [۲۱۵] بحار (۲۶/۱۱۷-۱۳۲). [۲۱۶] کافی (۱/۳۲۰). [۲۱۷] کافی (۱/۳۱۳). [۲۱۸] کافی (۱/۳۱۳). [۲۱۹] بحار (۲۶/۱۳۷-۱۵۴). [۲۲۰] بحار (۲۷/۲۵-۲۸). [۲۲۱] بحار (۲۷/۳۰۲-۳۰۸). [۲۲۲] بحار (۲۷/۳۰۸-۳۱۰). [۲۲۳] بحار (۲۷/۱۳۲-۱۳۶). [۲۲۴] بحار (۲۷/۱۹۰-۱۹۳). [۲۲۵] بحار (۲۷/۲۶۱-۲۷۹). [۲۲۶] بحار (۲۷/۱۳-۲۴). [۲۲۷] علل شرائع، صدوق ج، ۱ ص، ۱۶ موسسه الاعلمی. [۲۲۸] بصائر الدرجات، صفار، ص، ۸۱ منشورات الاعلمی – تهران. [۲۲۹] بصائر الدرجات ص، ۸۴. [۲۳۰] علل شرائع صدوق ص ۱۹۶. [۲۳۱] الاختصاص: ص ۳۲۲ کتابفروشی بصیرتی – قم ایران. [۲۳۲] حکومت اسلامی ص، ۵۲، از منشورات کتابفروشی بزرگ اسلامی. [۲۳۳] انوار نعمانیه (۱/۲۰-۲۱) الاعلمی – بیروت. [۲۳۴] عقاید اثناء عشریه، ابراهیم موسی زنجانی، (۲/۱۵۷) الاعلمی – بیروت. [۲۳۵] عقاید امامیه، ص، ۹۱ باب دار الصفره – بیروت. [۲۳۶] مرجع سابق ص، ۹۳. [۲۳۷] حکومت اسلامی ص، ۹۱، کتابفروشی بزرگ اسلامی. [۲۳۸] أصل الشیعه وأصولها ص، ۵۹ – الاعلمی – بیروت.