حکم انکار و یا ترک رکنی از ارکان اسلام
حکم کسی که یکی از این ارکان پنجگانه را انکار نماید یا اینکه بدان [یعنی به وجود آن] اقرار کند ولی از قبول آن خودداری نماید چیست؟
به دلیل کفری که مرتکب شده است مانند بقیهی کذابان و مستکبران مثل فرعون و ابلیس کشته میشود.
***
حکم آن کس که به آنها [ارکان پنجگانه اسلام] اقرار کند ولی همه یا یکی از آنها را به دلیل کسالت و تنبلی یا تأویل اشتباه ترک کند، چیست؟
اگر مورد متروک، نماز باشد، از کسی که آن را با وصف مذکور [در سوال] از وقت و موعد خود به تأخیر بیندازد، خواسته میشود که توبه نماید [و نماز را به حالت قضاء ادا کند]، و در غیر این صورت حدّ او آن است که کشته شود.
به این دلیل که خداوند میفرماید:
﴿فَإِن تَابُواْ وَأَقَامُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتَوُاْ ٱلزَّكَوٰةَ فَخَلُّواْ سَبِيلَهُمۡۚ﴾[التوبة: ۵].
«اگر توبه کردند و نماز خواندند و زکات دادند، (دیگر از زمرهی شمایند و ایشان را رها سازید و) راه را بر آنان باز گذارید».
و نیز به دلیل حدیث پیامبر اسلام جکه فرمود: «أمرت أن أقاتل الناس.....» [۳۷].
«به من امر شده است که با مردم بجنگم تا این که شهادتین را ادا کرده و نماز و روزه بگذارند».
امَا در مورد زکات: اگر کسی که زکات را پرداخت ننموده است، قدرت و شوکتی نداشته باشد، امام و حاکم اسلام با زور و به اجبار زکات را از او میگیرد و او را نیز مجبور میکند که قسمتی از اموال خود را [زائد بر زکات مورد نظر] تسلیم بیتالمال کند به دلیل این حدیث از حضرت رسول جکه فرمودند:
«ومن منعها فإنا آخذوها وشطر ماله معها.....» [۳۸].
«هر کس از ادای آن [زکات] ممانعت کند، آن را به همراه قسمتی از اموالش از او میستانیم».
و اگر جماعتی دارای قدرت و زور بودند، بر امام واجب میشود که علیه آنها به جنگ و قتال برخیزد تا اینکه زکات را بپردازند. به دلیل آیات و احادیث که شرح آن پیشتر گذشت و همچنین به دلیل آنچه ابوبکر صدیق و اصحابشانجام دادند.
اما اگر فرد، در مورد روزه تنبلی کند. حکمی در باب آن نیامده است ولی امام یا نائب او به وسیلهی تنبیه و آزار او را تأدیب میکنند.
اگر متروک حج باشد، مهلت ادای آن تمام عمر است و جز با مرگ، منتفی نمیشود، و مبادرت به انجام آن واجب است و دربارهی سستی در آن وعید و تهدید اخروی آمده است. اما در دنیا عقوبت خاصی ندارد.
[۳۷] متفق علیه بخاری ۱/۱۱ مسلم ۱/۳۹ [۳۸] سنن نسائی ۵/۱۵-۱۷ - ابوداود ۵/۴ درجه حدیث حسن میباشد. اما گروهی ادعای نسخ این حدیث را دارند. ر.ک. نسائی ۵/۱۶.