فرازهایی از عقیده اهل سنت و جماعت

فهرست کتاب

بدعت و اقسام آن

بدعت و اقسام آن

ضد سنت چیست؟

ضد سنت بدعت‌های ایجاد شده است که شامل اضافه کردن در تشریعی است که خداوند به آن راضی نیست و بدان اجازه نفرموده است. این همان چیزی است که پیامبرجدر حدیث زیر بدان اشاره می‌کند:

«من أحدث في أمرنا هذا ما ليس منه فهو رد» [۴۱۶].

«هرکس که چیز جدیدی را در این امر (دین) ایجاد کند که جزء آن نباشد، مردود و غیرمقبول است».

یا اینکه می‌فرماید:

«عليكم بسنتي وسنة الخلفاء الراشدين المهديين من بعدي تمسكوا بها، وعضوا عليها بالنواجذ وإياكم ومحدثات الأمور فإن كل محدثة ضلالة» [۴۱۷].

«تمسک به سنت من و سنت خلفای راشدین که بعد از من می‌آیند، بر شما واجب است. به آن اهتمام کامل دهید و از امور تازه ایجاد شده بپرهیزید. چون که هر امر جدیدی در دین موجب ضلالت و گمراهی است».

همچنین به وقوع تفرقه اشاره فرموده و می‌گوید: «امت من بر هفتاد و سه فرقه تقسیم می‌شود که همه‌ی آن‌ها در دوزخ هستند، مگر یکی از آن‌ها.

که در حدیث دیگری می‌فرماید:

«وستفترق أمتي علی ثلاث وسبعين فرقة كلها في‌النار إلا واحدة» [۴۱۸]،

«امت من به هفتاد و سه فرقه تقسیم می‌شود که همگی در دوزخند مگر یکی از آنها».

که آن را نیز با این فرموده‌ی خود مشخص می‌نماید:

«هم من كان علی مثل ما أنا عليه وأصحابي» [۴۱۹].

«آن دسته کسانی هستند که بر مثل آنچه من و اصحابم بر آن هستیم، می‌باشند».

و خداوند پیامبر جرا از اهل بدعت مبرا می‌‌داند:

﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ فَرَّقُواْ دِينَهُمۡ وَكَانُواْ شِيَعٗا لَّسۡتَ مِنۡهُمۡ فِي شَيۡءٍۚ إِنَّمَآ أَمۡرُهُمۡ إِلَى ٱللَّهِ[الأنعام:۱۵۹].

«کسانى که دین خود را پراکنده ساختند و فرقه فرقه شدند تو هیچ گونه مسؤول ایشان نیستى کارشان فقط با خداست».

***

بدعت‌ها به اعتبار اختلالی که در دین ایجاد می‌کنند به چند دسته تقسیم می‌گردد؟

به این اعتبار به دو دسته تقسیم می‌گردد:

بدعتی که موجب کفر می‌شود. (مکفره)

بدعتی که از این مرتبه کمتر است. (غیر مکفره)

بدعت مکفره (آن دسته از بدعت که موجب کفر می‌گردد) چیست؟

موارد بسیاری شامل این نوع بدعت می‌شود، و معیار شناخت آن عبارت است از انکار امری که در دین، اجماعی متواتر بر آن وجود دارد و ضرورتاً در دین پذیرفته شده است. چون که موجب تکذیب قرآن و پیام پیامبران است. مانند بدعتی که جهمیه [۴۲۰]در انکار صفات خداوند و در مسأله‌ی خلق قرآن یا خلق صفتی از صفات خداوند و در انکار مقام خلیلی ابراهیم و مقام کلیمی موسی با خداوند ایجاد کردند و بدعت قدریه [۴۲۱]در مسأله‌ی انکار علم خداوند و افعال و قضا و قدر الهی و بدعت مجسمه، یعنی کسانی که خداوند را به مخلوقاتش تشبیه می‌کنند.

هرکدام از این گروه‌ها و افراد اگر بداند که عمل و قصدی که دارد، پایه‌های اصلی دین را از بین می‌برد و مسلمانان را در آن مسأله در شک قرار می‌دهد، هیچ شکی در کفر او نیست و مشخص است که بدترین دشمن برای دین اینگونه افراد هستند. اما آن‌هایی که دچار تلبیس شیاطین شده‌اند، ابتدا بر آنان حجت تمام می‌گردد، سپس حکم به کفر آنان داده می‌شود.

***

بدعت غیر مکفره چیست؟

بدعت‌هایی غیر از بدعت‌های مکفره را که مستلزم تکذیب قرآن و یا رسالت انبیاء نشود، بدعت غیر مکفره می‌گویند.

مانند بدعت‌هایی که گروه مروانیه [۴۲۲]در دین ایجاد نمودند و بسیاری از اصحاب پیامبر جآن‌ها را انکار کرده و به آن‌ها اقرار ننمودند، اما آن‌ها را هم تکفیر ننمودند و بیعت خود را با آنان نشکستند. مانندبدعت‌هایی که در نماز ایجاد کردند، همانند تأخیر بعضی از نماز‌ها تا آخر وقت، به جلو انداختن خطبه‌ قبل از نماز عید، نشستن در هنگام خواندن خطبه جمعه و همچنین ناسزاگویی به بعضی از بزرگان اصحاب بر منابر خطبه و... و اینگونه موارد که برگرفته از اعتقادات شرعی نبودند، بلکه نتیجه‌ی تأویل و هوی و هوس و آرزوهای نفسانی و یا اهداف مادی بود.

بدعت بر حسب زمینه وقوع به چند دسته تقسیم می‌شود؟

به دو دسته تقسیم می‌گردد:

بدعت در عبادات.

بدعت در معاملات.

***

بدعت در عبادات به چند دسته تقسیم می‌گردد؟

به دو دسته:

اول: عبادت به وسیله‌ی آنچه که خداوند بدان اذن نفرموده است. مانند عبادتی که جاهلان تصوف انجام می‌دهند که به وسیله‌ی آلات لهو و رقص و دست زدن و آوازخوانی و انواع آلات موسیقی و.. صورت می‌گیرد. دقیقاً همانند آنچه که اهل جاهلیت انجام می‌دادند و خداوند درباره‌ی آنان می‌فرماید:

﴿وَمَا كَانَ صَلَاتُهُمۡ عِندَ ٱلۡبَيۡتِ إِلَّا مُكَآءٗ وَتَصۡدِيَةٗۚ[الأنفال: ۳۵].

«و نمازشان در خانه [خدا] جز سوت کشیدن و کف زدن نبود».

دوم: عبادت به روشی که اصل آن شرعی باشد، اما در غیر جایگاه اصیل خود قرار گیرد. مانند خواندن نماز سنت در اوقاتی که نماز خواندن در آن نهی شده است و یا روزه‌ی یوم‌الشک و یا روزه‌ی عیدین و اینگونه موارد.

***

بدعتی که در عبادت ایجاد شده باشد، چند حالت به وجود می‌آورد؟

دو حالت:

اول: آن عبادت را به کلی باطل می‌گرداند مانند کسی که رکعتی را به نماز صبح یا مغرب یا نمازی چهار رکعتی به صورت عمدی اضافه کند و یا رکعتی را از آن بکاهد.

دوم: آن که بدعت وارده راباطل کند، ولی عملی را که در اصل مشروع بوده است، باقی گذارد. مانند کسی که شستن را در وضو به جای سه بار،چهار بار انجام دهد. [شستن برای بار چهارم امری باطل می‌شود نه کل وضو] چونکه پیامبر جبه بطلان وضو امر نفرموده است بلکه فرمود:

«فمن زاد علی هذا فقد أساء وتعدی وظلم» [۴۲۳]. «کسی که بر این (سه بار) بیافزاید، کار بدی انجام داده و در واقع ظلم و تعدی نموده است».

***

بدعت در معاملات چیست؟

قرار دادن شرطی بر معامله‌ای که خدا و پیامبر جدر کتاب و سنت بر آن نوع معامله این شرط را قرار نداده‌اند. اگر در این حالت صد شرط نیز قرار دهد، همه این شروط باطل هستند.

چون پیامبر جمی‌فرماید:

«فما بال رجال يشترطون شروطاً ليست في كتاب الله فأيما شرط ليس في كتاب الله فهو باطل وإن كان مائة شرط فقضاء الله أحق وشرط الله أوثق» [۴۲۴].

«چه برسر آن کسان آمده است که شروطی را قرار داده‌اند که در کتاب خداوند نیامده است. هر شرطی که در کتاب الهی نیامده باشد، باطل است، اگر صد شرط هم باشد، حکم خداوند برحق‌تر و شرط او محکمتر است».

همه‌ی این شروط باطل هستند یا اگر شرط، حلالی را حرام یا حرامی را حلال گرداند [۴۲۵]، مرتکب بدعت گشته است.

[۴۱۶] (متفق علیه) بخاری ۳/۱۶۷- مسلم ۵/۱۳۲- ابوداود ۴/۲۰۰ رقم ۴۶۰۶- ابن ماجه ۱/۷رقم ۱۴-احمد ۶/۲۷۰. [۴۱۷] ابوداود ۴/۲۰۱ رقم ۴۶۰۷ – ترمذی ۵/۴۴ رقم ۲۶۷۶ آن را (حسن صحیح) دانسته است. ابن ماجه ۱/۱۵ رقم ۴۲-۴۴- دارمی ۱/۴۳- احمد ۴/۱۲۶. [۴۱۸] ابوداود ۴/۱۹۷-۱۹۸ رقم ۴۵۹۶ و ۴۵۹۷- ترمذی ۵/۲۵-۲۶ رقم ۲۶۴۰-۲۶۴۱ – ابن ماجه ۲/۱۳۲۱-۱۳۲۲ رقم۳۹۹۱-۳۹۹۳- دارمی ۲/۲۵۸رقم ۱۵۲۱- الفَرق بین الفِرَق: بغدادی در این کتاب ثابت می‌کند که حدیث (حسن لغیره) است. ص۴ به بعد. [۴۱۹] ابوداود ۴/۱۹۷-۱۹۸ رقم ۴۵۹۶ و ۴۵۹۷- ترمذی ۵/۲۵-۲۶ رقم ۲۶۴۰-۲۶۴۱ – ابن ماجه ۲/۱۳۲۱-۱۳۲۲ رقم۳۹۹۱-۳۹۹۳- دارمی ۲/۲۵۸رقم ۱۵۲۱- الفَرق بین الفِرَق: بغدادی در این کتاب ثابت می‌کند که حدیث (حسن لغیره) است. ص۴ به بعد. [۴۲۰] جهمیه: یاران جهم بن صفوان، بخاری تکفیر آنان را از سلام بن ابی مطیع، عبدالحمید، وکیع بن جراح، عبدالرحمان بن مهدی و... روایت کرده است. رک خلق افعال العباد، بخاری ص۷-۱۷. [۴۲۱] قدریه: طرفداران معبدالجهنمی مستند، که قدر را نفی می‌کنند. [۴۲۲] مروانیه: پیروان مروان بن حکم که از طرف معاویهسوالی مدینه شد. یاران او بدعت‌هایی را ایجاد نمودند. مانند به تأخیر انداختن نماز از اول وقت و قبل از نماز عید خطبه دادن و ناسزاگویی به بزرگان صحابه. رک: معارج القبول ۲/۲۱۷. [۴۲۳] (حسن) نسائی ۱/۸۸- ابوداود ۱/۳۳رقم ۱۳۵- ابن ماجه ۱/۱۴۶رقم ۴۲۲. [۴۲۴] (متفق علیه) بخاری ۳/۱۲۷- مسلم ۴/۲۱۳- ابوداود ۴/۲۱رقم ۳۹۲۹- ترمذی ۴/۴۳۶رقم ۲۱۲۴ - نسائی ۶/۱۶۲و ۷/۳۰۵- مالک ۳/۸-۹ – احمد ۶/۸۱-۸۲ و ۳۱۲. [۴۲۵] نمونه‌ی شرطی که حرامی را حلال کند، این است که شخصی مالی را به کسی قرض دهد و شرط نماید که مقداری را زاید برمالش به او برگرداند. و نمونه‌ی شرطی که حلالی را حرام کند مانند اینکه کنیزی را بفروشد و شرط نماید، که خریدار نباید با او جماع نماید.