سخنی کوتاه در مورد روافض (شیعیان صفوی)

فهرست کتاب

عزاداری در روز عاشوراء [۲۰۸]

عزاداری در روز عاشوراء [۲۰۸]

یکی دیگر از اعمال قبیح و زشت شیعیان این است که در روز وفات حسین س در ماتم و عزا به سر می‎برند؛ زینت و شادی را رها می‎کنند و اظهار حزن و اندوه می‎نمایند. و نوحه‌خوانان و روضه‌خوانان را جمع می‎کنند و گریه و زاری سر می‌دهند. نقشه‌ی قبر حسین را می‎کشند و آن را تزئین و آراسته می‎کنند و در دسته‌ها و صفهای متعددی، آن را طواف می‎کنند و می‎گویند: یا حسین! و در این راه خیلی اسراف می‎کنند. تمامی این‌ها بدعت و حرام‌اند؛ ترک زینت بدین خاطر حرام است که جزو سوگواریی است که رسول الله جآن را حرام کرده، آن گونه که در احادیث صحیح آمده است [۲۰٩].

نوحه‌خوانی هم یکی از بزرگترین اعمال ناپسند عصر جاهلیت است. بر کارهای حرام و اعمال ناپسندی که شیعیان در ماه محرم و به ویژه در ایام عاشورا انجام می‎دهند، آثار وخیم و ناگوار بیش از حدی مترتب می‎شود. و تمامی ‎اینها بدعت و ناپسند و حرام هستد که هم انجام دهنده‌ی آن، هم کسی که به آن راضی است، هم کسی که بر انجام آن کمک می‌کند، و هم فرد اجیر شده، همگی در این بدعت و عمل ناپسند و خلاف شرع، شریک‌اند. بنابراین بر هر انسان مؤمنی واجب است که این مبتدعان را از این بدعت زشت، منع کند. به راستی هر کس به خاطر رضای خدا، در راه باطل کردن و از بین بردن آن تلاش نماید، اجر و پاداش زیادی نصیبش می‎شود.

شیخ الإسلام ابن تیمیه حرانی :نوشته [۲۱۰]: «بدان – خداوند من و تو را توفیق دهد! – شهادتی که در روز عاشورا نصیب حسین س شد، همانا کرامت و تجلیلی از طرف خداوند بود که وی را به سبب آن اکرام کرد و عنایت ویژه و بالا بردن مرتبه و درجه‌ی او نزد پروردگارش و ملحق کردن او به درجات خاندان پاکش بود. همچنین شهادت حسین بدین خاطر بود تا اینکه ظلم و تجاوز دشمنانش از سر او کوتاه شود. پیامبر جهنگامی ‎که از ایشان سؤال شد که سخت‌ترین بلا شامل چه کسانی می‎شود، فرمودند: «پیامبران، پس از آنان، صالحان و نیکان، و سپس کسانی که مثل آنان هستند. هر فردی به تناسب دین و ایمانش دچار بلا و مصیبت می‎شود و مورد آزمایش قرار می‎گیرد: اگر در دین و ایمانش، قوی و استوار باشد، به بلایش افزوده می‎گردد و اگر در دین و ایمانش، ضعیف باشد، از بلایش کاسته می‎گردد. و انسان مؤمن تا زمانی پیوسته دچار انواع بلاها و مصائب می‎گردد، که بر روی زمین راه رود و هیچ گناه و خطای بر او نباشد [۲۱۱]». بنابراین وقتی انسان مؤمن یادآور عاشورا و مصائب وارده بر حسین س می‎گردد، مشغول گفتن: «إنا لله وإنا الیه راجعون» می‎شود؛ چیزی که خداوند عزّ وجل به وی امر کرده که هنگام مصیبت و بلا بگوید تا اجر و پاداش وعده داده شده در آیه‌ی: ﴿أُوْلَٰٓئِكَ عَلَيۡهِمۡ صَلَوَٰتٞ مِّن رَّبِّهِمۡ وَرَحۡمَةٞۖ وَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡمُهۡتَدُونَ١٥٧[البقرة: ۱۵٧]. «درود و رحمت الله، شامل حال این گروه می¬شود؛ و اینها، هدایت یافته‏اند». نصیبش گردد و نتیجه‌ی بلا و آنچه که خداوند به صابران وعده داده را، ببیند؛ آنجا که می‎فرماید: ﴿إِنَّمَا يُوَفَّى ٱلصَّٰبِرُونَ أَجۡرَهُم بِغَيۡرِ حِسَابٖ[الزمر: ۱۰]. «و جز این نیست که بردباران، پاداش خویش را کامل و بدون حساب دریافت می‌کنند». و گواهی می‌دهد که چنان بلا و مصیبتی از طرف خداوند است و در نتیجه با این احساس، تلخی و سنگینی بلا از وی ناپدید می‌گردد.

خداوند متعال می‎فرماید:﴿وَٱصۡبِرۡ لِحُكۡمِ رَبِّكَ فَإِنَّكَ بِأَعۡيُنِنَا[الطور: ۴۸]. «پس در انتظار حکم پروردگارت صبر نما که تو زیر نظر و رعایت ما هستی». به بعضی از افراد زیرک گفته شد: چه وقتی زدن و بریدن بر شما آسان می‎گردد؟ گفتند: هرگاه ما در جلو چشمان کسی باشیم که او را دوست داریم، آن موقع بلا و مصیبت را راحتی و آسایش به حساب می‎آوریم و ظلم و ستم را بخشش و عطا و رنج و سختی را نیکی و بخشش به شمار می‎آوریم.

پس انسان عاقل در هنگام یادآوری شهادت حسین س و بلا و مصائبی که برایش پیش آمده، چنین چیزهایی را به یاد می‎آورد و در دل خود می‎پروراند و تمامی ‎مصائب و بلایا و سختیهای دنیا که برای خودش پیش می‌آید، را کوچک می‎شمارد و در برابر آن همه مصائب و بلاها، شکیبائی می‎نماید و خاطرش تسلی می‎یابد. و در آن روز تا آنجایی که می‎تواند مشغول عبادت و اعمال صالح می‎گردد؛ زیرا پیامبر جبه عبادت و انجام اعمال صالح در روز عاشورا، تشویق و تأکید نموده‌اند. و بدین صورت وقت خود را در آن روز در انواع طاعات و قربات الهی سپری می‎کند به امید اینکه از محبان و دوستداران اهل بیت پیامبر جبه حساب آید و در آن روز به نوحه‌خوانی و شیون و زاری و اندوه مشغول نمی‎شود آن طور که انسان‌های جاهل و نادان چنین کاری می‎کنند؛ چون چنین اعمالی از اخلاق و روش اهل بیت پیامبر جنیست و اگر چنین اعمالی از اخلاق و روش آنان می‎بود، قطعاً همه ساله در سالگرد وفات پیامبرشان، حضرت محمد جعزاداری و شیون و زاری می‎کردند. بنابراین چنین اعمالی جز تزئین شیطان و فریب و وسوسه‌ی او چیز دیگری نیست.

شیخ الاسلام ابن تیمیه در دنباله‌ی آن می‎گوید [۲۱۲]: در مقابل این طایفه، گروه دیگری از مردم در مخالفت با اینان، در روز عاشورا جشن و پایکوبی و شادی و خوشحالی به راه می‎اندازند، یا به خاطر اینکه از نواصب و دشمنان حسین س و اهل بیت او هستند و یا از انسان‌های جاهل و نادانی هستند که در برابر شرّ و فساد با شر و فساد و بدعت مقابله می‎کنند. از این رو زینت و شادی را آشکار می‎کنند؛ مانند رنگ کردن موی سر و پوشیدن لباسهای تازه و سرمه کشیدن چشمان و پخش مواد خوراکی و پختن غذاها که همگی خارج از عادت هستند و در این روز همانند سایر اعیاد و جشن‌ها رفتار می‎کنند و می‎پندارند که این کار جزو سنت و رسم و عادت است. در حالی که سنت، ترک تمامی این اعمال است؛ زیرا در آن مورد، هیچ دلیل معتبری که بتوان بدان اعتماد کرد و هیچ اثر صحیحی که بتوان بدان رجوع کرد، وارد نشده است... تا آنجا که می‎گوید: «پس این نادانان در روز عاشورا همانند سایر اعیاد، جشن و سرور و شادی راه می‎اندازند و در مقابل، آن رافضیان اندوه و شیون و زاری به راه می‎اندازند. هر دو طایفه، خطاکارند و از سنت نبوی خارجند و مرتکب کار حرام و گناه شده‌اند».

حافظ ابن قیم نوشته است [۲۱۳]: «احادیثی که درباره‌ی سرمه کشیدن چشمان و روغن زدن موی سر و استعمال بوی خوش در روز عاشورا وارد شده، همگی ساختگی و موضوع هستند که انسان‌های دروغگو آن‌ها را وضع کرده‌اند و در مقابل آنان، عده دیگری هستند که در این روز، شیون و زاری و اندوه به راه می‎اندازند و در ماتم و عزا به سر می‎برند. هر دو طایفه، مبتدع و از سنت خارجند. اما آنچه که از رافضیان نقل می‎شود که در روز عاشورا، گوشت حیوانات مأکول را حرام می‎دانند تا اینکه کتاب مصرع حسین س را می‎خوانند، این هم از نادانی‌ها و مطالب مسخره‌آمیزی است که نیازی به باطل کردن آن دیده نمی‌شود. خدای برای ما بس است و او بهترین وکیل است.» سخن ابن قیم با کمی‎اختصار به پایان رسید.

اعمال قبیح و ناپسند این رافضیان بیشتر از آن است که ذکر شوند و فضایح و رسوائی‌هایشان مشهورتر از آن است که در اینجا خاطر نشان شوند. برای شناخت و آگاهی از مذهب نارواج و عقیده‌ی باطل و فاسدشان، همین مقدار کافی است.[۲۰۸] عنوان این باب از زیادات ما بوده و در نسخه‌ی اصلی وجود ندارد. [۲۰٩] در صحیح بخاری، حدیث شماره: ۵۳۳۴ و صحیح مسلم، حدیث شماره: ۱۴۸۶ از ام‌حبیبه لروایت شده که گفت: از پیامبر جشنیدم که بر منبر می‌فرمود: «بر هیچ زنی که به خدا و روز آخرت ایمان داشته باشد روا نیست بیشتر از سه روز بر مرده‌ای سوگواری نماید، مگر بر شوهرش که چهار ماه و ده روز است». [۲۱۰] نگا: مجموع الفتاوی: ج۲۵ ص۳۰۲ و ۳۰٧ و ۳۰۸. [۲۱۱] این روایت را ترمذی در سنن، حدیث شماره: ۲۴۰۳، و دارمی در سنن، حدیث شماره: ۲۶۸۱ از سعدبن ابی وقاص روایت نموده‌اند که روایتی صحیح است. [۲۱۲] نگا: مجموع الفتاوی: ج۲۵ ص۳۰٩ و ۳۱۰. [۲۱۳] در کتاب: المنار المنیف، صفحه‌ی: ۸٩، طبع دار العاصمة.