مرحله دوم: آشکار کردن اعتقادات و بیان علنی آنها
مرحله دوم: آشکار ساختن این آرا و تصریح به آنها بود یعنی بعد از شهادت عثمان س و سرگرم شدن یاران پیامبر به خاموش کردن فتنهای که بعد از آن رخ داد، این گمراهان در این شرایط فرصتی یافتند و آن باورهای فاسد در بینشان تقویت شد، اما با همه این احوال این افکار فقط به گروهی محدود میشد که ابن سبأ آنها را گمراه کرده بود و قدرت و نیرویی نداشتند. آنان جز در میان خودشان و کسانی که به مشارکت در کشتن عثمان س مبتلا شده بودند، طرفدارانی نداشتند همچنین خوارج سرکش نیز در خون او شریک بودند و آنچه را که مورخان در خلال یک گفتگو، قبل از جنگ جمل نقل کردهاند، بر این امر دلالت دارد. طبری [۳۳]نقل میکند: ابن السوداء... گفت: مردم دوست دارند که شما گوشهگیر میبودید و با گروههای بیگناه نبودید و اگر چنین میبود همه چیز شما را میربود.
و در جاهای دیگری میگوید: ابن السوداء (ابن سبا) گفت: «بیتردید عزت شما در اختلاط با آنهاست، پس با آنها مدارا کنید» [۳۴].
این گفته را کسی که دارای قدرت و نیرو باشد، بر زبان جاری نمیکند. اما با وجود این، نقش سبایه و قاتلان عثمان را در ایجاد آتش جنگ بین صحابه نفی نمیکند، بلکه کسانی که به تحقیق درباره فتنه و حوادث آن پرداختهاند به این امر اعتراف کردهاند.
ابنحزم میگوید:... دلیل آن این است که آنها (یعنی طرفین جنگ جمل) با هم گرد آمدند و نجنگیدند. اما هنگامی که شب فرا رسید ترس و خوف قاتلان عثمان را فرا گرفت، دریافتند که تصمیم سپاه دسیسه علیه آنهاست. به همین دلیل شب را در لشکر طلحه و زبیر به صبح رساندند و در میانشان شمشیر تقسیم کردند و آنها نیز از خود دفاع کردند» [۳۵].
ابنکثیر میگوید: قاتلان عثمان در بدترین شبی قرار گرفتند و با همدیگر مشورت کرده و تصمیم گرفتند در تاریکی جنگ را شروع کنند [۳۶].
[۳۳] تاریخ طبری ۴/۴٩۴. [۳۴] الفصل في الملل و الاهواء و النحل ۴/۲۳٩. [۳۵] همان منبع. [۳۶] البدایة والنهایة ٧/۲۵۱.