سخنی کوتاه در مورد روافض (شیعیان صفوی)

فهرست کتاب

شباهت رافضیان با یهودیان

شباهت رافضیان با یهودیان

یکی دیگر از قبایح و زشتی‌های رافضیان، شباهت آنان با یهودیان است. اهل تشیع با یهودیان شباهت‌های فراوانی دارند، از جمله:

• آنان در تهمت زدن به عایشه‌ی پاکدامن و بی‌گناه؛ همسر رسول اللهج، با یهودیان شباهت دارند که آنان هم به مریم پاکدامن تهمت زنا زدند.

• رافضیان در این ادعا که عمر فاروق با زور دختر علی س را گرفته، همانند یهودیان هستند که آنان هم معتقد بودند که «دینا» دختر یعقوب با حالت دوشیزگی از خانه بیرون رفت اما در راه مشرکی بکارت او را پاره کرد.

• همچنین رافضیان با گذاشتن تاج بر سرشان همانند یهودیان هستند؛ زیرا تاج از پوشش یهودیان است.

• با کوتاه کردن ریش یا تراشیدن آن و یا انبوه گردانیدن سبیل، به یهودیان شبیه هستند؛ زیرا چنین اعمالی، آئین یهود است و رافضیان هم برادران یهود در کفر هستند.

• یکی دیگر از شباهت‌های رافضیان با یهودیان در این است که یهودیان مسخ شدند و به شکل بوزینه و خوک در آمدند [۲۰۱]، نقل شده که چنین چیزی برای بعضی از رافضیان در مدینه‌ی منوره و جاهای دیگر، پیش آمده است. به علاوه آنان هنگام مرگ، شکل و صورتشان، خیلی زشت می‎شود، و خدا داناتر است.

• یکی دیگر از شباهت‌های رافضیان با یهودیان، ترک جمعه و جماعت می‎باشد؛ زیرا آنان تنها به صورت فرادی نماز می‎خوانند.

• از دیگر بدعت‌های اهل تشیع این است که آنان در نماز پشت سر امام، آمین نمی‎گویند با این گمان که اگر آمین بگویند نمازشان باطل می‎شود.

• همچنین آنان در پایان نماز، سلام نمی‎دهند و بر خلاف سنت، از نماز خارج می‎شوند؛ یعنی آنان به جای گفتن «السلام علیکم ورحمة الله»، فقط دستانشان را بلند می‎کنند و آن را بر زانوهایشان می‎زنند همانند دمهای اسبان سرکش.

• یکی دیگر از اعمال ناشایست و ناپسند رافضیان، دشمنی شدید با مسلمانان است. خداوند این عمل را از یهودیان نقل کرده است آنجا که می‎فرماید:﴿لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ ٱلنَّاسِ عَدَٰوَةٗ لِّلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱلۡيَهُودَ[المائدة: ۸۲]. «(ای پیغمبر) خواهی دید که دشمن‌ترین مردم برای مؤمنان، یهودیان‌اند».. بنابراین در این مورد هم با یهودیان شباهت دارند. هر کس در میان آنان باشد، این را به وضوح می‎بیند که آنان دشمن‌ترین مردم برای اهل سنت و جماعت هستند تا جایی که سنیان را نجس می‎دانند.

• از دیگر شباهت‌های رافضیان با یهودیان این است که رافضیان با زن و عمه‌اش یا زن و خاله‌اش همزمان ازدواج می‎کنند. یهودیان نیز در زمان حضرت یعقوب، با دو خواهر همزمان ازدواج می‎نمودند.

• رافضیان معتقدند که از میان امت اسلامی ‎هرکس با آنان دشمنی ورزد، داخل بهشت نمی‎گردد بلکه تا ابد در جهنم می‎ماند و یهود و نصارا هم گفته‌اند:﴿لَن يَدۡخُلَ ٱلۡجَنَّةَ إِلَّا مَن كَانَ هُودًا أَوۡ نَصَٰرَىٰ[البقرة: ۱۱۱]. «جز کسی که یهودی یا مسیحی باشد هرگز (کس دیگری) به بهشت در نمی‎آید».

• همچنین رافضیان همانند یهود و نصارا، عکس و تصویر جانداران را اتخاذ می‎کنند. در حالی که تهدید سختی راجع به کشیدن عکس و صورت جانداران، وارد شده است؛ در صحیح بخاری و دیگر کتاب‌های حدیثی آمده که رسول الله جفرمودند: «لعن الله الـمصورين» [۲۰۲]«خدا، کسانی را که عکس می‎کشند، را لعنت کند»! در جای دیگر فرموده است: «إن الـمصور يکلف يوم القيامة أن ينفخ الروح فيمـا صوّره وليس بنافخ ولا تدخل الـملائکة بيتاً فيه صورة ذات روح» [۲۰۳]. «همانا در روز قیامت از تصویرگر و عکاس خواسته می‎شود که در عکس‌های جاندارانی که کشیده، روح بدمد ولی او نمی‎تواند چنین کاری بکند. و فرشتگان داخل خانه‌ای نمی‎شوند که در آن عکس جانداران باشد».

• از دیگر شباهت‌های شیعیان با یهود این است که شیعه از نصرت و یاری امامان خود سر باز زدند و آنان را تنها و بی‌یاور گذاشتند همچنان که علی و حسین و زید [۲۰۴]و دیگران را رها کردند و آنان را یاری نکردند. خدا، این رافضیان را از خیر و نیکی دور گرداند اینان چقدر ادعای دوستی با اهل بیت را دارند در حالی که اصلاً آنان را یاری نکرده‌اند. یهودین هم به موسی گفتنند:﴿فَٱذۡهَبۡ أَنتَ وَرَبُّكَ فَقَٰتِلَآ إِنَّا هَٰهُنَا قَٰعِدُونَ[المائدة: ۲۴]. «پس تو و پروردگارت بروید و (با آن زورمندان قوی هیکل) بجنگید؛ ما در اینجا نشسته‌ایم (و منتظر پیروزی شما هستیم)»!.

• یکی دیگر از شباهت‌های رافضیان با یهود این است که بعضی از یهودیان مسخ شده‌اند، و روایت شده: «کسانی که در زمین فرو می‎روند و مسخ می‎شوند، تکذیب کنندگان تقدیر خداوندی هستند» [۲۰۵]. و این شیعیان هم تقدیر خداوند را تکذیب می‎کنند. و بارها چندین روستا از مناطق اهل تشیّع، در زمین فرو رفته است.

• یکی دیگر از شباهت‌های رافضیان با یهودیان این است که یهودیان در هر جایی که بودند گرفار خواری و تنگدستی شدند، رافضیان هم به همین صورت گرفتار خواری و ذلت شده‌اند تا جایی که از شدت خواری و ترسشان، تقیه را احیاء نموده و بدان معتقدند.

• همچنین یهودیان با دستان خود، آنچه که مطابق خواسته‌ها و آمال و آرزویشان بود، را می‎نوشتند و می‎گفتند این از طرف خدا نازل شده، رافضیان هم، دروغ و افترا سرِ هم می‎کنند و می‎گویند این کلام خداست و به رسول خدا جو اهل بیت او دروغ می‎بندند.

[۲۰۱] نگا: منهاج السنة النبویة، اثر شیخ الإسلام ابن تیمیه (۱/ ۴۸۵). [۲۰۲] صحیح بخاری، حدیث شماره: ۵۳۴٧ از ابوجحیفه که گفت: پیامبر جواشمه و مستوشمه (کسی که خالکوبی می‌کند و کسی که برایش خالکوبی می‌شود)، و سودخوار و موکل سود را لعنت نموده، و از پول سگ، و کسب زنا نهی کرده، و مصورین را لعنت فرمود. [۲۰۳] صحیح بخاری، حدیث شماره: ۵٩۶۳، و صحیح مسلم، حدیث شماره: ۲۱۱۰ از ابن عباس س که گفت: از پیامبر جشنیدم که فرمودند: «من صوّر صورة فی الدنیا کلف یوم القیامة أن ینفخ فیها الروح، ولیس بنافخ: کسی که در دنیا صورتی بکشد، روز قیامت مکلف می‌شود که در عکس‌های جاندارانی که کشیده، روح بدمد ولی او نمی‎تواند چنین کاری انجام دهد». و امام بخاری در صحیح خود به شماره‌ی: ۵٩۶۱ از حدیث عائشه‌ی صدیقه به لفظ: «إن أصحاب هذه الصور یعذبون یوم القیامة ویقال لهم: أحیوا ما خلقتم: صاحبان این تصاویر در روز قیامت عذاب می‌شوند و برای آنان گفته می‌شود: آنچه را که آفریده اید زنده کنید». و در صحیح مسلم، حدیث شماره: ۲۱۱۲ از ابوهریره س آمده که رسول الله جفرمودند: «لاتدخل الـملائکة بیتا فیه تماثیل أو تصاویر: فرشتگان به خانه‌ای که در آن تمثال و یا تصاویر وجود داشته باشد داخل نمی‌شوند». [۲۰۴] عبدالقاهر بن طاهر بغدادی در الفَرق بین الفِرق ص۳٧ گفته: روافض کوفه به خیانت و بخالت موصوف می‌باشند، که در این اوصاف ضرب المثل گشته‌اند تا جائی که گفته می‌شود: بخیلتر و خائن‌تر از کوفی، و سه مورد از غدر آنان مشهور است: * نخست- آنان بعد از شهادت علی بن ابی‌طالب س با فرزندش حسن بیعت کردند، و چون قصد جنگ با امیر معاویه را کرد شیعیان در ساباط مدائن به او خیانت کرده، و سنان جعفی در پهلویش او را ضربه زد تا جائی که او را از اسب به زیر انداخت که این کار روافض باعث شد حسن بن علی با امیر معاویه س صلح نماید. * دوم- آنان به حسین بن علی نامه نگاشتند و از او درخواست کردند به کوفه بیاید و وعده سپردند که او را بر یزید بن معاویه نصرت دهند، حسین نیز فریب آنان را خورد، و به امید آنان خروج کرد و از مکه رهسپار عراق شد، پس چون به کربلاء رسید به او خیانت کردند، و همه‌ی آنان با عبیدالله بن زیاد متحد ویکپارچه بر علیه حسین رزمیدند، تا اینکه حسین و بیشتر اقربایش در کربلاء به قتل رسیدند. * سوم- خیانت آنان به زید بن حسین بن علی بن ابی طالب بعد از اینکه به معیت او بر یوسف بن عمر خروج کردند، سپس بیعت با او را شکستند و هنگام سختی جنگ او را تسلیم کردند تا کشته شد، و سرگذشت او مشهور است. و برای تفصیل خیانت آنان با علی بن ابی طالب به کتاب: البدایة والنهایة اثر حافظ ابن کثیر (٧/ ۲٧۴)، و سِیر أعلام النبلاء، ذهبی (۳/ ۲۸۰) مراجعه فرمائید. و برای تفصیل خیانت آنان با زیدبن علی به البدایة (٩/ ۲٧۳) و السیَر (۵/ ۳۸٩) مراجعه شود. [۲۰۵] لفظ حدیث این است: «یکون في أمتی خسف ومسخ، وذلك في الـمکذبین بالقدر: در امت من خسف و مسخی خواهد بود، و آن در تکذیب‌کنندگان قدر می‌باشد» ترمذی آن را در سنن، حدیث شماره: ۲۱۵۸، و مسند امام احمد، حدیث شماره: ۵۸۶٧، و سنن ابن ماجه، حدیث شماره: ۴۰۶۱ روایت نموده‌اند و آن حدیثی معلول است؛ زیرا او بر ابوصخر علی بن حمید بن زیاد انکار کرده؛ چنانکه در تهذیب الکمال در ترجمه‌اش آمده است.