سخنی کوتاه در مورد روافض (شیعیان صفوی)

فهرست کتاب

جمع میان دو نماز

جمع میان دو نماز

یکی دیگر از بدعت‌های شیعیان، جایز دانستن جمع میان نماز ظهر و عصر و میان نماز مغرب و عشاء بدون عذر، می‎باشد.

ترمذی روایت کرده که رسول الله جفرمودند: «من جمع بين صلاتين بغير عذر فقد أتی باباً من الکبائر» [۱۳۶]. «هر کس بدون عذر میان دو نماز جمع نماید، به دری از گناهان کبیره آمده است». و روایت شده که یکی از نشانه‌های قیامت به تأخیر انداختن نماز از وقت خودش می‎باشد. آنچه از ابن عباس س روایت شده که بدون عذر میان نماز ظهر و عصر و میان نماز مغرب و عشاء [۱۳٧]جمع کرده، حمل می‎شود بر تأخیر نماز اولی تا آخر وقتش و ادای نماز دیگری در اول وقتش.

گفته شده که علت آنکه اهل تشیع نماز ظهر و عصر و نماز مغرب و عشاء را در طول روز با هم جمع می‎کنند و به تأخیر انداختن آن را بهتر می‎دانند، این است که منتظر ظهور قائمی هستند که در پناهگاه زیرزمینی مخفی شده [۱۳۸]، تا به او اقتدا کنند؛ در نتیجه ظهر را تا نزدیکی‌های مغرب به تأخیر می‎اندازند. پس هرگاه از ظهور آن امام مزعوم ناامید شدند و خورشید به زردی گرایید همان موقع در نمازها همانند خروس نوک می‎زنند و دو نماز ظهر و عصر، و مغرب و عشاء را با هم بدون خشوع و طمأنینه و به طور انفرادی نه با جماعت می‎خوانند و سرگردان و ناامید و زیان‌دیده بر می‎گردند.

بخشش و عافیت را از خداوند خواستاریم. اهل تشیّع با این کارشان و با ایستادنشان بر روی کوه و نزدیک سرداب فریاد می‎زنند که مهدی از آن پناهگاه زیرزمینی به سویشان بیرون رود و ظهور کند، و با این اعمال زشت مسخره و خنده‌آور برای خردمندان شده‌اند. شاعر چه زیبا سروده است:

ما آن للسرداب أن یلد الذی
صیّرتموه بزعمکم إنسانا
فعلی عقولکم العَفاءُ فإنکــم
ثلّثتُم العنقاء والغیـــلانا

«وقت آن فرا نرسید که سرداب تولّد کند (بیرون آورد) آنکه را که شما به گمان خود انسان تصور کرده‌اید (که در آن داخل شده و از چشم مردمان غائب گردیده است)».

«به راستی بر روی عقل و خردهایتان، پوشیدگی وجود دارد. همانا شما برای عنقاء (پرنده‌ی خیالی) و غول، سوّمی نیز به وجود آورده‌اید (که مهدی مزعوم باشد؛ یعنی چنانچه این دو وجود خارجی نداشته‌اند مهدی نیز شخصیت خیالی است و وجود خارجی ندارد)».

[۱۳۶] سنن ترمذی، حدیث شماره: (۱۸۸) و آن روایتی ضعیف است که در سند آن حسین بن قیس رحبی ملقب به حنش آمده و او متروک است چنانکه در «التقریب» آمده. و فرموده‌ی خداوند متعال: ﴿إِنَّ ٱلصَّلَوٰةَ كَانَتۡ عَلَى ٱلۡمُؤۡمِنِينَ كِتَٰبٗا مَّوۡقُوتٗا[النساء: ۱۰۳] «بی‌گمان نماز در اوقات مشخص و معینی، بر مومنان فرض است.» در نهی از جمع بین صلاتین بدون عذر شرعی از آن روایت بی‌نیاز می‌سازد. شیخ عبدالرحمن سعدی در تفسیرش گفته: یعنی نماز در وقت معین و مشخص خود بر مؤمنان فرض شده است، پس این آیت کریمه دلالت بر فرضیت نماز داشته و می‌رساند که هر نماز وقتی دارد که جز در همان وقت ادای آن صحیح نمی‌شود. و مانند حدیث طویل جبرئیل که نزد پیامبر جآمد و وقت‌های نماز را به ایشان آموخت، نسائی آن را از جابر س در سنن خود (ج۱ ص۲۵۵) روایت نموده و آن حدیثی صحیح است. و حدیث مالک بن حویرث که امام بخاری آن را در صحیح خود، حدیث شماره: (۶۸۵) روایت نموده و در آن آمده است: «و چون وقت نماز فرا رسد یکی از شما اذان گوید و بزرگ‌تر شما امامت دهد»، شاهد در حدیث این است که جمع بین صلاتین جز برای مسافر که با مشقت روبرو است جواز ندارد. در صحیح بخاری، حدیث شماره: (۱۰٩۱)، و صحیح مسلم، حدیث شماره: (٧۰۳) از ابن عمر س روایت شده که گفت: پیامبر جرا دیدم که چون در سفر عجله داشتند نماز مغرب را به تأخیر می‌انداختند تا اینکه آن را با نماز عشاء یکجا ادا می‌نمودند، پس با این روایت دانسته شد که جمع بین صلاتین صرف برای مسافر است، و اما آنکه مسافر نیست جمع نیز برایش نمی‌باشد، مگر اینکه یکدفعه در عمر برای سختی‌ای که با آن مواجه شود این عمل را انجام دهد؛ زیرا ثابت است که پیامبر جیکدفعه بدون ترس و یا اینکه باران باشد دو نماز را جمع کردند، برای عبدالله بن عباس گفته شد: پیامبر جبا این کار خویش چه قصدی داشتند؟ گفت: می‌خواستند که امت‌شان ‌در حرج واقع نشوند، پس شایسته است که هر یک از دلائل را در جایش بگذاریم. برای تفصیل بیشتر به: «إجابة السائل» تألیف شیخ وادعی /(ص۵٩٩) مراجعه شود. شیخ فاضل محمدبن عبدالوهاب وصابی عبدلی در تعلیق آنچه گفتم نوشته: جمع بین دو نماز جز در حالات ذیل جایز نیست: سفر، باران، مرض شدید، مستحاضه در برخی حالات، حاجی که در عرفه بین ظهر و عصر جمع می‌کند، و حاجی که در مزدلفه بین مغرب و عشاء جمع می‌کند. و اما شخصی که به خواب رفته و یا فراموش کرده، در حدیث آمده: هر که از نمازی خوابید یا آن را فراموش کرد، باید هر گاه به یادش می‌آید آن را بخواند و جز این کفاره‌ی دیگری نیز ندارد. برای تفصیل بیشتر به: «فتاوی اللجنة الدائمة» مراجعه فرمائید. [۱۳٧] صحیح مسلم، حدیث شماره: (٧۰۵). [۱۳۸] او مهدی مزعوم آنان محمدبن حسن عسکری است که می‌گویند: او چهار ساله بود که به سرداب داخل شد، و در آخر زمان از سرداب بیرون می‌شود و زمین را بعد از این که از جور و ستم پر بوده از عدل و داد پر می‌کند. روافض این چنین گمان کرده‌اند، اما اهل‌علم و دانش می‌دانند که این داستان خرافاتی بیش نیست، و در کتب موثق تاریخ به صراحت آمده که امام یازدهم روافض (حسن عسکری) در حالی فوت کرد که هیچ فرزندی از خود بر جای نگذاشت، چنانکه طبری در حوادث سال: ۳۰۲ هجری آورده. و برای تفصیل بیشتر به حاشیه‌ی کتاب: «المنتقی من منهاج الاعتدال» ذهبی، ص۳۱ مراجعه کنید.