حضرت عمّار سچگونه به قتل می رسد؟
کسی در این شکی ندارد که در سپاه حضرت علی سافراد سبائی و منافق حضور داشتهاند این مطلب را حتی در کتابهای شیعه نقل کردهاند به عنوان نمونه (آقای جواد محدثی) نقل میکند [۶۹]. (معاویه با احساس خطر جدی و نزدیک شدن شکست حیله قرآن سر نیزه کردن را پیش گرفت که سبب شد عدهای از منافقان و ترسویان و سطحی نگران ساده که در سپاه حضرت علی بودند دست از ادامه جنگ کشیده و امام را به پذیرفتن حکمیت وادار کنند) [۷۰]. پس تمام مورخان اتفاق نظر دارند که افرادی منافق (روافض) در سپاه حضرت علی سحضور داشتهاند. آنچه یاداوری اش را در اینجا نیز ضروری میدانم اینکه در سپاه حضرت علی سگروهی از منافقان سبایی فعالیت داشتند و در سیستم حکومتی خلیفۀ چهارم در لباس دوست و محب ایجاد اختلال میکردند و در فکر ضربه وارد کردن بر سیستم حکومت اسلامی بودند این منافقان پس از اجرا کردن نقشۀ قتل حضرت عمار سدو گروه را رسما" به وجود آوردند:
۱- روافض که خود را سربازان جان بر کف حضرت امیر س و از محبان راستین او قلمداد میکردند اما در واقع دشمنان قسم خوردۀ آن حضرت سبودند.
۲- خوارج مسلمانان ساده لوحی که با تحریک و تشویق سباییها در مقابل حضرت علی شورش کرده و از سپاهش جدا شدند.
پس در نظر داشتن این نکته که سباییها از همان اول در سپاه حضرت امیر سحضور داشتند و از همان ابتدا در پی ضربه وارد کردن بر هر دو سپاه مسلمانان بودهاند بسیار مهم است چرا که این نکته به روشن شدن قضیۀ قتل حضرت عمّار سبسیار کمک میکند چون اگراز آنان فقط با نام خوارج یاد کنیم ممکن است برای افرادی این سؤال پیش بیاید که خوارج بعدا" تشکیل شد پس کدام گروه بوده که از همان ابتدا از مخالفان حضرت علی بودهاند مسلم است که سباییها با برنامهای از پیش تعیین شده در سپاه قرار گرفته بودند و نمیخواستند آتش جنگ فرو نشیند این منافقان از تاریکی شب استفاده کرده و به راحتی توانستند حضرت عمّار سرا به شهادت برساند چون در همان سپاه قرار داشتند و لباس دوست به تن کرده بودند کسی به آنها مشکوک نمیشد پس از اجرای برنامۀ ترور با عجله حضرت عمّار سرا در نزدیکی محل استراحت سپاه معاویه انداخته و به سرعت به سوی محل سپاه حضرت علی سبر گشتند مولانا صدیقی نیز به همین اشاره دارد و میگوید ما مدعی هستیم و با وثوق و اعتماد کامل جزماً میگوییم که:سیدناعمار سبه دست لشکریان حضرت معاویه سبه قتل نرسیده است،بلکه قاتلان وی همان سباییهای بودند که اولاً صرفاً به نام محبان و دوستداران علی سشناخته میشدند و سپس به دو فرقه روافض و خوارج تقسیم شدند اینها همان کسانی هستند که داخل لشکریان حضرت علی سبودند و دوشادوش حضرت عمار سبا اهل شام میجنگیدند سپس تحت یک نقشه پلید به خاطر وارد نمودن اتهام بغاوت بر حضرت معاویه سو به خاطر بر انگیختن احساسات عموم مردم علیه او نا جوانمردانه و دیده و دانسته سیدنا عمار سرا به شهادت رساندند و جسدش را مخفیانه در میان لشکریان شام انداختند [۷۱].
[۶۹] عمار یاسر جواد محدثی ص ۶۱ [۷۰] از این نقلهای سراپا اشتباه در کتب شیعه فراوان یافت میشود مبنی بر اینکه منافقان خوارج حضرت علی را وادار به پذیرفتن حکمیت کردهاند در حالی که این بزرگترین توهین به صاحت مقدس شیر خدا فاتح خیبر به حساب میآید مگر آن حضرت این قدر ضعیف بوده که اعتراض چند نفر بیسر و پا ایشان را در مورد امور اسلام و مسلمانان دچار سستی کند نه تنها این طور نبوده بلکه حضرت با روی گشاده قضیه حکمیت رل پذیرفت و اعتراض خوارج به سبب پذیرفتن حکمیت از جانب حضرت علی بود آنها میگفتند نباید حضرت امیر جریان حکمیت را قبول کند و باید جنگ ادامه یابد اما متأسفانه این نوع نقلهای سرا پا اشتباه طوری رایج شده که به نسلهای جدید تلقین شده و این گونه حضرت علی را فردی سست اراده قلمداد میناید این افراد باید فردای قیامت در مقابل این اقدام جاهلانه جوابگوی حضرت امیر باشند . [۷۱] پردهبرداری از قتلی مرموز، ص ۳۸.