حقایقی از جنگ جمل و صفین

فهرست کتاب

آیا می‌توان به تاریخ اعتماد کرد؟

آیا می‌توان به تاریخ اعتماد کرد؟

علامه محمد شفیع عثمانی /-بانی دار العلوم کراچی- می‌گوید: (تعیین مقام و شخصیت صحابه کرام شتنها بر اساس روایات تاریخی کار درستی نیست، زیرا این بزرگواران به اعتبار رابط بودنشان میان رسالت و امت، از نظر قرآن و سنت دارای مقامی بزرگ و مخصوص می‌باشند و روایات تاریخی دارای مرتبه‌ای نیست که بر اساس آن، مقام آنان را سنجید. البته قطعاً منظور ما این نیست که فن تاریخ کلاً فاقد اعتبار و ارزش است حقیقت امر این است که مقام و اعتبار هم دارای مراحل متفاوتی است که در دین اسلام، اعتبار و اعتمادی که قرآن کریم و احادیث متواتره دارند عموم احادیث دارای آن ارزش نیستند و رتبه‌ای که حدیث رسول الله ص دارد اقوال صحابه فاقد آن هستند پس اعتماد و اعتبار روایات تاریخی با رتبه اعتماد قرآن و سنت و یا اقوالی که با سند صحیح از صحابه ثابت شده است، برابر نیست) [۷۸]در مورد (صحابه و مشاجرات آنها) اگر کسی بخواهد به روایتی استدلال کند، واجب است که آن را طبق اصول نقد محدثین تحقیق و بررسی کند بررسی و جستجوی آن میان روایات تاریخی و اعتماد بر آن، اشتباهی اساسی و اصولی به شمار می‌آید اگر چه آن تواریخ از نوشته‌های علمای ثقه حدیث، بسیار معتمد هم باشند. زیرا حیثیت فنی آن صرفاً تاریخی است که در آن روایات صحیح و سقیم عموماً وجود دارد وظیفه تاریخ نگار فقط تا این حد است که وقایع و سرگذشت‌ها را با دیانت و شرط امانت درست و صحیح بیان کند و این مطلب که از نوشتن آن نتایجی استخراج می‌شود، یا بر مقام و شخصیت دینی و دنیوی یک فرد یا گروهی در پرتو وقایع چه لطمه‌ای یا چه منفعتی عاید می‌گردد، از موضوع بحث تاریخ جداست که می‌توان آن را (فقه التاریخ) گذاشت نه (تاریخ). باز در مورد عموم افراد و رجال و گروه‌های دنیا، این (فقه التاریخ) براساس همان وقایع تاریخی مبتنی می‌گردد و این گونه نتایج را هر شخصی واقف و ماهر در فن تاریخ می‌تواند طبق رای و نظر و فکر خودش استخراج و استنباط کند. پس اصلاً یاران رسول الله ص در این امر مانند عموم افراد و رجال دنیا نیستند که اظهار نظردرباره آنان و بررسی موقعیت و جایگاه شان تنها تابع تاریخ و حالات بیان شده در کتب تاریخی قرار داده شود، بلکه صحابه کرام نام گروهی مقدسی است که مسوولیت برقراری ارتباط بین پیامبر اکرم ص و عموم امت از طرف خداوند متعال به عهده آنها قرار داده شده است.

بدون در نظر گرفتن این واسطه نه حصول قرآن برای امت میسر است و نه فهم مضامین قرآنی که بیان آنها را قرآن بر عهده پیامبر قرار داده است ﴿ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيۡهِمۡ[النحل: ۴۴] «حاصل می‌شود و نه علم رسالت و تعلیمات آن ممکن است بدون واسطه به دست می‌آید [۷۹]».

[۷۸] مقام صحابه، ص ۲۸. [۷۹] منبه سابق ص ۲۰-۱۹.