حقایقی از جنگ جمل و صفین

فهرست کتاب

حقایقی از جنگ صفین

حقایقی از جنگ صفین

(هنگامی که حضرت عثمان سبا آن حالت مظلومانه به قتل رسید همسرش نامه‌ای به معاویه نوشت و تمام ماجرا را در آن بیان کرده که به چه شکلی خلیفه رسول الله صرا شهید کرده‌اند و برای تأیید سخنانش پیراهن آغشته به خون عثمان را نیز به شام فرستاد. معاویه وقتی از ماجرا مطلع شد بسیار ناراحت و مضطرب گشت. مردم را جمع کرده و نامه همسر حضرت عثمان س را برای آنان خواند و پیراهن خونین عثمان سرا نیز به مردم نشان داد.این واقعه سبب شد مردم به شدت تحت تأثیر قرار گیرند و همگی برای انتقام خون عثمان سبا معاویه بیعت کنند. معاویه مشغول تدارک سفر و آماده کردن لشکر برای اعزام به مدینه بود که خبر لشکر کشی حضرت ام المؤمنین عایشه صدیقه لرا شنید. به همین خاطر از تعجیل در اعزام لشکر خوداری کرد [۴۰]. بالاخره خبر نبرد (جمل) به اطلاع معاویه رسید و چند عامل باعث شد که ایشان تصمیم به لشکر کشی بگیرند:

۱- انتقام خون حضرت عثمان س.

۲- شنیدن خبر اهانت به ام المؤمنین از سوی سباهای موجود در سپاه حضرت علی س.

۳- شهادت حضرت طلحه و حضرت زبیر ب.

۴- اطلاع یافتن از اینکه حضرت علی ایشان را عزل نموده و شخص دیگری را به جای وی برای حکومت شام انتخاب کرده است.

همه اینها دست به دست هم داد تا عزم معاویه مبنی بر روبرو شدن با حضرت علی سجزم شود. معاویه از نقشه‌های شوم دشمنان و اجرا کردن آن در جنگ جمل اطلاع نداشت و می‌رفت که خودش هم قربانی نقشه بعدی آنان شود. (وقتی حضرت علی ساز بصره برگشت (جریر بن عبدالله بجلی) را نزد معاویه فرستاد تا از او بیعت بگیرد و در مورد بیعت تمامی مردم با حضرت علی ساو را آگاه سازد اما معاویه نپذیرفت و بیعت را مشرط به تحویل دادن قاتلان حضرت عثمان سنمود. این مذاکره طولانی و بدون نتیجه پایان یافت. معاویه اصرار داشت که حضرت علی سقاتلان را تحویلش دهد حضرت علی نیز این را نمی‌پذیرفت. نامه‌های زیادی رد وبدل شد اما ظاهراً فایده‌ای نداشت) [۴۱]. (حضرت علی سلشکرش را برای رفتن به شام آماده کرد و پس از مدتی آهنگ سفر نواختند وقتی معاویه از لشکر کشی حضرت علی ساطلاع یافت (ابوالاعور سلمی) را برای تحقیق بیشتر فرستاد. ابوالاعور پس از جستجو و تفحص برگشته و از آنچه در مورد لشکر حضرت علی سشایع شده بود خبر آورد به مردم اطلاع دادند تا در مسجد جمع شوند. مسجد مملو از جمعیت شد معاویه بر منبر رفت و طی سخنانی گفت: علی برای جنگ با شما لشکر کشی کرده نظر شما چیست، چکار کنیم؟ همگی سر در جیب فرو بردند و سکوت کردند تا اینکه (ذو الکلاع حمیری) بلند شد و گفت: حرف، حرف شما است هر چه بگویید ما اجرا می‌کنیم پس معاویه پایین آمد و بین مردم ندا داده شد که به سوی لشکر گاه بشتابید [۴۲]. از آن طرف هم فرستاده حضرت علی سکه پیش معاویه رفته بود بر گشت و اوضاع شام و سپاه معاویه را به اطلاع حضرت علی س رساند. حضرت علی س دستور داد تا مردم را در مسجد جمع کنند مردم در مسجد اجتماع کردند حضرت علی س بالای منبر رفته و پس از حمد و سپاس خداوند فرمود: قاصدی که به شام فرستاده بودم برگشته و خبر آورده که معاویه قصد جنگ با شما را دارد و مردم شام را برای رویارویی با شما آماده می‌کند نظر شما چیست؟ مردم گفتگو را شروع کردند هر کسی نظری می‌داد و غلغله بر پا شد و چیزی از سخنانشان درک نمی‌شد پس حضرت علی سپایین آمده و فرمود: + إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّآ إِلَيۡهِ رَٰجِعُونَ[البقرة: ۱۵۶] [۴۳]بالاخره دو طرف لشکر کشی کرده و در محلی به نام صفین رودرروی هم قرار گرفتند تقریباً هفته آخر محرم سال ۳۷ه ق بود مدتی را به صف آرایی و آرایش نظامی پرداختند تا اینکه در اوایل صفر جنگ و درگیری آغاز شد و چند روزی به طول انجامید [۴۴]در سپاه حضرت علی س طبق روایتی پنجاه هزار نفر و طبق روایت دیگر نود هزار نفر می‌جنگیند و در مقابل نیز هفتاد هزار سرباز معاویه را همراهی می‌کردند [۴۵]. بعضی نیز تعداد سپاهیان حضرت علی را ۱۲۰۰۰۰ نفر و سربازان حضرت معاویه را ۹۰۰۰۰ نفر ذکر کرده‌اند علامه ابن کثیر اقوال مختلفی را در مورد سربازان دو سپاه و همچنین تعداد صحابه شرکت کننده در این نبرد ذکر کرده است [۴۶] واقدی می‌گوید: جنگ و درگیری چندین روز ادامه داشت تا اینکه افراد زیادی از دو گروه کشته شدند پس اهل شام مصحف‌هایی را بلند کرده و گفتند: ما شما را به سوی کتاب الله و آنچه قران حکم کند دعوت می‌کنیم [۴۷]. امام زهری می‌فرماید:جنگی درگرفته بود که تا به حال امت چنین کشت و کشتاری به خود ندیده بود بالاخره اهل عراق بر اهل حمص غالب شدند [۴۸]. به هر تقدیر جنگ و خونریزی مدتی ادامه داشت تا اینکه غروب پنجشنبه فرارسید افراد زیادی از هر دو سپاه کشته شده بودند وقت نماز مغرب فرا رسید اما به سبب شدت جنگ نماز مغرب و عشاء فقط به صورت اشاره ادا گردید (و جماعتی برپا نشد) دو سپاه شب جمعه را تا صبح جمعه در جنگی سخت و طاقت فرسا به سر بردند طوری که نماز صبح نیز با اشاره بر روی اسب‌ها وشتران را در حالت جنگ ادا شد این شب جمعه از بزرگترین وسخت‌ترین شبهای جمعه مسلمانان به شمار می‌آید که آن را لیله الهریر نامیده‌اند جنگ به حدی طولانی بود که نیزه‌ها و تیر‌ها به پایان رسید شمشیر‌ها دیگر قدرت بریدن نداشت و سربازان مجبور شدند به سنگ و خاک و همچنین به قدرت دست و بازو روی بیاورند در این نبرد طبق گفته مورخان ۷۰ هزار نفر از هر دو لشکر کشته شدند ۴۵ هزار نفر از لشکر شام و ۲۵ هزار نفر از لشکر عراق. جنگ با همین حالت تا نزدیکی‌های ظهر روز جمعه ادامه داشت اثار برتری سپاه عراق بر سپاهیان شام به چشم می‌خورد در این لحظه بود که عمرو بن عاص با زیرکی تمام پیشنهاد آتش بس داد و گفت: به قران روی بیاوریم تا بین ما حکم کند ناگاه سپاهیان شام مصحف‌ها را بر سر نیزه‌ها کرده و ندا بلند کردند (هذا بیننا و بینکم) [۴۹] هنگامی که فرستاده معاویه نزد حضرت علی سآمده و ایشان را به حکمیت قرآن دعوت داد حضرت امِیر با چهره گشاد و با خوشحالی از این امر استقبال نموده و فرمود: صد البته که ما نیز قبول داریم چرا که ما برای عمل کردن به کتاب الله مستحق‌تریم و بدین شکل کشت کشتار در ظهر روز جمعه با اعلام آتش بس و پذیرفتن آن از سوی هر دو سپاه خاتمه یافت غالباً دهم صفر بود که سپاهیان معاویه با بلند کردن مصحف‌ها خواهان صلح و آشتی و قضاوت طبق کتاب الله شدند حضرت علی سنیز چون دوست نداشت جنگ و خونریزی ادامه یابد این حکمیت را پذیرفت اما افرادی نمی‌خواستند آتش جنگ خاموش شود همان‌هایی که جنگ جمل را به وجود آوردند و صحابه را در مقابل هم قرار دادند حالا نمی‌خواستند به این زودی مسلمانان صلح کنند و فتنه بخوابد پس تحمل نکردند و به مخالفت با حضرت امیر المومنین سپرداختند و علناً در مقابلش موضع گرفتند این نیز یکی از طرح‌ها و برنامه‌های سبایی‌های موجود در سپاه حضرت علی بود که عده‌ای از جاهلان و نادانان به زودی آن را پذیرفتند و به مخالفت با حضرت امیر بر خواستند که بعداً به خوارج شهرت یافتند.

[۴۰] سیر اعلام النبلاء ج ۲ ص ۶۴۳. [۴۱] سیر اعلام النبلاء ج ۲ ص ۶۴۴. [۴۲] همان [۴۳] همان. [۴۴] سیر اعلام النبلاء ج ۲ ص ۶۴۴. [۴۵] منبع سابق ص ۶۴۶. [۴۶] البدایة والنهایة ج ۷ ص ۲۶۹-۲۶۵. [۴۷] سیر اعلام النبلاء ج ۲ ص ۶۴۶. [۴۸] همان. [۴۹] البدایة والنهایة ج ۷ ص ۲۸۵.